• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
آرام امیرنیا
چکیده
مطالعه حاضر به تأثیر تولید ناخالص داخلی، جمعیت شهری و مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر بر انتشار دیاکسیدکربن در کشورهای عضو اوپک میپردازد. برای نشان دادن جزئیات یافتههای خود، در این مطالعه از روش دادههای تابلویی (پانل دیتا) تأثیر تولید ناخالص داخلی، افزایش جمعیت شهری و مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر بر انتشار دیاکسیدکربن را برای ...
بیشتر
مطالعه حاضر به تأثیر تولید ناخالص داخلی، جمعیت شهری و مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر بر انتشار دیاکسیدکربن در کشورهای عضو اوپک میپردازد. برای نشان دادن جزئیات یافتههای خود، در این مطالعه از روش دادههای تابلویی (پانل دیتا) تأثیر تولید ناخالص داخلی، افزایش جمعیت شهری و مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر بر انتشار دیاکسیدکربن را برای 13 کشور عضو اوپک در بازه زمانی، 1990 تا 2019، بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی، افزایش جمعیت شهری و مصرف سوختهای تجدیدناپذیر تأثیر مثبت و معناداری بر انتشار دیاکسیدکربن دارد. یافتههای کلی حاکی از آن است که به دنبال افزایش تولید ناخالص داخلی و صنعتی شدن کشورها، شاهد رشد جمعیت شهری نیز خواهیم بود. آلودگی محیط زیست عمدتاً با شهرنشینی سریع و صنعتی شدن تشدید میشود، همچنین رشد اقتصادی و انرژیهای تجدیدناپذیر در کشورهای عضو اوپک که عمدتاً کشورهای در حال توسعه هستند اثرات مخربی بر محیط زیست دارند. این مطالعه توصیه میکند که شهرنشینی و رشد اقتصادی پایدار باید با استفاده از منابع مالی سبز و منابع انرژی پاک ترویج شود، همچنین ضرورت تغییر الگوهای مصرف انرژی از سوختتهای فسیلی و رفتن به سمت منابع انرژی تجدیدپذیر باید در میان کشورهای عضو اوپک مورد حمایت قرار گیرد.
مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
شلیر ایازی؛ صدیقه عطرکار روشن؛ اسماعیل صفرزاده
چکیده
در دهههای اخیر به دلیل آلودگیهای محیط زیستی و کاهش منابع سوختهای فسیلی، مصرف انرژیهای تجدیدپذیر نسبت به انرژیهای تجدیدناپذیر در بسیاری از کشورها رو به افزایش بوده است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مصرف انرژیهای فسیلی و تجدیدپذیر بر رشد اقتصادی و انتشار گاز دیاکسیدکربن، در کشورهای نفتی و غیرنفتی شامل 10 کشور تولید و صادرکننده ...
بیشتر
در دهههای اخیر به دلیل آلودگیهای محیط زیستی و کاهش منابع سوختهای فسیلی، مصرف انرژیهای تجدیدپذیر نسبت به انرژیهای تجدیدناپذیر در بسیاری از کشورها رو به افزایش بوده است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مصرف انرژیهای فسیلی و تجدیدپذیر بر رشد اقتصادی و انتشار گاز دیاکسیدکربن، در کشورهای نفتی و غیرنفتی شامل 10 کشور تولید و صادرکننده نفت و 10 کشور غیرنفتی طی دوره زمانی 2000 تا 2019 بود. در این پژوهش، با استفاده از الگوی دادههای تلفیقی و روش حداقل مربعات معمولی پویا و آزمون علیت گرنجر روابط متغیرها بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که افزایش یک درصدی مصرف انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر در کشورهای نفتی به ترتیب 32/0 و 007/0 درصد و در کشورهای غیرنفتی به ترتیب 169/0 و 188/0 درصد تولید ناخالص داخلی را افزایش میدهد. از سوی دیگر افزایش مصرف انرژیهای فسیلی در کشورهای نفتی، انتشار دیاکسیدکربن را افزایش میدهد و مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در این گروه از کشورها موجب کاهش انتشار دیاکسیدکربن میشود. در کشورهای غیرنفتی افزایش مصرف انرژیهای تجدیدناپذیر، انتشار دیاکسیدکربن را افزایش میدهد. همچنین مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در این گروه از کشورها موجب کاهش انتشار دیاکسیدکربن میشود. براساس نتایج حاصله، تلاش برای تقویت رشد اقتصادی منجر به افزایش انتشار کربن و تخریب محیط زیست میشود. یافتهها همچنین حاکی از تأثیر مثبت منابع انرژی تجدیدناپذیر بر انتشار دیاکسیدکربن در هر دو گروه کشورهای نفتخیز و غیرنفتی و تأثیر مثبت منابع تجدیدپذیر بر کنترل انتشار دیاکسیدکربن میباشد.
• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
سمانه خاکسارآستانه؛ تیمور محمدی؛ حمید آماده
چکیده
امروزه به دلیل محدودیت در سوختهای فسیلی موضوع استفاده بهینه از آنها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در ادبیات بالادستی اقتصاد نفت و گاز واژه مترادف با این موضوع، مدیریت مخزن بوده که هدف آن بهینهسازی اقتصادی برداشت نفت و گاز با بهرهگیری از عناصر مهندسی نفت، زمینشناسی، ابزارهای مدیریت و اقتصاد میباشد. در این مطالعه یکی ...
بیشتر
امروزه به دلیل محدودیت در سوختهای فسیلی موضوع استفاده بهینه از آنها بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در ادبیات بالادستی اقتصاد نفت و گاز واژه مترادف با این موضوع، مدیریت مخزن بوده که هدف آن بهینهسازی اقتصادی برداشت نفت و گاز با بهرهگیری از عناصر مهندسی نفت، زمینشناسی، ابزارهای مدیریت و اقتصاد میباشد. در این مطالعه یکی از میادین نفتی شرکت نفت فلات قاره مورد بررسی قرار گرفته است. در گام اول با استفاه از دادههای میدان نسبت به برآورد تابع هزینه میدان با در نظر گرفتن هزینههای زیستمحیطی و هزینههای بازیافت ثانویه اقدام و در گام بعد سود تنزیل شده میدان در طول عمر آن تحت سه سناریو نرخ تنزیل و به روش برنامهریزی پویا حداکثر شده است. نتایج مطالعه منحنی زنگی شکل تولید در طول عمر میدان را مورد تأیید قرار داد. همچنین در سناریو نرخ تنزیل 5درصد نتایج برداشت از میدان متوازنتر بوده است و با افزایش نرخ تنزیل به سمت 10 و سپس 20درصد برداشت بیشتر در سالهای اول تولید و برداشت کمتر در سالهای پایانی تولید رقم خورده است. نتایج مقایسه خروجی مسیر بهینه و واقعیت میدان حاکی از این موضوع میباشد که شرکت پیمانکار در سالهای ابتدایی دوره به واسطه نوع قرارداد پیمانکار که اجازه برداشت 60درصد از تولید را تا 7 سال به ازای جبران هزینهها به او میدهد، با شیب بسیاری برداشت نموده که با هیچیک از سناریوها قابلیت مطابقت و توضیح ندارد.
• اقتصاد سیاسی انرژی به ویژه در حوزه خلیج فارس
زهرا دیرکوند؛ یونس نادمی؛ رضا معبودی
چکیده
نوسانات نفتی به دلیل وابستگی زیاد اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت به درآمد حاصل از فروش نفت، میتواند بر کنشهای اجتماعی افراد جامعه تأثیرگذار باشد. ازاینرو به نظر میرسد سرمایه اجتماعی بهعنوان فرآیندی از نهادهای اجتماعی متأثر از رانت نفتی باشد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تأثیر رانت نفت بر سرمایه اجتماعی در کشورهای منتخب صادر ...
بیشتر
نوسانات نفتی به دلیل وابستگی زیاد اقتصاد کشورهای صادرکننده نفت به درآمد حاصل از فروش نفت، میتواند بر کنشهای اجتماعی افراد جامعه تأثیرگذار باشد. ازاینرو به نظر میرسد سرمایه اجتماعی بهعنوان فرآیندی از نهادهای اجتماعی متأثر از رانت نفتی باشد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تأثیر رانت نفت بر سرمایه اجتماعی در کشورهای منتخب صادر کننده نفت عضو اوپک طی دوره 2020-2009 با بهرهگیری از روش پانل آستانهای میباشد. یافتهها حاکی از آن است که: حد آستانه نسبت رانت نفتی به تولید ناخالص داخلی 4/3 درصد برآورد شده است. که تا قبل از این حد آستانه، نسبت رانت نفت به تولید ناخالص داخلی تأثیری مثبت و معنیدار بر سرمایه اجتماعی داشته است اما پس از عبور از این حد آستانه، نسبت رانت نفت تأثیری منفی و معنی دار بر سرمایه اجتماعی داشته است. تورم نیز تأثیر غیرخطی بر سرمایه اجتماعی داشته است. اندازه دولت نیز تأثیر معنیداری بر سرمایه اجتماعی نداشته است. با توجه نتایج برآورد و اثرات مخرب سطوح بالای رانت نفت در تخریب سرمایه اجتماعی، لازم است مسیرهای انحراف منابع نفتی به سمت رانتجویی کنترل شود. یکی از این راهها خروج رانت نفت از دست دولت و انتقال آن به مردم است زیرا تجربه مدیریت دولتی نفت نشان داده است رانت نفت به جای تخصیص بهینه، بیشتر در جهت فعالیتهای مخرب رانتجویانه هزینه شده است و لذا این موهبت الهی با سوء مدیریت دولت به نفرین تبدیل شده است.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
محمدعلی زمانی؛ حسین حسن زاده؛ علی سیفیان؛ محمد قزلباش
چکیده
در اسناد بالادستی کشور از جمله سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، یکی از راههای افزایش تابآوری اقتصادی، انجام سرمایهگذاریهای بلندمدت در صنعت نفت و گاز بهمنظور حفظ سطوح تولیدی فعلی و افزایش ظرفیت آن است. این درحالی است که طی سالهای اخیر تحریمهای شدیدی علیه کشور بهویژه در حوزه انرژی اعمال شده است. باتوجه به نیاز ...
بیشتر
در اسناد بالادستی کشور از جمله سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، یکی از راههای افزایش تابآوری اقتصادی، انجام سرمایهگذاریهای بلندمدت در صنعت نفت و گاز بهمنظور حفظ سطوح تولیدی فعلی و افزایش ظرفیت آن است. این درحالی است که طی سالهای اخیر تحریمهای شدیدی علیه کشور بهویژه در حوزه انرژی اعمال شده است. باتوجه به نیاز بالای سرمایهگذاری در پروژههای صنعت نفت و گاز، عدم امکان پوشش کامل نیازهای سرمایهگذاری این صنعت از منابع داخلی و چالش در ارتباطات مؤثر با نهادهای پولی و مالی بینالمللی، اهمیت استفاده از خطوط اعتباری تخصیصی کشور چین برای تأمین مالی این پروژهها آشکار میگردد. با این وجود، بررسیهای انجامگرفته حاکی از چالشهایی جدی در استفاده از ظرفیت خطوط اعتباری است. به همین منظور این پژوهش درصدد بررسی چندجانبه این چالشها است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل مضمون و گروه کانونی، چالشهای استفاده از خطوط اعتباری استخراج و در چهار دسته مالی و اقتصادی، اجرایی و عملیاتی، ساختاری و نهادی و حقوقی و قانونی دستهبندی شدند. به منظور اعتبارسنجی یافتهها، چالشهای استخراجشده در معرض نظر خبرگان قرار گرفت. در پایان با تشکیل گروه کانونی راهکارهای اصلاحی استفاده از خطوط اعتباری با هدف تأمین مالی پروژههای صنعت نفت و گاز ارائه شدند
• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
علی مزیکی؛ علی اصغر سالم؛ سپیده اسدی
چکیده
در تعرفهگذاری گاز و برق به عنوان دو جانشین جدی، مقوله «برابری» همواره مورد توجه سیاستگذار قرار میگیرد. برای بررسی این موضوع خانوارهای مورد مطالعه را به چارکهای درآمدی و همچنین در گروههای مختلف از نظر ویژگی وضعیت تاهل، سن و تعداد فرزندان تقسیمبندی شده است. طبق نتایج تخمین تقاضای EASI برای جامعه آماری خانوارهای شهری در ...
بیشتر
در تعرفهگذاری گاز و برق به عنوان دو جانشین جدی، مقوله «برابری» همواره مورد توجه سیاستگذار قرار میگیرد. برای بررسی این موضوع خانوارهای مورد مطالعه را به چارکهای درآمدی و همچنین در گروههای مختلف از نظر ویژگی وضعیت تاهل، سن و تعداد فرزندان تقسیمبندی شده است. طبق نتایج تخمین تقاضای EASI برای جامعه آماری خانوارهای شهری در بازه زمانی 10 سال، افزایش قیمت گاز در مقایسه با برق اثر بیشتری روی اقشار کم درآمدتر داشته است. براساس این تحلیل جزیی و در مقایسه برق و گاز، باید گفت که گاز کمکششتر بوده و این موضوع احتمالاً به دلیل نبود جانشین مناسب برای گاز در صورت افزایش قیمت این کالابوده است. به نظر میرسد این موضوع از آن جهت بوده که سیاستگذار در جهت متنوعسازی حرکت نکرده و وسایل مصرف خانگی گازسوز نقش اصلی را در گرمایش داشتهاند. این موضوع میتواند امنیت انرژی خانوارها را به خطر بیندازد.