• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
پریسا مهاجری؛ علی فریدزاد؛ فاطمه امیرجهانی
چکیده
تولید نفت خام و گاز طبیعی به طور یکنواخت و همگن در بین استانهای کشور توزیع نشده و بخش عمدهای از مصرف در استانهایی صورت میگیرد که نقش چندانی در تولید ندارند. بنابراین، وقوع هر اختلالی در تولید نفت و گاز میتواند به منزله تهدیدی برای تولید ناخالص داخلی تمامی استانها قلمداد شود. در این مقاله با محاسبه جدول داده - ستانده چهار منطقهای ...
بیشتر
تولید نفت خام و گاز طبیعی به طور یکنواخت و همگن در بین استانهای کشور توزیع نشده و بخش عمدهای از مصرف در استانهایی صورت میگیرد که نقش چندانی در تولید ندارند. بنابراین، وقوع هر اختلالی در تولید نفت و گاز میتواند به منزله تهدیدی برای تولید ناخالص داخلی تمامی استانها قلمداد شود. در این مقاله با محاسبه جدول داده - ستانده چهار منطقهای (تهران، خوزستان، منطقه نفتی و منطقه غیرنفتی) برای سال 1395 و بهکارگیری روش حذف فرضی دیازنباخر و لهر (2013)، تأثیر کاهش جزئی و کامل تولید نفت و گاز در دو منطقه خوزستان و سایر مناطق نفتی بر ارزش افزوده 71 بخش اقتصادی در هر یک از چهار منطقه برآورد شده است. یافتهها حاکی از آن است که اولاً در پی حذف بخش نفت و گاز در خوزستان، ارزش افزوده این منطقه با کاهش 32 درصدی روبهرو گردد، در حالی که حذف بخش متناظر در منطقه نفتی، ارزش افزوده منطقه نفتی را 14 درصد کاهش میدهد. ثانیاً، کاهش نسبی در ارزش افزوده بخشهای اقتصادی و سهم هریک از بخشها از کاهش ارزش افزوده هر منطقه در پی قطع تولید نفت و گاز خوزستان و منطقه نفتی به شدت بستگی به ساختار اقتصادی منطقه مورد بررسی دارد. بخش خدمات در استان تهران و بخش زراعت و باغداری در سایر مناطق غیرنفتی، بالاترین سهم را از کاهش ارزش افزوده کل در هریک از این مناطق به خود اختصاص میدهند. به نظر میرسد متنوعسازی منابع و مناطق عرضه انرژی، بهینهسازی مصرف سوخت و نوسازی ناوگان حمل و نقل از مهمترین راهکارهای ارتقای تابآوری محسوب شوند.
نرگس خاکی؛ مرتضی خورسندی؛ تیمور محمدی؛ علی فریدزاد؛ زهرا عزیزی
چکیده
کاهش انتشار گازهای گلخانهای یکی از اهداف مهم سیاستهای انرژی و زیستمحیطی جهان است. به رغم اینکه انرژیهای فسیلی از عوامل مهم ایجاد آلودگی به شمار میروند لیکن نمیتوان نقش آنها را در ساختار تولید و رشد اقتصادی نادیده گرفت. امروزه اقتصاددانان برای سنجش رشد اقتصادی، صرفاً میزان تولید کالاها و خدمات را مد نظر قرار نمیدهند ...
بیشتر
کاهش انتشار گازهای گلخانهای یکی از اهداف مهم سیاستهای انرژی و زیستمحیطی جهان است. به رغم اینکه انرژیهای فسیلی از عوامل مهم ایجاد آلودگی به شمار میروند لیکن نمیتوان نقش آنها را در ساختار تولید و رشد اقتصادی نادیده گرفت. امروزه اقتصاددانان برای سنجش رشد اقتصادی، صرفاً میزان تولید کالاها و خدمات را مد نظر قرار نمیدهند بلکه ساختار تولید کالاها و خدمات به لحاظ دانش فنی (سطح فناوری) به کاررفته در آنها را نیز در نظر میگیرند. بر این اساس، شاخص پیچیدگی اقتصادی در دهههای اخیر مطرح شده است که با محاسبه آن امکان آگاهی از سطح توسعهیافتگی کشورها فراهم میشود. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شاخص پیچیدگی اقتصادی بر میزان انتشار گازهای گلخانهای در برخی از کشورهای صادرکننده نفت در بازه زمانی 1995 تا 2019 با استفاده از مدل رگرسیون انتقال ملایم پانلی (PSTR) است. نتایج آزمون خطی بودن، وجود رابطه غیرخطی بین متغیرها را تأیید میکند. همچنین، در نظر گرفتن یک تابع انتقال با یک پارامتر آستانهای که بیانگر یک مدل دو رژیمی است برای تصریح رابطة غیرخطی بین متغیرهای الگو کافی میباشد. پارامتر شیب (سرعت انتقال) برابر 1964/3 است. نتایج آزمونها حاکی از آن است که در هر دو رژیم (اول و دوم) شاخص پیچیدگی اقتصادی تأثیر منفی بر میزان انتشار گازهای گلخانهای دارد.
مسعود شیرازی؛ عبدالرسول قاسمی؛ تیمور محمدی؛ علی فریدزاد؛ عاطفه تکلیف
چکیده
در این پژوهش به تجزیه و تحلیل کمّی و مقایسهای شبکه پویای تجارت بینالملل نفت خام ایران با استفاده از روش ارتباط شبکه دایبولد - ایلماز و همچنین تأثیر نامتقارن کوتاهمدت و بلندمدت افزایش و کاهش عوامل کلیدی پیشران و موانع گسترش جریان تجارت نفت خام از طریق رابطه جاذبه و با استفاده از الگوی رگرسیون خودبازگشت با وقفههای توزیعی تابلویی ...
بیشتر
در این پژوهش به تجزیه و تحلیل کمّی و مقایسهای شبکه پویای تجارت بینالملل نفت خام ایران با استفاده از روش ارتباط شبکه دایبولد - ایلماز و همچنین تأثیر نامتقارن کوتاهمدت و بلندمدت افزایش و کاهش عوامل کلیدی پیشران و موانع گسترش جریان تجارت نفت خام از طریق رابطه جاذبه و با استفاده از الگوی رگرسیون خودبازگشت با وقفههای توزیعی تابلویی غیرخطی در دوره زمانی (2017-1980) پرداخته شده است. نتایج حاکی از پویایی سرریز تلاطم جریان تجارت نفت خام ایران در طول دوره زمانی مورد بررسی میباشد. به علاوه جریان تجارت نفت خام کشور ایران دارای تأثیرگذاری خالص (انتقالدهنده شوک) بر کشورهای منطقه خاورمیانه و تأثیرپذیری خالص (انتقالگیرنده شوک) به ترتیب از جریان تجارت نفت خام کشورهای مناطق آمریکا، اروپایشرقی- اوراسیا، آفریقا، اروپای غربی و آسیا پاسیفیک میباشد. بر این اساس تمرکز بر الگوی تجارت مجزای منطقهای و اتخاذ سیاستهای تبعیضی تجارت خارجی توسط ایران، احتمالاً نمیتواند مانع از کاهش تابآوری اقتصاد ایران از تلاطم شبکه تجارت بینالمللی نفت خام گردد. همچنین نتایج نشاندهنده رفتار نامتقارن جریان تجارت دوجانبه نفت خام ایران در برابر افزایش و کاهش متغیرهای تولید ناخالص داخلی کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت خام و هزینه حمل و نقل بینالمللی نفت خام در کوتاهمدت و بلندمدت میباشد که میتواند در شناسایی عوامل مؤثر بر انتقال تلاطم به منظور تنظیم و تعدیل سطح تجارت نفت خام مؤثر باشد. بنابراین به نظر میرسد با توجه به درجه بالای ادغام در شبکه تجارت بینالملل نفت خام ایران، اولویت رفتار همکاری تجاری بر رفتار رقابتی در تجارت نفت خام ایران و پاسخگویی مناسب به نوسانات و شوک بازار در طول زمان (مدیریت ریسک) در برنامههای اقتصادی کشور ضروری باشد.
علی فریدزاد؛ ُسحر نوروزی پیکانی؛ علی اصغر بانوئی
چکیده
بهبود کارایی انرژی بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت تقاضای انرژی، پدیدهای تحت عنوان اثر بازگشتی را به دنبال دارد که باعث میشود میزان صرفهجویی انرژی تحقق یافته ناشی از بهبود کارایی انرژی برابر میزان مورد انتظار نباشد. در این پژوهش با استفاده از رویکرد داده ـ ستانده مبتنی بر تحلیل تجزیه ساختاری به تجزیه تغییرات مصرف ...
بیشتر
بهبود کارایی انرژی بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت تقاضای انرژی، پدیدهای تحت عنوان اثر بازگشتی را به دنبال دارد که باعث میشود میزان صرفهجویی انرژی تحقق یافته ناشی از بهبود کارایی انرژی برابر میزان مورد انتظار نباشد. در این پژوهش با استفاده از رویکرد داده ـ ستانده مبتنی بر تحلیل تجزیه ساختاری به تجزیه تغییرات مصرف حاملهای برق، گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی براساس تغییرات تقاضای نهایی و پیشرفت تکنولوژی درقالب تغییرات کارایی انرژی و تغییرات تقاضای واسطهای در طی سالهای 1380ـ1390 پرداخته شده است. سپس با بررسی اینکه در کدامیک از بخشهای اقتصادی بهبود کارایی انرژی صورت گرفته است، اثر بازگشتی مصرف هریک از حاملهای انرژی در بخشهای مذکور محاسبه شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که حاملهای برق، گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی از 24 بخش اقتصادی مورد مطالعه به ترتیب در 11، 4 و 20 بخش اقتصادی، بهبود کارایی انرژی ناشی از پیشرفت تکنولوژی را تجربه کردهاند که بخشهای «ساخت فلزات اساسی»، «برق» و «ساخت محصولات کانی غیرفلزی» به ترتیب در ارتباط با این حاملها بیشترین میزان کاهش مصرف انرژی را داشتهاند و بخشهای «پست و خدمات پشتیبانی حمل و نقل» با 62/93 درصد، «ساخت کک و فرآوردههای حاصل از تصفیه نفت و سوختهای هستهای» با 72/146 درصد و «ساخت مواد شیمیایی و محصولات شیمیایی» با 33/86 درصد بیشترین میزان اثر بازگشتی در مصرف برق، گاز طبیعی و فرآوردههای نفتی را داشتهاند. همچنین درنظرگرفتن مبادلات واسطهای بین بخشی و درون بخشی، میزان اثر بازگشتی را در تمامی بخشها افزایش میدهد.
افسانه رحیمی؛ حبیب مروت؛ علی فریدزاد
چکیده
میانگین مصرف برق در خانوارهای ایرانی بالاتر از میانگین جهانی است. این موضوع میتواند ناشی از عوامل قیمتی (مانند ارزان بودن برق در کشور) و عوامل غیرقیمتی (مانند متغیرهای اجتماعی–جمعیتی و عوامل روانشناختی) باشد. در این پژوهش سعی شد تا نقش عوامل غیرقیمتی از قبیل متغیرهای اجتماعی–جمعیتی و عوامل روانشناختی در میزان مصرف ...
بیشتر
میانگین مصرف برق در خانوارهای ایرانی بالاتر از میانگین جهانی است. این موضوع میتواند ناشی از عوامل قیمتی (مانند ارزان بودن برق در کشور) و عوامل غیرقیمتی (مانند متغیرهای اجتماعی–جمعیتی و عوامل روانشناختی) باشد. در این پژوهش سعی شد تا نقش عوامل غیرقیمتی از قبیل متغیرهای اجتماعی–جمعیتی و عوامل روانشناختی در میزان مصرف برق خانوارهای شهری شهر تهران بررسی شود. در این راستا با استفاده از مبانی نظری اقتصاد رفتاری و نظریه روانشناسی رفتار برنامهریزیشده به تحلیل این موضوع پرداخته شد. در این پژوهش اطلاعات رفتار مصرفی برق در خانوار از طریق پرسشنامه و به شکل میدانی از 200 خانوار تهرانی جمعآوری شده است. سپس با استفاده از تکنیکهای اقتصاد سنجی، رگرسیون خطی برآورد شده.که متغیر وابسته آن انرژی الکتریکی مصرفی (یک دوره 45 روزه در زمستان 95 ) و متغیرهای مستقل آن شامل متغیرهای اجتماعی-جمعیتی (سن، جنس، تعداد اعضای خانوار، درآمد) و متغیرهای نظریه رفتار برنامهریزی شده (نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده) بود. نتایج نشان دادند که درآمد و تعداد اعضای خانوار اثر معنیدار و مثبتی بر مصرف برق دارند اما جنسیت اثر معنیداری ندارد. از متغیرهای روانشناختی نیز تنها کنترل رفتاری درک شده اثر معنیداری در مصرف برق داشته که این نتایج نشان میدهند که فرد نگرش مثبتی به صرفهجویی نداشته و هنجارهای ذهنی و اجتماعی نیز وی را تشویق به کاهش مصرف برق نمیکنند و تنها عواملی که در کنترل وی نیستند در میزان مصرف وی موثرند. در نهایت با بکارگیری سوگیریهای رفتاری که ممکن است باعث شود تا نگرشها و عقاید منجر به عمل نشوند نتایج مطالعه تحلیل شد.
علی فریدزاد
چکیده
مساله اندازهگیری و ارزیابی شدت انرژی بخشهای اقتصادی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از مهمترین مسائل سیاستگذاری انرژی است. از آنجاییکه بخش صنعت کشور، بیش از 25 درصد از تولید ناخالص داخلی را در اختیار دارد، تعیین عوامل موثر بر شدت انرژی در صنایع انرژیبر کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این مطالعه در دوره زمانی سالهای ...
بیشتر
مساله اندازهگیری و ارزیابی شدت انرژی بخشهای اقتصادی، به ویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از مهمترین مسائل سیاستگذاری انرژی است. از آنجاییکه بخش صنعت کشور، بیش از 25 درصد از تولید ناخالص داخلی را در اختیار دارد، تعیین عوامل موثر بر شدت انرژی در صنایع انرژیبر کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این مطالعه در دوره زمانی سالهای 1390-1383، با استفاده از روش شاخص لگاریتم میانگین دیویژیا با دو رویکرد ضربی و جمعی و در دو شکل تحلیل زمانی دو دورهای و زنجیرهای به تجزیه عوامل موثر بر شدت انرژی در قالب آثار تولیدی، ساختاری و شدت انرژی برای پنج صنعت انرژیبر کشور پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که شدت انرژی در طول دوره زمانی مورد بررسی در بخش صنعت افزایش داشته است و در این میان اثر شدت انرژی و اثر تولیدی به ترتیب بیشترین سهم را در توضیح عوامل موثر بر شدت انرژی داشتهاند. همچنین نتایج نشان میدهد مقایسه تحلیل زمانی زنجیرهای نتایج واقعیتر و قابل اعتمادتری را در اختیار سیاستگذاران قرار میدهد.