حمید آماده؛ حسین توکلیان؛ مهدی هدایتی نیا
چکیده
تقاضای روزافزون سوختهای فسیلی در کنار آلودگیهای محیطی تولیدشده از مصرف آنها، استفاده بهینه از این سوختها را ضروری میکند. در فصول سرد، مصرف گاز طبیعی افزایش مییابد و نیروگاههای کشور جهت تأمین برق به جانشینی سوخت مصرفی خود اقدام میکنند. این تحقیق جانشینی بین سوختهای مصرفی را جهت تولید برق در شش شرکت برق منطقهای منتخب، ...
بیشتر
تقاضای روزافزون سوختهای فسیلی در کنار آلودگیهای محیطی تولیدشده از مصرف آنها، استفاده بهینه از این سوختها را ضروری میکند. در فصول سرد، مصرف گاز طبیعی افزایش مییابد و نیروگاههای کشور جهت تأمین برق به جانشینی سوخت مصرفی خود اقدام میکنند. این تحقیق جانشینی بین سوختهای مصرفی را جهت تولید برق در شش شرکت برق منطقهای منتخب، طی سالهای 1395ـ1386 مورد ارزیابی قرار داده است. معادلات سهم هزینهای سوختهای متعارف در تولید برق با استفاده از برآوردگر معادلات رگرسیونی بهظاهر نامرتبط (SURE) برآورد شدهاند. با استفاده از نتایج حاصل از برآورد، معادلات کششهای جانشینی متقاطع وخودی قیمتی انواع سوختهای مصرفی محاسبه شدهاند. طبق نتیجه محاسبات، همه کششهای خودی قیمتی، منفی و همه کششهای متقاطع قیمتی، مثبت میباشند. کشش جانشینی بین گاز طبیعی و گازوئیل 56/1 و کشش جانشینی بین گاز طبیعی و مازوت 3/1 بدست آمده است. همچنین با استفاده از کششهای محاسبه شده، جایگزینی بین سوختها با هدف کاهش انتشار 2CO وکاربردیسازی نتایج انجام شده و نشان داده است که جایگزینی مازوت با گاز طبیعی منجر به کاهش انتشار 2CO میشود اما جایگزینی گازوئیل با گاز طبیعی انتشار 2CO را افزایش میدهد.
نجمه خالقی فر؛ حسن خداویسی
چکیده
انرژی الکتریکی یکی از عوامل ضروری برای توسعه اقتصادی در کشورهاست. از سویی دیگر مصرف روزافزون انرژیهای پایانپذیر مانند سوختهای فسیلی برای تولید انرژی الکتریکی، خطر پایان یافتن آنها را در آیندهای نزدیکتر رغم میزند. همچنین مصرف سوختهای فسیلی، یکی از مهمترین عوامل ایجاد آلودگیهای زیست محیطی و تغییرات آب و هوایی هستند. بنابراین ...
بیشتر
انرژی الکتریکی یکی از عوامل ضروری برای توسعه اقتصادی در کشورهاست. از سویی دیگر مصرف روزافزون انرژیهای پایانپذیر مانند سوختهای فسیلی برای تولید انرژی الکتریکی، خطر پایان یافتن آنها را در آیندهای نزدیکتر رغم میزند. همچنین مصرف سوختهای فسیلی، یکی از مهمترین عوامل ایجاد آلودگیهای زیست محیطی و تغییرات آب و هوایی هستند. بنابراین استفاده بهینه از انرژی در فرآیند توسعه اقتصادی همواره به عنوان یک هدف مهم در توسعه پایدار مد نظر بوده است. در این تحقیق به طراحی یک اقتصاد باز کوچک با لحاظ ساختاری برای بازار برق آن در قالب مدلهای تعادل عمومی پویای تصادفی پرداخته شده است و در آن چهار بخش اصلی شامل خانوار، تولید، دولت و تجارت خارجی، در نظر گرفته شده و اثرات پویای شوکهای موجود در اقتصاد بر روی متغیرهای کلان اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از شبیهسازی و تجزیه و تحلیل توابع عکسالعمل آنی مدل، بیانگر آن است که شوک بهرهوری تولید در صنعت برق اثرات معنیداری بر متغیرهای کلان اقتصادی بر جای میگذارد و تعدیل اثر این شوک در بلندمدت صورت میگیرد. در ضمن، مکانیزم اثرگذاری شوک ترجیحات مصرفکننده کاملاً متفاوت و حتی تعدیل اثر این شوک بر روی برخی از متغیرهای کلان اقتصادی در دوره زمانی طولانیتری نسبت به شوکهای دیگر رخ میدهد.
مسعود شیرازی؛ عبدالرسول قاسمی؛ تیمور محمدی؛ علی فریدزاد؛ عاطفه تکلیف
چکیده
در این پژوهش به تجزیه و تحلیل کمّی و مقایسهای شبکه پویای تجارت بینالملل نفت خام ایران با استفاده از روش ارتباط شبکه دایبولد - ایلماز و همچنین تأثیر نامتقارن کوتاهمدت و بلندمدت افزایش و کاهش عوامل کلیدی پیشران و موانع گسترش جریان تجارت نفت خام از طریق رابطه جاذبه و با استفاده از الگوی رگرسیون خودبازگشت با وقفههای توزیعی تابلویی ...
بیشتر
در این پژوهش به تجزیه و تحلیل کمّی و مقایسهای شبکه پویای تجارت بینالملل نفت خام ایران با استفاده از روش ارتباط شبکه دایبولد - ایلماز و همچنین تأثیر نامتقارن کوتاهمدت و بلندمدت افزایش و کاهش عوامل کلیدی پیشران و موانع گسترش جریان تجارت نفت خام از طریق رابطه جاذبه و با استفاده از الگوی رگرسیون خودبازگشت با وقفههای توزیعی تابلویی غیرخطی در دوره زمانی (2017-1980) پرداخته شده است. نتایج حاکی از پویایی سرریز تلاطم جریان تجارت نفت خام ایران در طول دوره زمانی مورد بررسی میباشد. به علاوه جریان تجارت نفت خام کشور ایران دارای تأثیرگذاری خالص (انتقالدهنده شوک) بر کشورهای منطقه خاورمیانه و تأثیرپذیری خالص (انتقالگیرنده شوک) به ترتیب از جریان تجارت نفت خام کشورهای مناطق آمریکا، اروپایشرقی- اوراسیا، آفریقا، اروپای غربی و آسیا پاسیفیک میباشد. بر این اساس تمرکز بر الگوی تجارت مجزای منطقهای و اتخاذ سیاستهای تبعیضی تجارت خارجی توسط ایران، احتمالاً نمیتواند مانع از کاهش تابآوری اقتصاد ایران از تلاطم شبکه تجارت بینالمللی نفت خام گردد. همچنین نتایج نشاندهنده رفتار نامتقارن جریان تجارت دوجانبه نفت خام ایران در برابر افزایش و کاهش متغیرهای تولید ناخالص داخلی کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت خام و هزینه حمل و نقل بینالمللی نفت خام در کوتاهمدت و بلندمدت میباشد که میتواند در شناسایی عوامل مؤثر بر انتقال تلاطم به منظور تنظیم و تعدیل سطح تجارت نفت خام مؤثر باشد. بنابراین به نظر میرسد با توجه به درجه بالای ادغام در شبکه تجارت بینالملل نفت خام ایران، اولویت رفتار همکاری تجاری بر رفتار رقابتی در تجارت نفت خام ایران و پاسخگویی مناسب به نوسانات و شوک بازار در طول زمان (مدیریت ریسک) در برنامههای اقتصادی کشور ضروری باشد.
علی فریدزاد؛ ُسحر نوروزی پیکانی؛ علی اصغر بانوئی
چکیده
بهبود کارایی انرژی بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت تقاضای انرژی، پدیدهای تحت عنوان اثر بازگشتی را به دنبال دارد که باعث میشود میزان صرفهجویی انرژی تحقق یافته ناشی از بهبود کارایی انرژی برابر میزان مورد انتظار نباشد. در این پژوهش با استفاده از رویکرد داده ـ ستانده مبتنی بر تحلیل تجزیه ساختاری به تجزیه تغییرات مصرف ...
بیشتر
بهبود کارایی انرژی بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت تقاضای انرژی، پدیدهای تحت عنوان اثر بازگشتی را به دنبال دارد که باعث میشود میزان صرفهجویی انرژی تحقق یافته ناشی از بهبود کارایی انرژی برابر میزان مورد انتظار نباشد. در این پژوهش با استفاده از رویکرد داده ـ ستانده مبتنی بر تحلیل تجزیه ساختاری به تجزیه تغییرات مصرف حاملهای برق، گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی براساس تغییرات تقاضای نهایی و پیشرفت تکنولوژی درقالب تغییرات کارایی انرژی و تغییرات تقاضای واسطهای در طی سالهای 1380ـ1390 پرداخته شده است. سپس با بررسی اینکه در کدامیک از بخشهای اقتصادی بهبود کارایی انرژی صورت گرفته است، اثر بازگشتی مصرف هریک از حاملهای انرژی در بخشهای مذکور محاسبه شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که حاملهای برق، گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی از 24 بخش اقتصادی مورد مطالعه به ترتیب در 11، 4 و 20 بخش اقتصادی، بهبود کارایی انرژی ناشی از پیشرفت تکنولوژی را تجربه کردهاند که بخشهای «ساخت فلزات اساسی»، «برق» و «ساخت محصولات کانی غیرفلزی» به ترتیب در ارتباط با این حاملها بیشترین میزان کاهش مصرف انرژی را داشتهاند و بخشهای «پست و خدمات پشتیبانی حمل و نقل» با 62/93 درصد، «ساخت کک و فرآوردههای حاصل از تصفیه نفت و سوختهای هستهای» با 72/146 درصد و «ساخت مواد شیمیایی و محصولات شیمیایی» با 33/86 درصد بیشترین میزان اثر بازگشتی در مصرف برق، گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی را داشتهاند. همچنین درنظرگرفتن مبادلات واسطهای بین بخشی و درون بخشی، میزان اثر بازگشتی را در تمامی بخشها افزایش میدهد.
مهتاب مهراسا؛ تیمور محمدی
چکیده
با توجه به نقش بازار انرژی بهویژه نفت بر اقتصاد کشورها، شناخت تحولات آتی این بازار دارای اهمیت است. در همین راستا، پیشبینی تحولات حدی متغیر قیمت نفت برای تصمیمگیران و سیاستگذاران دارای اهمیتی دو چندان میباشد. هدف این مطالعه، بررسی حداکثر تغییرات قیمت سبد نفت اوپک با استفاده از مفهوم ارزش در معرض ریسک[1]است. برای محاسبه ...
بیشتر
با توجه به نقش بازار انرژی بهویژه نفت بر اقتصاد کشورها، شناخت تحولات آتی این بازار دارای اهمیت است. در همین راستا، پیشبینی تحولات حدی متغیر قیمت نفت برای تصمیمگیران و سیاستگذاران دارای اهمیتی دو چندان میباشد. هدف این مطالعه، بررسی حداکثر تغییرات قیمت سبد نفت اوپک با استفاده از مفهوم ارزش در معرض ریسک[1]است. برای محاسبه این معیار از مدلهای خانواده GARCH مبتنی بر توزیع نرمال و فرین استفاده شده که انتظار میرود تمرکز بر توزیع فرین در پیشبینی ارزش در معرض خطر به ویژه در مواجه با وقایع حدی، نتایج واقعبینانهتری داشته باشد. نتایج پسآزمایی[2] مدلها، نشان داده که مدل ARMA-GARCH-EVT در مقایسه با سایر موارد، پیشبینی بهتری ارائه نموده است. [1]. Value-at-Risk (VaR) [2]. Backtesting
حسین ویسی؛ حامد صاحب هنر؛ فریدون اسعدی؛ مصطفی پورکاوه دهکردی؛ علی طاهری فرد
چکیده
قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی به کنسرسیومی از شرکتهای توتال فرانسه با سهم 1/50 درصد، CNPC چین با 30 درصد و شرکت پتروپارس ایران با 9/19 درصد در تیرماه سال 1396 واگذار گردید. در این پژوهش با طراحی مدلی جامع و دقیق، تمامی ابعاد قرارداد مذکور اعم از ملاحظات فنی، پروفایل تولید، قیمت گاز، هزینههای پروژه، درآمدهای پروژه با درنظر گرفتن مؤلفههای ...
بیشتر
قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی به کنسرسیومی از شرکتهای توتال فرانسه با سهم 1/50 درصد، CNPC چین با 30 درصد و شرکت پتروپارس ایران با 9/19 درصد در تیرماه سال 1396 واگذار گردید. در این پژوهش با طراحی مدلی جامع و دقیق، تمامی ابعاد قرارداد مذکور اعم از ملاحظات فنی، پروفایل تولید، قیمت گاز، هزینههای پروژه، درآمدهای پروژه با درنظر گرفتن مؤلفههای مالی و اقتصادی قرارداد توسعه میدان و سایر موارد بهصورت پویا، مورد ارزیابی اقتصادی و مالی قرار گرفته است و در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادات اجرایی جهت بهبود رژیم مالی قرارداد ارائه شده است. طبق نتایج به دست آمده رژیم مالی این قرارداد اصطلاحاً بازگشتی یا رگرسیو است و افزایش یا کاهش درآمد میدان تأثیری بر سودآوری پیمانکار ندارد. مهمترین ایراد وارد بر این قرارداد، نحوه قیمتگذاری گاز تولیدی است که باعث ایجاد قیمت کاذب و به دنبال آن سودآوری کاذب پروژه و پایین جلوه دادن دریافتی پیمانکار و ایجاد تعهد ضمنی برای بازپرداخت مطالبات پیمانکار از محل عواید سایر میادین هیدروکربوری کشور در صورت کاهش قیمت نفت و میعانات گازی، میگردد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در قیمتگذاری گاز غنی، در صورت اعمال قیمت واقع بینانه برای گاز تولیدی، دریافتی پیمانکار خارجی در حالت تنزیل شده، از 6 درصد به 27 درصد افزایش یافته و در طرف مقابل دریافتی دولت نیز از 92 درصد به 67 درصد کاهش خواهد یافت.