حمیدرضا ارباب؛ زهره عباسیفر
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، صفحه 1-16
چکیده
امروزه آلودگی یکی از مهمترین چالشهای مدیریتی کشورهاست. بر این اساس، تمام کشورها تلاش میکنند تا با وضع قوانین و مقررات در سطح ملی و تنظیم توافقنامههای بینالمللی، از گسترش تخریبهای زیستمحیطی جلوگیری کنند. بدون تردید انتشار آلودگی، تابعی از فرآیند رشد و توسعه اقتصادی است. بیشتر مطالعات انجام شده در این زمینه، وجود یک رابطه ...
بیشتر
امروزه آلودگی یکی از مهمترین چالشهای مدیریتی کشورهاست. بر این اساس، تمام کشورها تلاش میکنند تا با وضع قوانین و مقررات در سطح ملی و تنظیم توافقنامههای بینالمللی، از گسترش تخریبهای زیستمحیطی جلوگیری کنند. بدون تردید انتشار آلودگی، تابعی از فرآیند رشد و توسعه اقتصادی است. بیشتر مطالعات انجام شده در این زمینه، وجود یک رابطه U شکل معکوس بین کیفیت محیط زیست و رشد اقتصادی را تأیید میکنند. این رابطه در ادبیات اقتصاد محیط زیست به منحنی زیستمحیطی کوزنتس یا EKC معروف است. در این مقاله براساس مبانی نظری فنی زیستمحیطی کوزنتس، رابطه آلودگی آب و رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته در سالهای 2000-1980 بررسی شده است. در الگوی مورد استفاده علاوه بر متغیر درآمد، متغیر جمعیت به عنوان متغیر برونزا در نظر گرفته شده است. در الگوی مورد استفاده از روش دادههای تلفیقی استفاده کردهایم. نتایج نشان میدهد که تمام کشورهای توسعهیافته از نقطه برگشت منحنی عبور کردهاند. به بیان دیگر رابطه آلودگی آب و درآمد سرانه آنها منفی است و با افزایش رشد اقتصادی و درآمد سرانه این کشورها، کیفیت آب بهبود یافته است. سطح درآمد سرانه کشورهای در حال توسعه در نقطه بازگشت فنی کوزنتس 901 دلار بوده است. بررسی آماری نشان میدهد که بسیاری از کشورهای در این گروه هنوز به نقطه برگشت فنی کوزنتس خود نرسیدهاند. بنابراین رابطه درآمد ملی سرانه و آلودگی آب مثبت است و با رشد اقتصادی و افزایش درآمد ملی سرانه، سطح آلودگی آب افزایش مییابد.
مرتضی خورسندی؛ زهرا عزیزی
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، صفحه 17-34
چکیده
ارتباط مصرف انرژی و رشد اقتصادی یکی از مباحثی است که در سالهای اخیر از جمله موضوعات مورد توجه در زمینه اقتصاد انرژی بوده است. از سوی دیگر ترکیب مصرف انرژی و نحوه تخصیص آن بین بخشهای مختلف، میتواند بر ارتباط این دو متغیر تأثیرگذار باشد. در نتیجه به نظر میرسد که ارتباط مصرف انرژی و رشد اقتصادی میبایست در چارچوب یک الگوی غیرخطی مورد ...
بیشتر
ارتباط مصرف انرژی و رشد اقتصادی یکی از مباحثی است که در سالهای اخیر از جمله موضوعات مورد توجه در زمینه اقتصاد انرژی بوده است. از سوی دیگر ترکیب مصرف انرژی و نحوه تخصیص آن بین بخشهای مختلف، میتواند بر ارتباط این دو متغیر تأثیرگذار باشد. در نتیجه به نظر میرسد که ارتباط مصرف انرژی و رشد اقتصادی میبایست در چارچوب یک الگوی غیرخطی مورد برآورد قرار گیرد. در این مقاله با استفاده از روش رگرسیون انتقال ملایم، غیرخطی بودن ارتباط بین این دو متغیر ارزیابی گردیده و از سهم بخشهای غیرتولیدی از مصرف انرژی به عنوان متغیر انتقال استفاده شده است. نتایج بهدست آمده تأییدکننده وجود ارتباط مثبت و غیرخطی بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی در ایران است. این ارتباط به ترکیب مصرف انرژی وابسته بوده و هر چه سهم بخش غیرتولیدی بیشتر باشد، اثربخشی انرژی بر تولید کمتر است. براساس ضرایب به دست آمده از قسمتهای خطی و غیرخطی الگو، کشش تولید نسبت به انرژی در دوره مورد بررسی (1387-1364) بین دو مقدار حدی 14/0 و 88/0 است. مقدار متوسط این کشش برابر 325/0 است.
شهرام گلستانی؛ سعید صدرزاده مقدم؛ صفیه عظیمزاده
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، صفحه 17-34
چکیده
ضرورت انجام مطالعات مکانیابی صنایع، یکی از کلیدیترین گامهای تأسیس صنایع است، چرا که نتایج این تصمیم در درازمدت ظاهر شده و اثرات بسزایی از بعد اقتصادی، محیط زیست و مسائل اجتماعی دارد. کشور ایران با دارا بودن میادین عظیم نفتی، چهارمین تولیدکننده نفت در جهان است. کمبود ظرفیت پالایشی و تقاضای داخلی بالا برای فرآوردههای نفتی، ایران ...
بیشتر
ضرورت انجام مطالعات مکانیابی صنایع، یکی از کلیدیترین گامهای تأسیس صنایع است، چرا که نتایج این تصمیم در درازمدت ظاهر شده و اثرات بسزایی از بعد اقتصادی، محیط زیست و مسائل اجتماعی دارد. کشور ایران با دارا بودن میادین عظیم نفتی، چهارمین تولیدکننده نفت در جهان است. کمبود ظرفیت پالایشی و تقاضای داخلی بالا برای فرآوردههای نفتی، ایران را به واردکننده فرآوردههای نفتی مانند بنزین تبدیل کرده است. ایجاد ظرفیتهای جدید تولید فرآوردههای نفتی بسیار بااهمیت و ضروری است که در این راه توسعه پالایشگاههای موجود و یا ایجاد ظرفیت جدید (احداث پالایشگاه نفت) از جمله راهکارهای پیش رو است. با توجه به هزینههای بسیار بالای احداث پالایشگاه و دولتی بودن صنعت نفت در کشور، در راه احداث پالایشگاه نفت، بایستی رویهای را در پیش گرفت که هزینههای کل حداقل شود. بدین منظور تعیین بهترین و مناسبترین مکان برای احداث یک پالایشگاه جدید از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با استفاده از تلفیق سامانه اطلاعات جغرافیایی و مدلهای اقتصاد سنجی تصادفی مانند لاجیت و پرابیت به دنبال تعیین مکان بهینه برای استقرار یک پالایشگاه نفت در محدوده جغرافیایی کشور است. در این مطالعه، معیارهای جغرافیایی مانند شیب و ارتفاع زمین در بخش سامانه اطلاعات جغرافیایی بکار گرفته شدهاند. سپس کلیه نواحی مورد بررسی قرار گرفته و نواحی دارای شرایط اولیه جغرافیایی غربالگری گردیدهاند. در نهایت با استفاده از مدلهای لاجیت و پرابیت نواحی مورد بررسی با توجه به معیارهای اقتصادی بررسی و رتبهبندی نهایی صورت گرفته است.
روحاله شهنازی؛ رحمان خوشاخلاق؛ محسن رنانی
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، صفحه 35-65
چکیده
تخصیص بهینه دریافتیهای نفتی از جمله مهمترین مسائل اقتصادی در کشورهای صادرکننده نفت است. هدف این مقاله ارائه روشی برای تخصیص بهینه دریافتیهای نفتی است. گفتنی است که برای ارائه روشی دقیق، باید ابتدا ویژگیهای ذاتی دریافتیهای نفتی، شناسایی شده و اثرات عدم توجه به این ویژگیها در تخصیص دریافتیهای نفتی تحلیل شود. ...
بیشتر
تخصیص بهینه دریافتیهای نفتی از جمله مهمترین مسائل اقتصادی در کشورهای صادرکننده نفت است. هدف این مقاله ارائه روشی برای تخصیص بهینه دریافتیهای نفتی است. گفتنی است که برای ارائه روشی دقیق، باید ابتدا ویژگیهای ذاتی دریافتیهای نفتی، شناسایی شده و اثرات عدم توجه به این ویژگیها در تخصیص دریافتیهای نفتی تحلیل شود. الگوی طراحی شده در این مقاله با توجه به ویژگیهای ذاتی دریافتیهای نفتی است. ابتدا با ترکیب الگوی نسلهای همپوشان پیوسته بلنچارد (1985) و الگوی رشد دوبخشی اوزاوا- لوکاس و لحاظ دریافتیهای نفتی در آن، الگویی طراحی میشود. سپس مسیر بهینه رشد اقتصادی، مصرف، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی برای چهار حالت فقدان پرداخت یارانه دریافتیهای نفتی، پرداخت یارانه به سرمایهگذاری، پرداخت یارانه به مصرف به صورت غیرمستقیم و پرداخت یارانه به مصرف به صورت مستقیم تعیین میشود. در بخش تجربی با استفاده از تکنیک شبیهسازی و براساس دادهها و اطلاعات اقتصاد ایران، الگویهای استخراج شده در بخش نظری، حل عددی شده است. نتیجه حل عددی الگوهای مذکور نشان میدهد که بهترین مسیرهای بهدست آمده (برای رشد اقتصادی، مصرف، سرمایه فیزیکی و سرمایه انسانی) از سیاستهای یارانهای دولت از محل دریافتیهای نفتی مربوط به پرداخت یارانه به سرمایهگذاری است.
محمدعلی متفکرآزاد؛ رباب محمدی خانقاهی
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، صفحه 89-106
چکیده
تلاش کشورها در دستیابی به رشد سریع اقتصادی و عدم توجه کافی به مسائل زیستمحیطی سبب شده است تا در سالهای اخیر، محیط زیست کشورها با آسیبهای جدی مواجه شود. از این رو، بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت محیط زیست اهمیت زیادی دارد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی اثرات رشد اقتصادی، مصرف انرژی و باز بودن تجاری بر کیفیت محیط زیست در ایران است. برای ...
بیشتر
تلاش کشورها در دستیابی به رشد سریع اقتصادی و عدم توجه کافی به مسائل زیستمحیطی سبب شده است تا در سالهای اخیر، محیط زیست کشورها با آسیبهای جدی مواجه شود. از این رو، بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت محیط زیست اهمیت زیادی دارد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی اثرات رشد اقتصادی، مصرف انرژی و باز بودن تجاری بر کیفیت محیط زیست در ایران است. برای این منظور از دادههای سری زمانی در دوره 2007-1967 استفاده شده است. برای برآورد مدل از روش همانباشتگی جوهانسون و رهیافت حداقل مربعات پویا (DOLS) استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر تأثیر مثبت متغیرهای رشداقتصادی، مصرف انرژی و باز بودن تجاری بر انتشار سرانه دیاکسیدکربن به عنوان معیاری برای تخریبهای زیستمحیطی است. همچنین نتایج بدست آمده وجود رابطهای به شکل U معکوس بین انتشار سرانه کربن و درآمد سرانه را رد میکند.
تیمور محمدی؛ آزاده بردبار؛ علیرضا دقیقی اصلی
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، صفحه 107-129
چکیده
در این پژوهشبه بررسی اثرات متقابل رشد درونزای اقتصادی و مصرف گاز طبیعی در کشور ایران در دوره (1386-1353) پرداخته شده است. مدل با استفاده از دادههای سری زمانی و با الگوی تصحیح- خطای برداری و روش همانباشتگی یوهانسن برآورد شده که نتایج آزمون همانباشتگی حاکی از وجود دو بردار همانباشتگی است.به منظور شناسایی بردارهای همانباشتگی، قیودی ...
بیشتر
در این پژوهشبه بررسی اثرات متقابل رشد درونزای اقتصادی و مصرف گاز طبیعی در کشور ایران در دوره (1386-1353) پرداخته شده است. مدل با استفاده از دادههای سری زمانی و با الگوی تصحیح- خطای برداری و روش همانباشتگی یوهانسن برآورد شده که نتایج آزمون همانباشتگی حاکی از وجود دو بردار همانباشتگی است.به منظور شناسایی بردارهای همانباشتگی، قیودی در مدل بر مبنای مبانی تئوری اقتصادی اعمال میگردند که بدین ترتیب میتوان هر بردار همانباشتگی را به یک رابطه اقتصادی به صورت زیر منسوب نمود: در بردار اول، همانباشتگی، متغیرهای مصرف گاز(به عنوان یک نهاده تولید)، موجودی سرمایه، سرمایه انسانی (R&D) و نیروی کار، تأثیر مثبت و معناداری بر GDP (تابع رشد درونزا) در بلندمدت دارند که با توجه به مبانی نظری تابع رشد درونزا کاملاً قابل توجیه است. در بردار دوم، همانباشتگی به عنوان تابع تقاضای نهاده، متغیر GDP تأثیر مثبت و معناداری بر مصرف گاز طبیعی در بلندمدت دارد. همچنین، پویاییهای کوتاهمدت در قالب معادلات ECM همراه با ضرایب سرعت تعدیل ارئه شدهاند. بدین ترتیب، نتایج حکایت از علیت دوطرفه مصرف گاز و تولید ناخالص داخلی در اقتصاد ایران دارد. بنابرابن سیاستهای ناظر، بر یک سمت بدون ملاحظه سمت دیگر موفق نخواهد بود. بدین معنا که سیاست تحدید مصرف گاز با ثبات سایر شرایط ازجمله تکنولوژی تولید- مصرف منجر به کاهش تولید ناخالص داخلی خواهد شد.
محمدحسین مهدوی عادلی؛ اعظم قزلباش؛ محمد دانشنیا
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، صفحه 131-170
چکیده
ایران از جمله کشورهای صادرکننده نفت به شمار میآید. از آنجایی که درآمد حاصل از صدور نفت خام، مهمترین منبع مالی تأمین بودجه کشور محسوب میشود، بهطور غیرمستقیم بر دیگر فعالیتهای اقتصادی تأثیر چشمگیری دارد. لذا در این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر تغییرات قیمت نفت بر متغیرهای هزینههای سرمایهای دولت، تولید ناخالص داخلی، عرضه ...
بیشتر
ایران از جمله کشورهای صادرکننده نفت به شمار میآید. از آنجایی که درآمد حاصل از صدور نفت خام، مهمترین منبع مالی تأمین بودجه کشور محسوب میشود، بهطور غیرمستقیم بر دیگر فعالیتهای اقتصادی تأثیر چشمگیری دارد. لذا در این تحقیق به دنبال بررسی تأثیر تغییرات قیمت نفت بر متغیرهای هزینههای سرمایهای دولت، تولید ناخالص داخلی، عرضه پول و نرخ تورم در ایران هستیم. به این ترتیب تأثیر تغییرات قیمت نفت بر متغیرهای فوق با استفاده از الگوی خودهمبسته برداری (VAR) به همراه توابع عکسالعمل تحریک، تجزیه واریانس خطای پیشبینی و آزمون یوهانسن، براساس دادههای سالیانه در دوره 1386-1350 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که نوسانات قیمت نفت، اثر مثبت بر متغیرهای مورد نظر دارد. همچنین قیمت نفت نقش اصلی در توضیح واریانس خطای پیشبینی نرخ تورم و عرضه پول را ایفا مینماید، اما این متغیر در توضیح واریانس خطای پیشبینی تولید ناخالص داخلی و هزینههای سرمایهای دولت، دارای نقش ثانویه است.
کامبیز هژبر کیانی؛ علیرضا مرادی
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، صفحه 171-199
چکیده
در زمانگذاری ادوار تجاری، دو رهیافت اساسی وجود دارد. رهیافتهایی که گرچه با هم متفاوتند ولی در عمل مکمل یکدیگرند. این رهیافتها عبارتند از: «رهیافت ادوار رشد[1]» و «رهیافت ادوار کلاسیکی[2]». مقاله حاضر به بررسی زمانگذاری ادوار تجاری در 10 کشور عضو سازمان اوپک[3] براساس الگوی سوئیچینگ مارکف ارائه شده توسط همیلتون (1989) میپردازد. ...
بیشتر
در زمانگذاری ادوار تجاری، دو رهیافت اساسی وجود دارد. رهیافتهایی که گرچه با هم متفاوتند ولی در عمل مکمل یکدیگرند. این رهیافتها عبارتند از: «رهیافت ادوار رشد[1]» و «رهیافت ادوار کلاسیکی[2]». مقاله حاضر به بررسی زمانگذاری ادوار تجاری در 10 کشور عضو سازمان اوپک[3] براساس الگوی سوئیچینگ مارکف ارائه شده توسط همیلتون (1989) میپردازد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که ایران پس از کشور قطر، دارای کمترین میزان احتمال وقوع رکود بوده و دارای بالاترین میزان احتمال رونق است. نرخ رشد اقتصادی ایران در دوره رونق و در بین 10 کشور مورد بررسی در رده نهم قرار داشته که در این ردهبندی، ایران فقط از نیجریه که رتبه آخر را دارا بوده است، نرخ رشد بالاتری داشته است.
[1]. Growth Cycles Approach
[2]. Classical Cycles Approach
[3]. کشورهای مورد بررسی عبارتند از: ایران، اکوادور، عربستان، کویت، امارات متحده عربی، لیبی، نیجریه، قطر، ونزوئلا و الجزایر. فقدان اطلاعات درخصوص کشورهای آنگولا و عراق، باعث شد تا در این مقاله این دو کشور مورد ارزیابی قرار نگیرند.