علی امامی میبدی؛ احمد هادی
چکیده
یکی از عمدهترین راهکارهای بومیسازی فناوری در صنعت نفت، قراردادهای مشروط بر، انتقال فناوری از شرکتهای نفتی بینالمللی، میباشد. البته طی سالیان گذشته صنعت نفت ایران در این مورد توفیق چندانی نداشته و اکنون در قرارداد جدید نفتی ایران IPC)( بهعنوان جایگزین قراردادهای بیع متقابل، با ایجاد تغییراتی در ...
بیشتر
یکی از عمدهترین راهکارهای بومیسازی فناوری در صنعت نفت، قراردادهای مشروط بر، انتقال فناوری از شرکتهای نفتی بینالمللی، میباشد. البته طی سالیان گذشته صنعت نفت ایران در این مورد توفیق چندانی نداشته و اکنون در قرارداد جدید نفتی ایران IPC)( بهعنوان جایگزین قراردادهای بیع متقابل، با ایجاد تغییراتی در نوع، شروط و ماهیت قرارداد، سعی در کسب و انتقال فناوریهای مدرن و بومیسازی آن از طریق همکاری شرکتهای نفتی بینالمللی با شرکتهای داخلی مورد تائید شرکت ملی نفت ایران را دارد. ولی آنچه که از انتقال فناوری مهمتر میباشد، توجه به نتایج حاصل در قبال تصمیمات اتخاذ شده در بخش انتقال فناوری قرارداد است؛ بنابراین ارزیابی ریسک انتقال فناوری در توسعه پایدار آتی صنعت نفت ایران نقش بارز و برجستهای خواهد داشت. در این مقاله ضمن بررسی قرارداد بیع متقابل و قرارداد IPC از زاویه انتقال فناوری، ریسکهای انتقال فناوری در قرارداد IPC شناسایی و با نقد و نظر نخبگان مورد کنکاش قرار گرفته، سپس با استفاده از پارامترهای روش FMEA ریسکهای شناسایی شده، نمره دهی و برای هر یک، RPN محاسبه و در نهایت اولویتبندی میگردند. بالاترین اولویت ریسک به ترتیب نتایج منفی حاصل از جدا شدن مهندسان و کارشناسان نفتی از شرکت ملی نفت ایران (576=RPN) و تأثیر حضور شرکتهای نفتی بینالمللی بر نابودی رشد درونزای صنعت نفت ایران (448=RPN) تعیین گردید. با توجه به بالا بودن خطر در اکثر ریسکهای شناسایی شده، اقدامات کنترلی بر اساس نظرات خبرگان در جهت کاهش سطح ریسکها، ارائه گردید.
علی اصغر سالم؛ مهدی اکابری
چکیده
در این تحقیق به منظور برآورد اثر بازگشتی مستقیم بهبود کارایی مصرف برق در بخش خانگی مناطق شهری ایران از روش کشش قیمتی تقاضای انرژی برق و فرم تبعی سیستم معادلات تقاضای تقریبا ایده-ال با لحاظ مشخصات اقتصادی و اجتماعی خانوارها استفاده گردیده است. این مدل با استفاده از داده-های تلفیقی و روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط و بکارگیری اطلاعات ...
بیشتر
در این تحقیق به منظور برآورد اثر بازگشتی مستقیم بهبود کارایی مصرف برق در بخش خانگی مناطق شهری ایران از روش کشش قیمتی تقاضای انرژی برق و فرم تبعی سیستم معادلات تقاضای تقریبا ایده-ال با لحاظ مشخصات اقتصادی و اجتماعی خانوارها استفاده گردیده است. این مدل با استفاده از داده-های تلفیقی و روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط و بکارگیری اطلاعات نزدیک به 180 هزار خانوار شهری در کشور طی سالهای 1394-1385 تخمین زده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که اثر بازگشتی مستقیم بهبود کارایی مصرف برق در بخش خانگی مناطق شهری ایران برابر با 81 درصد است که در مقایسه با اثر بازگشتی بهبود کارایی سایر انرژیهای مورد استفاده خانوار رقم بسیار بالایی میباشد. همچنین محاسبه اثر بازگشتی در بین گروههای درآمدی نشاندهنده بالا بودن این اثر در بین خانوارهای ثروتمند میباشد بدین معنی که بهبود کارایی مصرف برق، اثر صرفهجویی کمتری در گروه بالای درآمدی در مقایسه با گروههای پایین و متوسط درآمدی دارد.
پوریا شکری؛ علی فریدزاد؛ عاطفه تکلیف؛ تورج دهقانی
چکیده
برنامهریزی برای برداشت بهینه از منابع نفتی با توجه به محدودیتهای فنی و پیشبینیها و مدلسازیهای اقتصادی، بهعنوان یک ضرورت برای کسب حداکثر سود از محل فروش نفت خام و متعاقباً تامین منافع ملی بین نسلی کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت شناخته میشود. در این مطالعه، مسیر بهینه تولید از میدان نفتی آزادگان جنوبی با استفاده از ...
بیشتر
برنامهریزی برای برداشت بهینه از منابع نفتی با توجه به محدودیتهای فنی و پیشبینیها و مدلسازیهای اقتصادی، بهعنوان یک ضرورت برای کسب حداکثر سود از محل فروش نفت خام و متعاقباً تامین منافع ملی بین نسلی کشورهای تولیدکننده و صادرکننده نفت شناخته میشود. در این مطالعه، مسیر بهینه تولید از میدان نفتی آزادگان جنوبی با استفاده از یک روش بهینهیابی فراابتکاری به نام الگوریتم ازدحام ذرات (PSO)، در یک دوره سیساله برآورد شدهاست. همچنین بهمنظور شبیهسازی حداکثری شرایط فنی و فیزیکی میدان، از مفهوم حداکثر نرخ تخلیه کارا (MER) و به منظور اعمال پویاییهای اقتصادی بازار جهانی نفت نیز، از سه سناریوی قیمتی و دو سناریوی نرخ تنزیل استفاده شدهاست. نتایج مطالعه نشان میدهد که در صورت اجرای برنامههای ازدیاد برداشت (EOR) و تزریق گاز به طاقدیس سروک این میدان، همزمان با تولید از آن، در طول دوره شبیهسازی، بیش از 6 میلیارد بشکه نفت اضافی به حجم قابل استحصال میدان اضافه شده و تولید تجمعی میدان نیز از حدود 4/1 میلیارد بشکه بر اساس تولید برنامهریزی شده کنونی در RMDP میدان، به بیش از 3 میلیارد بشکه بر اساس مسیر تولید بهینه پیشنهادی این مطالعه میرسد.
محمدمهدی عسکری؛ حمیدرضا معبودی
چکیده
در مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد مخاطرات اخلاقی مضاعف، قراردادهای بیع متقابل (نسل سوم) مدلسازی شده و با استفاده از تابع تولید کاب داگلاس قرارداد بهینه در این حالت به دست آمده است. نتایج حاصل از مدلسازی ریاضی قرارداد بیع متقابل نشان میدهد قراردادهای بیع متقابل موقعیت بهینه اول و دوم مخاطرات اخلاقی مضاعف را ندارند زیرا این ...
بیشتر
در مقاله پیش رو با استفاده از رویکرد مخاطرات اخلاقی مضاعف، قراردادهای بیع متقابل (نسل سوم) مدلسازی شده و با استفاده از تابع تولید کاب داگلاس قرارداد بهینه در این حالت به دست آمده است. نتایج حاصل از مدلسازی ریاضی قرارداد بیع متقابل نشان میدهد قراردادهای بیع متقابل موقعیت بهینه اول و دوم مخاطرات اخلاقی مضاعف را ندارند زیرا این قراردادها نوعی قرارداد هزینه+پاداش میباشند و قطعی بودن مقدار دستمزد قبل از آغاز عملیات، انگیزه کافی برای کارگزار جهت ارائه سطوح تلاش بهینه را ارائه نمیدهد. در مدل مخاطرات اخلاقی مضاعف مقادیر بهینه با توجه به مطلوبیت انتظاری کارفرما و کارگزار به دست میآید. از آنجا که تولید ناشی از تلاش مشترک طرفین میباشد، برای نزدیک شدن به موقعیت بهینه، قرارداد باید بلندمدت بوده و به گونهای طراحی میشود که هردو طرف در سود و زیان پروژه شریک هستند.
سروش کیانی قلعه سرد؛ جواد شهرکی؛ علی سردارشهرکی؛ احمد اکبری
چکیده
انرژیهای نو با وجود اتمام ناپذیری و نداشتن اثرات خارجی منفی، هزینههایی بهمراتب بالاتر از انرژیهای اتمام پذیر دارند. تأمین این هزینهها برای دولتها دشوار بوده و نیازمند مشارکت مردمی میباشد. سنجش و ارزیابی میزان مشارکت مردمی در تأمین هزینههای مازاد استفاده از انرژیهای نو کمتر مورد توجه بوده که در این پژوهش مورد بررسی ...
بیشتر
انرژیهای نو با وجود اتمام ناپذیری و نداشتن اثرات خارجی منفی، هزینههایی بهمراتب بالاتر از انرژیهای اتمام پذیر دارند. تأمین این هزینهها برای دولتها دشوار بوده و نیازمند مشارکت مردمی میباشد. سنجش و ارزیابی میزان مشارکت مردمی در تأمین هزینههای مازاد استفاده از انرژیهای نو کمتر مورد توجه بوده که در این پژوهش مورد بررسی قرارگرفته است. در مطالعه پیشرو جهت تحقق این امر با استفاده از روش تجزیه و تحلیل دوگانه دوبعدی ارزشگذاری مشروط (DBDC)، 400 پرسشنامه تهیه و 5 قیمت پیشنهاد گردید، که برای هر پاسخدهنده دو سؤال در مورد قیمت پرسیده شد (یکبار دو برابر و یکبار نصف مبلغ اولیه). مصاحبهشوندگان با در نظر داشتن هفت عامل اقتصاد منطقه، تقاضای برق، محیطزیست، روابط دیپلماتیک، ایمنی، اخلاق و اقتصاد میزان تمایل به پرداخت خود را در این زمینه تعیین نمودند. مطابق یافتههای این پژوهش میزان تمایل به پرداخت ماهانه مبلغ 46360 ریال میباشد. همچنین بر اساس یافتهها علاقهمندی به انرژیهای نو، اهمیت به محیطزیست و اثر انرژیهای نو در جایگاه کشور به ترتیب بیشترین اثر مثبت را بر تمایل به پرداخت داشتهاند. از این رو آگاهی بخشی پیرامون انرژیهای نو، گسترش فرهنگ حمایت از محیطزیست و بهبود وضعیت اقتصادی و درآمدی مردم میبایست بیشتر موردتوجه سیاستگذاران قرار گیرد.
منصور مهینی زاده؛ محمدعلی فیضپور؛ مریم عابدی
چکیده
اهمیت منابع انرژی تجدیدناپذیر از حیث کمیابی، انتشار گازهای گلخانهای و نقش اساسی در تولید و توسعهی پایدار کشورها، توجه دولتها را به کاهش مصرف و بهبود کارایی نهاده انرژی جلب نموده است. به همین منظور قانون هدفمندسازی یارانهها از زمستان سال 1389 در ایران اجرا شد. با توجه به اینکه انرژی در کنار نیروی کار و سرمایه، از نهادههای اصلی ...
بیشتر
اهمیت منابع انرژی تجدیدناپذیر از حیث کمیابی، انتشار گازهای گلخانهای و نقش اساسی در تولید و توسعهی پایدار کشورها، توجه دولتها را به کاهش مصرف و بهبود کارایی نهاده انرژی جلب نموده است. به همین منظور قانون هدفمندسازی یارانهها از زمستان سال 1389 در ایران اجرا شد. با توجه به اینکه انرژی در کنار نیروی کار و سرمایه، از نهادههای اصلی در فرآیند تولید است؛ بیتردید اجرای این قانون با افزایش قیمت حاملهای انرژی بر صنایع تولیدی اثر میگذارد و این اثر بسته به نوع حامل انرژی و صنعت متفاوت خواهد بود. در این پژوهش به بررسی آثار ناشی از آزادسازی قیمت بر کارایی انرژی برق در صنایع تولیدی پرداخته شده است. بدین منظور از الگوی تعدیل جزئی، روش گشتاور تعمیمیافته و معیار شدت انرژیبری استفاده شده است. دادههای این پژوهش از مرکز آمار ایران طی دوره 1374-1392 بدست آمده است. استفاده از الگوی تعدیل جزئی برای تحلیل کارایی انرژی، دوره زمانی مورد مطالعه و بررسی تمامی گروههای صنایع تولیدی از نوآوریهای این پژوهش است. نتایج تحقیق نشان میدهد، با سطح اعتماد 95 درصد، صنایع تولیدی ایران در کاهش میزان مصرف برق به طور معنیداری انعطافپذیر هستند. اما وضعیت کارایی انرژی برق در دوره زمانی پس از هدفمندسازی یارانهها در مقایسه با قبل از آن به طور معنیداری وخیمتر شده است. به عبارت دیگر قانون هدفمندسازی یارانهها، بر خلاف انتظارات، حداقل در کوتاه مدت، نتوانسته است به بهبود کارایی مصرف برق در صنایع تولیدی کشور منجر شود.