• اقتصاد سیاسی انرژی به ویژه در حوزه خلیج فارس
محمدمهدی نجفی؛ عباس معمارنژاد
چکیده
از جمله مهمترین عواملی که ثبات سیاسی - اقتصادی - اجتماعی را به خود وابسته کرده، مهار تورم است؛ زیرا کنشگری مردمکشش بالایی نسبت به ثبات تورم دارد؛ بنابراین کسب قدرت سیاسی در جوامع به ارائه برنامه برای کنترل تورم بستگی دارد. افزایش نرخ تورم بالا با بیثباتی کلان اقتصادی، زیاندهی رفاهی، توزیع ناعادلانه ثروت و کاهش قدرت خرید خانوار، ...
بیشتر
از جمله مهمترین عواملی که ثبات سیاسی - اقتصادی - اجتماعی را به خود وابسته کرده، مهار تورم است؛ زیرا کنشگری مردمکشش بالایی نسبت به ثبات تورم دارد؛ بنابراین کسب قدرت سیاسی در جوامع به ارائه برنامه برای کنترل تورم بستگی دارد. افزایش نرخ تورم بالا با بیثباتی کلان اقتصادی، زیاندهی رفاهی، توزیع ناعادلانه ثروت و کاهش قدرت خرید خانوار، همراه است. پولیون رشد بیرویه حجم پول، کینزینها اضافه تقاضا در بازار کالا، برخی فشار هزینه و افزایش قیمت نهادههای تولیدی و نهادگرایان عوامل ساختاری و تنگناهای موجود در بخشهای مختلف اقتصادی و تجاری را عامل اصلی تورم میدانند. ازاینرو، شناخت عوامل مؤثر بر تورم و ارائه راهکار برای کنترل و کاهش تورم میتواند سبب عدالت اقتصادی - اجتماعی شود. مولفههای حکمرانی خوب نیز از کانال افزایش بهرهوری و بهبود کیفیت نهادی و افزایش اثرگذاری سیاستگذاریهای پولی و مالی میتواند منجر به کاهش تورم شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل اثرگذار بر تورم با تأکید بر حکمرانی خوب در کشورهای صادرکننده نفت با استفاده از روش گشتاور تعمیمیافته (GMM) در دوره زمانی (2021-2011) صورت گرفته است. نتایج حاصل شده بیانگر این است که وقفه تورم، تفاضل رشد تولید ناخالص داخلی از رشد نقدینگی اثر مثبت و حکمرانی خوب اثر منفی بر نرخ تورم داشته است.
• اقتصاد سیاسی انرژی به ویژه در حوزه خلیج فارس
آرمین شریفی؛ فاتح حبیبی؛ بختیار جواهری
چکیده
ادبیات اقتصادی عوامل مختلف مؤثر بر نابرابری درآمد و تأثیر امنیت انرژی بر اقتصاد را مورد مطالعه قرار داده است، در حالی که دانش در مورد ارتباط بین امنیت انرژی و نابرابری درآمدی نسبتاً محدود است. نابراین علاوه بر جنبههای اقتصادی و مالی مرسوم، چشمانداز انرژی در مورد اینکه چگونه فعالیتهای بازار انرژی بر نابرابری درآمدی تأثیر میگذارد، ...
بیشتر
ادبیات اقتصادی عوامل مختلف مؤثر بر نابرابری درآمد و تأثیر امنیت انرژی بر اقتصاد را مورد مطالعه قرار داده است، در حالی که دانش در مورد ارتباط بین امنیت انرژی و نابرابری درآمدی نسبتاً محدود است. نابراین علاوه بر جنبههای اقتصادی و مالی مرسوم، چشمانداز انرژی در مورد اینکه چگونه فعالیتهای بازار انرژی بر نابرابری درآمدی تأثیر میگذارد، نیاز به بررسی عمیقتر دارد. نوآوری مطالعه حاضر بصورت خلاصه عبارت است از: (1) پر کردن شکاف مطالعاتی با بررسی تاثیر امنیت انرژی بر نابرابری درآمدی، (2) بررسی تاثیر غیر خطی امنیت انرژی بر نابرابری درآمدی و (3) از مدل آستانه پویا برای یافتن متغیرهای آستانه استفاده شده است. در این پژوهش تأثیر امنیت انرژی در چهار بعد ( در دسترس بودن، دسترسی، قابلیت توسعه و مقبولیت) بر نابرابری درآمد در کشورهای خاورمیانه بررسی شده است. برای دستیابی به این هدف از رگرسیون پانل آستانهای و دادههای دوره 2021- 2000 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که از میان چهار بعد امنیت انرژی تنها بعد مقبولیت تأثیر منفی و معنی داری بر نابرابری درآمدی و سایر ابعاد انرژی تأثیر معنی داری بر نابرابری درآمدی ندارند. سطح آستانه برای کشورهای خاورمیانه 42032 دلار سرانه محاسبه شده است. بنابراین دولتها باید بیشتر بر بهبود کارایی استفاده از انرژی تمرکز کنند. این امر نه تنها به کاهش شکاف درآمدی کمک می کند، بلکه امنیت انرژی نیز به طور بهینه افزایش مییابد.
• اقتصاد سیاسی انرژی به ویژه در حوزه خلیج فارس
محمد مهدی فارسی علی آبادی؛ یاور دشتبانی
چکیده
پایداری تولید نفت همواره یکی از اهداف تولیدکنندگان و مصرفکنندگان این کالای اساسی بوده هرچند دستیابی به این هدف به دلیل بروز وقایع پیشبینی نشده مانند نااطمینانیهای اقتصادی و حوادث جهانی و منطقهای با چالش مواجه است. در این مطالعه تلاش شده است که تأثیر نااطمینانیهای اقتصادی و ریسک ژئوپولتیک بر تولید نفت دو کشور ایران و عربستان ...
بیشتر
پایداری تولید نفت همواره یکی از اهداف تولیدکنندگان و مصرفکنندگان این کالای اساسی بوده هرچند دستیابی به این هدف به دلیل بروز وقایع پیشبینی نشده مانند نااطمینانیهای اقتصادی و حوادث جهانی و منطقهای با چالش مواجه است. در این مطالعه تلاش شده است که تأثیر نااطمینانیهای اقتصادی و ریسک ژئوپولتیک بر تولید نفت دو کشور ایران و عربستان سعودی مورد ارزیابی قرار گیرد. با توجه به ماهیت پویای بازار نفت در این مطالعه برای رسیدن به هدف از روش تغییر رژیم مارکوف سویچینگ بهره گرفته شده است. نتایج مطالعه نشان داد که در هر دو کشور مورد بررسی دو رژیم صعودی و نزولی تولید نفت قابل مشاهده است. همچنین نااطمینانی اقتصادی و ریسک ژئوپولتیک در هر دو رژیم بر تولید نفت ایران و عربستان سعودی اثر نامطلوب دارد. با توجه به این نتایج پیشنهاد میشود که دو رقیب سنتی برای دستیابی به اهداف بلندمدت خود ازجمله کسب حداکثر درآمد از تولید نفت، در راستای تنشزادیی گام بردارند.
• اقتصاد سیاسی انرژی به ویژه در حوزه خلیج فارس
زهرا دیرکوند؛ یونس نادمی؛ رضا معبودی
چکیده
نوسانات نفتی به دلیل وابستگی زیاد اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت به درآمد حاصل از فروش نفت، میتواند بر کنشهای اجتماعی افراد جامعه تأثیرگذار باشد. ازاینرو به نظر میرسد سرمایه اجتماعی بهعنوان فرآیندی از نهادهای اجتماعی متأثر از رانت نفتی باشد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تأثیر رانت نفت بر سرمایه اجتماعی در کشورهای منتخب صادر ...
بیشتر
نوسانات نفتی به دلیل وابستگی زیاد اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت به درآمد حاصل از فروش نفت، میتواند بر کنشهای اجتماعی افراد جامعه تأثیرگذار باشد. ازاینرو به نظر میرسد سرمایه اجتماعی بهعنوان فرآیندی از نهادهای اجتماعی متأثر از رانت نفتی باشد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تأثیر رانت نفت بر سرمایه اجتماعی در کشورهای منتخب صادر کننده نفت عضو اوپک طی دوره 2020-2009 با بهرهگیری از روش پانل آستانهای میباشد. یافتهها حاکی از آن است که: حد آستانه نسبت رانت نفتی به تولید ناخالص داخلی 4/3 درصد برآورد شده است. که تا قبل از این حد آستانه، نسبت رانت نفت به تولید ناخالص داخلی تأثیری مثبت و معنیدار بر سرمایه اجتماعی داشته است اما پس از عبور از این حد آستانه، نسبت رانت نفت تأثیری منفی و معنی دار بر سرمایه اجتماعی داشته است. تورم نیز تأثیر غیرخطی بر سرمایه اجتماعی داشته است. اندازه دولت نیز تأثیر معنیداری بر سرمایه اجتماعی نداشته است. با توجه نتایج برآورد و اثرات مخرب سطوح بالای رانت نفت در تخریب سرمایه اجتماعی، لازم است مسیرهای انحراف منابع نفتی به سمت رانتجویی کنترل شود. یکی از این راهها خروج رانت نفت از دست دولت و انتقال آن به مردم است زیرا تجربه مدیریت دولتی نفت نشان داده است رانت نفت به جای تخصیص بهینه، بیشتر در جهت فعالیتهای مخرب رانتجویانه هزینه شده است و لذا این موهبت الهی با سوء مدیریت دولت به نفرین تبدیل شده است.
• اقتصاد سیاسی انرژی به ویژه در حوزه خلیج فارس
احمد فرهادی؛ مهرزاد مینوئی؛ غلامرضا زمردیان
چکیده
یک مقوله تأثیرگذار در بازار سهام ایران، ریسکپذیری اقتصاد است. هنگامی که اقتصاد ایران در ریسک بیشتری قرار میگیرد چه توسط اعتراضات چه توسط احتمال جنگ شاخص بورس کاهش مییابد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی وجود پدیده انتقال نوسان بین بازارهای ارز، سهام و طلا و نفت در طول دوره 1399-1395 با استفاده از آزمون t مشترک و رویکرد «دی سی سی ـ گارچ» ...
بیشتر
یک مقوله تأثیرگذار در بازار سهام ایران، ریسکپذیری اقتصاد است. هنگامی که اقتصاد ایران در ریسک بیشتری قرار میگیرد چه توسط اعتراضات چه توسط احتمال جنگ شاخص بورس کاهش مییابد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی وجود پدیده انتقال نوسان بین بازارهای ارز، سهام و طلا و نفت در طول دوره 1399-1395 با استفاده از آزمون t مشترک و رویکرد «دی سی سی ـ گارچ» است. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره 1395 تا پایان سال 1399 است. دلیل انتخاب این دوره نوسانات قابل توجه نرخ ارز، سکه، نفت و سهام بود. برای دستیابی به هدف مطالعه، ابتدا یک مطالعه توصیفی از روند قیمت سکه، نرخ ارز و شاخصهای بورس و نفت در اقتصاد ایران ارائه شد و سپس همبستگی مشروط بین بازده این داراییها با استفاده از روش پویای همبستگی شرطی «دی سی سی ـ گارچ» برآورد شد. همبستگی مشروط بین ارز و بازارهای سهام و همچنین سکه و بورس سهام با حرکت از یک دوره آرامش به یک دوره آشفتگی، افزایش چشمگیری داشته است. این نتایج با نتایج آزمون انتقال با استفاده از آمار آزمون t سازگار است. نتایج حاصل از مدل، وجود انتقال بین بازارهای مورد مطالعه را نشان داد و همچنین شواهدی از پدیده انتقال بین بازار ارز و طلا وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که بازار نفت به دلیل اینکه مهمترین منبع درآمد ایران است، تأثیر عمدهای در بازارهای طلا، ارز و سهام دارد.
• اقتصاد سیاسی انرژی به ویژه در حوزه خلیج فارس
مجیدرضا مومنی
چکیده
سازمان اوپک با هدف ایفای نقش بیشتر در نظام انرژی بینالمللی تأسیس میشود و در گذر زمان بازیگران و دولتهای فرااوپکی نیز در تلاش بودهاند تا بر عملکرد و جایگاه این سازمان نفوذ داشته باشند. یکی از این بازیگران ایالات متحده آمریکا بوده است که حتی پس از کشف فناوری شیل که تبدیل به عرضهکننده بزرگ نفت میشود، با اتخاذ سیاستها و طرحهای ...
بیشتر
سازمان اوپک با هدف ایفای نقش بیشتر در نظام انرژی بینالمللی تأسیس میشود و در گذر زمان بازیگران و دولتهای فرااوپکی نیز در تلاش بودهاند تا بر عملکرد و جایگاه این سازمان نفوذ داشته باشند. یکی از این بازیگران ایالات متحده آمریکا بوده است که حتی پس از کشف فناوری شیل که تبدیل به عرضهکننده بزرگ نفت میشود، با اتخاذ سیاستها و طرحهای گوناگون بر این سازمان نفوذ نماید. بنابراین این پژوهش سعی دارد تا به این پرسش اساسی بپردازد که سیاستهای انرژی آمریکا در دوران ریاستجمهوری ترامپ چه تأثیری بر اوپک داشته است؟ در پاسخ به این پرسش مهم این فرضیه مطرح میشود که با کشف فناوری شیل و گسترش آن در دوره ریاستجمهوری ترامپ، آمریکا سعی داشته با رویکردی جدیدی در راستای استقرار یک نظم نوین بینالمللی انرژی و همچنین ایجاد تغییر در ژئوپلیتیک سنتی انرژی، سازمان اوپک را به حاشیه براند. این پژوهش با روش تبینی و کاربست نظریه رئالیزم و همچنین استفاده از منافع اولیه و ثانویه مشتمل بر اسناد، گزارشها، سخنرانیها، کتب، مقالات و سایتهای اینترنتی معتبر به تحلیل موضوع میپردازد. در پایان، یافتههای پژوهش مؤید این واقعیت است که برای مسئولین و سیاستگذاران ایران ضروری است تا با شناخت و درک سیاستهای انرژی آمریکا به ویژه در دوران ترامپ و تحولات نظام انرژی جهانی، سعی در رفع تحریمها و همچنین زمینه بازگشت ایران بهعنوان یکی از بازیگران مهم حوزه انرژی در نظام بینالملل را فراهم آورند.
• اقتصاد سیاسی انرژی به ویژه در حوزه خلیج فارس
پیمان نیایش نیا؛ سیروس غلامپور؛ مرتضی رعیتی دماوندی
چکیده
در دنیای امروز تأمین انرژی با توجه به نقش حیاتی آن در استمرار پیشرفت و توسعه از مهمترین اهداف دولتها به شمار میرود. در این راستا صنعت نفت با توجه به معضلات و پیچیدگیهای استخراج، تولید، انتقال و بهرهبرداری نقش مهم و راهبردی در جهان پیدا نموده است. بدینمنظور برنامهریزی جهت اجرای پروژههای صنعت نفت و اطمینان از انجام ...
بیشتر
در دنیای امروز تأمین انرژی با توجه به نقش حیاتی آن در استمرار پیشرفت و توسعه از مهمترین اهداف دولتها به شمار میرود. در این راستا صنعت نفت با توجه به معضلات و پیچیدگیهای استخراج، تولید، انتقال و بهرهبرداری نقش مهم و راهبردی در جهان پیدا نموده است. بدینمنظور برنامهریزی جهت اجرای پروژههای صنعت نفت و اطمینان از انجام دقیق و به موقع آنها از حساسیت بالایی برخوردار میباشد. لذا از آنجایی که تغییرات و دوبارهکاریها میتواند اهداف پروژه را تحت تأثیر قرار دهد، بنابراین بسیاری از دستاندرکاران صنایع گوناگون، تغییرات و دوبارهکاریها را از مهمترین ریسکهای موجود در پروژههای اجرایی میدانند و بدین سبب طبقهبندی و اولویتبندی تغییرات حادث شده و ارائه الگوی نحوه برخورد با تغییرات میتواند نقش مهم و اثرگذار در مدیریت پروژه به وجود آورد.
در این پژوهش سعی گردیده با بررسیهای مطالعاتی، ارائه پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان صنعت نفت، اطلاعات موجود گردآوری گردد که نتیجه آن یافتن 20 مورد از تأثیرگذارترین تغییرات ایجادشده در پروژههای طرح و ساخت همراه با تأمین کالا (EPC) در حوزه صنعت نفت بوده است. دراین راستا، پس از بررسی و تحلیل تغییرات، الگوی برخورد با تغییرات در پروژههای EPC ارائه گردیده و سپس با توجه به بخشهای اصلی پروژههای EPC، تأثیرگذارترین موارد هر قسمت مشخص و با استفاده از روش ترکیبی تصمیمگیری چند معیاره تحلیل سلسلهمراتبی و تحلیل رابطه خاکستری، نسبت به ارائه ساختار مدیریت تغییرات در پروژههای EPC حوزه صنعت نفت اقدام گردیده است. با توجه به نتایج به دست آمده مشخص گردید که بخش طراحی و مهندسی بیشترین تأثیر را بر تغییرات ایجاد شده در پروژههای EPC داشته و پس از آن بخشهای اجرا و پس از آن تأمین کالا قرار دارند. این پژوهش میتواند به منظور اولویتبندی و مدیریت تغییرات و به کمینه رساندن تأثیر منفی ناشی از تغییرات ناخواسته در پروژههای EPC حوزه صنعت نفت مفید واقع گردد.
• اقتصاد سیاسی انرژی به ویژه در حوزه خلیج فارس
لیلا جمالی؛ سید نعمت الله موسوی؛ عباس امینی فرد
چکیده
در این مطالعه به حساسیت درآمدهای صادراتی نفت ایران نسبت به بیانیههای اجلاس اوپک (افزایش، کاهش و ثبات سطح تولید) با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) در قالب رهیافت کوانتیل بررسی شد. برای این منظور، دادههای مورد نیاز طی سالهای 2019-1989 در سه کوانتیل: (کمتر از 40 دلار)، (70-40دلار) و (بیش از 70دلار) به صورت ماهانه از دبیرخانه اوپک ...
بیشتر
در این مطالعه به حساسیت درآمدهای صادراتی نفت ایران نسبت به بیانیههای اجلاس اوپک (افزایش، کاهش و ثبات سطح تولید) با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) در قالب رهیافت کوانتیل بررسی شد. برای این منظور، دادههای مورد نیاز طی سالهای 2019-1989 در سه کوانتیل: (کمتر از 40 دلار)، (70-40دلار) و (بیش از 70دلار) به صورت ماهانه از دبیرخانه اوپک و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران گردآوری شد. نتایج تحلیل حساسیت در کوانتیلهای یاد شده نشان داد که با افزایش قیمت نفت از کوانتیل (کمتر از 40دلار)، (70-40دلار) و (بیش از 70دلار)، حساسیت درآمدهای صادراتی نفت ایران به قیمت نفت کاهش مییابد. همچنین، در کوانتیلهای مورد بررسی، بیشترین حساسیت درآمدهای نفتی ایران ابتدا به شوک ناشی از بیانیه کاهش سطح تولید، سپس به شوک ناشی از بیانیه افزایش سطح تولید و در نهایت، به شوک ناشی از بیانیه ثبات سطح تولید اوپک دیده شده است. علاوه بر این، با افزایش قیمت نفت خام، از حساسیت درآمدهای نفتی ایران به بیانیههای یاد شده کاسته میشود. با توجه به وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای صادراتی نفت و حساسیت این درآمدها به بیانیههای اوپک، پیشنهاد میشود به منظور کاهش اثرات منفی ناشی از نوسانات درآمدهای صادراتی نفت خام، سیاستهای بخش انرژی کشور در جهت کاهش خام فروشی نفت و تبدیل آن به فرآوردههایی با ارزش افزوده بالا قرار بگیرد.