• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
مرضیه عسگری؛ مرتضی خورسندی؛ عبدالرسول قاسمی
چکیده
انرژیهای تجدیدپذیر، سازگاری بیشتری با محیطزیست دارند و تهیه و تولید آنها از آلایندگی کمتری برخوردار است. علاوه بر این، ازآنجا که برای این دسته از انرژیها، پایانی متصور نیست، لذا انرژیهای تجدیدپذیر، روز به روز سهم بیشتری در سیستم تأمین انرژی جهان حتی در کشورهای دارای انرژیهای فسیلی بر عهده میگیرند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ...
بیشتر
انرژیهای تجدیدپذیر، سازگاری بیشتری با محیطزیست دارند و تهیه و تولید آنها از آلایندگی کمتری برخوردار است. علاوه بر این، ازآنجا که برای این دسته از انرژیها، پایانی متصور نیست، لذا انرژیهای تجدیدپذیر، روز به روز سهم بیشتری در سیستم تأمین انرژی جهان حتی در کشورهای دارای انرژیهای فسیلی بر عهده میگیرند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در کشورهای عضو اوپک با استفاده از رویکرد دادههای تابلویی در بازه زمانی 2004 الی 2018 میلادی است. در این پژوهش به بررسی چگونگی اثرگذاری عواملی چون شاخص حکمرانی خوب، سرمایه انسانی، شدت انتشار دیاکسیدکربن، درآمد (GDP) و قیمت نفت خام پرداخته شد. نتایج حاصل از تخمین مدل به روش حداقل مربعات تعمیمیافته امکانپذیر(FGLS)، بیانگر آن بود که شاخص حکمرانی خوب، سرمایه انسانی، شدت انتشار دیاکسیدکربن و درآمد (GDP)، اثر مثبت و معناداری بر مصرف انرژیهای تجدیدپذیر در کشورهای عضو اوپک دارند اما قیمت نفت خام، اثر معناداری بر مصرف این گروه از انرژیها در کشورهای یاد شده ندارد. میتوان عواملی همچون گران بودن استقرار صنایع تجدیدپذیر در کشورهای عضو اوپک و وابستگی اقتصاد این کشورها به درآمدهای نفتی را از جمله دلایل بروز این نتیجه دانست.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
حمید آماده؛ علیرضا مقدم؛ مرتضی خورسندی
چکیده
در این مقاله، اثرات نااطمینانی سیاست های اقتصادی و قیمت نفت بر انتشار گاز کربن دی اکسید به عنوان معیار کیفیت زیست محیطی در هفت کشور عضو اوپک در دوره زمانی سال های 1990 تا 2019 مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس چارچوب نظری، نااطمینانی سیاست هایاقتصادی به صورت مستقیم و غیر مستقیم، مانند اثر سیاستگذاری، کانال مصرف و سرمایه گذاری، بر کیفیت ...
بیشتر
در این مقاله، اثرات نااطمینانی سیاست های اقتصادی و قیمت نفت بر انتشار گاز کربن دی اکسید به عنوان معیار کیفیت زیست محیطی در هفت کشور عضو اوپک در دوره زمانی سال های 1990 تا 2019 مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس چارچوب نظری، نااطمینانی سیاست هایاقتصادی به صورت مستقیم و غیر مستقیم، مانند اثر سیاستگذاری، کانال مصرف و سرمایه گذاری، بر کیفیت محیط زیست اثر میگذارد. در این راستا به کمک داده های پانلی، الگو های تجربی این مطالعه با روش حداقل مربعات معمولی کاملاً اصلاح شده (FMOLS) مورد برآورد و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج برآورد الگو ها حاکی است که متغیرهای نااطمینانی سیاست هایاقتصادی و قیمت نفت در هر دو الگو از لحاظ آماری معنیدار بوده و ضریب آنها مثبت است. به عبارت دیگر، افزایش نااطمینانی سیاست های اقتصادی و قیمت سبد نفتی اوپک در این دوره زمانی، موجب بالاتر رفتنِ انتشار گاز کربن دی اکسید و به دنبال آن، کاهش کیفیت محیط زیست در کشورهای عضو اوپک شده است. همچنین، نتایج بیانگرِ تاییدِ رابطهای U وارون میان رشد اقتصادی و کیفیت محیط زیست در این کشورها در دوره زمانی یاد شده، براساس فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس است.
نرگس خاکی؛ مرتضی خورسندی؛ تیمور محمدی؛ علی فریدزاد؛ زهرا عزیزی
چکیده
کاهش انتشار گازهای گلخانهای یکی از اهداف مهم سیاستهای انرژی و زیستمحیطی جهان است. به رغم اینکه انرژیهای فسیلی از عوامل مهم ایجاد آلودگی به شمار میروند لیکن نمیتوان نقش آنها را در ساختار تولید و رشد اقتصادی نادیده گرفت. امروزه اقتصاددانان برای سنجش رشد اقتصادی، صرفاً میزان تولید کالاها و خدمات را مد نظر قرار نمیدهند ...
بیشتر
کاهش انتشار گازهای گلخانهای یکی از اهداف مهم سیاستهای انرژی و زیستمحیطی جهان است. به رغم اینکه انرژیهای فسیلی از عوامل مهم ایجاد آلودگی به شمار میروند لیکن نمیتوان نقش آنها را در ساختار تولید و رشد اقتصادی نادیده گرفت. امروزه اقتصاددانان برای سنجش رشد اقتصادی، صرفاً میزان تولید کالاها و خدمات را مد نظر قرار نمیدهند بلکه ساختار تولید کالاها و خدمات به لحاظ دانش فنی (سطح فناوری) به کاررفته در آنها را نیز در نظر میگیرند. بر این اساس، شاخص پیچیدگی اقتصادی در دهههای اخیر مطرح شده است که با محاسبه آن امکان آگاهی از سطح توسعهیافتگی کشورها فراهم میشود. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شاخص پیچیدگی اقتصادی بر میزان انتشار گازهای گلخانهای در برخی از کشورهای صادرکننده نفت در بازه زمانی 1995 تا 2019 با استفاده از مدل رگرسیون انتقال ملایم پانلی (PSTR) است. نتایج آزمون خطی بودن، وجود رابطه غیرخطی بین متغیرها را تأیید میکند. همچنین، در نظر گرفتن یک تابع انتقال با یک پارامتر آستانهای که بیانگر یک مدل دو رژیمی است برای تصریح رابطة غیرخطی بین متغیرهای الگو کافی میباشد. پارامتر شیب (سرعت انتقال) برابر 1964/3 است. نتایج آزمونها حاکی از آن است که در هر دو رژیم (اول و دوم) شاخص پیچیدگی اقتصادی تأثیر منفی بر میزان انتشار گازهای گلخانهای دارد.
سیدمحمدشهاب طباطبائی اتابک؛ تیمور محمدی؛ مرتضی خورسندی
چکیده
قدرت بازاری به توانایی تاثیرگذاری بر بازار اطلاق میشود. بنگاه در بازار انحصاری دارای قدرت قیمتگذاری است. یکی از انواع انحصارها، کارتل است. دو ویژگی مهم رفتار کارتلی، تاثیر بر میزان تولید و تاثیر بر قیمت است. در زمینه مقدار تولید، کارتل با هماهنگی میان اعضاء، میزان تولید را کنترل میکند و در زمینه اثر بر قیمت بدین صورت است که با ...
بیشتر
قدرت بازاری به توانایی تاثیرگذاری بر بازار اطلاق میشود. بنگاه در بازار انحصاری دارای قدرت قیمتگذاری است. یکی از انواع انحصارها، کارتل است. دو ویژگی مهم رفتار کارتلی، تاثیر بر میزان تولید و تاثیر بر قیمت است. در زمینه مقدار تولید، کارتل با هماهنگی میان اعضاء، میزان تولید را کنترل میکند و در زمینه اثر بر قیمت بدین صورت است که با کنترل میزان تولید، بر قیمت بازار تاثیر میگذارد. در این پژوهش برای بررسی قدرت بازاری سازمان اوپک، به این مساله پرداخته میشود که آیا سازمان اوپک همانند یک کارتل رفتار کرده است؟ ازاینرو برای سنجش قدرت بازاری اوپک، رفتار و هماهنگی تصمیمات تولیدی اعضای اوپک مطالعه میشود. فرضیههای پژوهش بدین صورت است که میان تولید کل اوپک و تولید اعضای اوپک هماهنگی در رفتار و تصمیمات تولیدی وجود دارد و نیز تولید کل اوپک تعیینکننده قیمتهای نفت در بازارهای جهانی نفت است. برای اثبات فرضیه اول از تکنیک همانباشتگی در قالب مدل ARDL و آزمون کرانهها و برای فرضیه دوم از آزمون علیت تودا-یاماموتو استفاده شده. دادههای مورد استفاده در این پژوهش شامل تولید اعضای اوپک، قیمتهای جهانی نفت برنت و دُبی و وست تگزاس اینترمدیت در بازه زمانی 1994-2016 به صورت فصلی و ماهانه و 1980-2016 به صورت سالانه میباشد. نتایج بیانگر عدم وجود رابطه بلندمدت میان تولید اعضای اوپک و تولید کل اوپک بوده و نیز جهت علیت از قیمتهای نفت به تولید اوپک است
زهرا عزیزی؛ علی فریدزاد؛ مرتضی خورسندی
چکیده
شدت انرژی از جمله شاخصهای مهم و مورد توجه در اقتصاد انرژی است. در ایران با توجه به فراوانی منابع انرژی، متأسفانه از این منابع به درستی استفاده نشده و بنابراین شدت انرژی به نسبت دیگر کشورها بسیار بالاست. از این رو در این مقاله با استفاده از یک روش رگرسیون غیر خطی به بررسی عوامل مؤثر بر شدت انرژی در ایران طی دوره 1357-1392 پرداخته ایم. نتایج ...
بیشتر
شدت انرژی از جمله شاخصهای مهم و مورد توجه در اقتصاد انرژی است. در ایران با توجه به فراوانی منابع انرژی، متأسفانه از این منابع به درستی استفاده نشده و بنابراین شدت انرژی به نسبت دیگر کشورها بسیار بالاست. از این رو در این مقاله با استفاده از یک روش رگرسیون غیر خطی به بررسی عوامل مؤثر بر شدت انرژی در ایران طی دوره 1357-1392 پرداخته ایم. نتایج حاکی از وجود دو رژیم حدی برای اثرگذاری متغیرهای تحت بررسی با در نظر گرفتن قیمت نسبی انرژی به عنوان متغیر انتقال با حد آستانه ای 58/1 میباشد. نرخ شهرنشینی و سهم صنعت از تولیدناخالص داخلی باعث افزایش شدت انرژی در ایران شده اند و سطح تکنولوژی و قیمت نسبی انرژی دارای اثر منفی بوده اند. میزان اثرگذاری قیمت نسبی انرژی در رژیم قیمت بالا تشدید شده و میزان اثرگذاری سهم صنعت و سطح تکنولوژی در این رژیم تقلیل یافته است. این نتایج بیانگر نقش مهم رژیم قیمتی در مسئله شدت انرژی در ایران بوده و سیاستگزاران را به جلوگیری از کاهش قیمت نسبی انرژی درسالهای پس از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها رهنمون میسازد.
وحید قربانی پاشاکلایی؛ مرتضی خورسندی؛ تیمور محمدی؛ شهلا خالقی؛ عباس شاکری؛ ، سید تقی ابطحی فروشانی
دوره 4، شماره 13 ، دی 1393، ، صفحه 191-220
چکیده
شوکهای نفتی دهه 70 میلادی، یکی از عوامل مهم در افزایش اهمیت بهره برداری بهینه از منابع نفتی بشمار میروند، بطوریکه از بعد اقتصادی نظریه هتلینگ (1931) در این سالها مجددا توسط اقتصاد دانان مورد بازبینی و از بعد فنی روشهای بهبود بازیافت نفت (EOR) مورد توجه قرار گرفت. بهره برداری بهینه از دید فنی روشهای بهبود بازیافت نفت (EOR) را با توجه به ...
بیشتر
شوکهای نفتی دهه 70 میلادی، یکی از عوامل مهم در افزایش اهمیت بهره برداری بهینه از منابع نفتی بشمار میروند، بطوریکه از بعد اقتصادی نظریه هتلینگ (1931) در این سالها مجددا توسط اقتصاد دانان مورد بازبینی و از بعد فنی روشهای بهبود بازیافت نفت (EOR) مورد توجه قرار گرفت. بهره برداری بهینه از دید فنی روشهای بهبود بازیافت نفت (EOR) را با توجه به حداکثر نرخ کارا (MER) مدنظر دارد و از دید اقتصادی نیز حداکثر سود تنزیل شده با توجه به شرایط بازار را جستجو میکند. ترکیب جنبه های فنی و اقتصادی فوق میتواند مفهوم الگوی بهرهبرداری بهینه را شکل دهد. در این مطالعه، موضوع فوق برای یکی از میادین جنوب غرب کشور که گاز طبیعی بصورت فرایند غیرامتزاجی در آن تزریق می شود، بررسی شده است. بدین منظور از مدل کنترل بهینه جهت حداکثر سازی سود تنزیل شده استفاده شده است و در راستای برآورده کردن شرط حداکثر نرخ کارا محدودیت های فنی تولید نیز منظور شده است. نتایج مطالعه فوق نشان داده که اولاً هزینه تولید میدان فوق با کاهش ذخائر باقیمانده افزایش مییابد و ثانیاً الگوی بهرهبردای بهینه به نرخ تنزیل وابسته بوده به طوری که کاهش وابستگی دولت به درآمدهای نفتی منجر به برداشت متوازنتر از میدان و در غیر این صورت به برداشت حداکثری در سالهای اولیه و برداشت حداقلی در سالهای پایانی عمر میدان منجر خواهد شد. نتایج سناریوهای مختلف نرخ تنزیل همچنین حاکی از آن بوده که از نرخ تنزیل 10 درصد به بالا، تولید بهینه به سه سناریو قیمتی تعریف شده در مطالعه، وابسته نیست.
مرتضی خورسندی؛ زهرا عزیزی
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، ، صفحه 17-34
چکیده
ارتباط مصرف انرژی و رشد اقتصادی یکی از مباحثی است که در سالهای اخیر از جمله موضوعات مورد توجه در زمینه اقتصاد انرژی بوده است. از سوی دیگر ترکیب مصرف انرژی و نحوه تخصیص آن بین بخشهای مختلف، میتواند بر ارتباط این دو متغیر تأثیرگذار باشد. در نتیجه به نظر میرسد که ارتباط مصرف انرژی و رشد اقتصادی میبایست در چارچوب یک الگوی غیرخطی مورد ...
بیشتر
ارتباط مصرف انرژی و رشد اقتصادی یکی از مباحثی است که در سالهای اخیر از جمله موضوعات مورد توجه در زمینه اقتصاد انرژی بوده است. از سوی دیگر ترکیب مصرف انرژی و نحوه تخصیص آن بین بخشهای مختلف، میتواند بر ارتباط این دو متغیر تأثیرگذار باشد. در نتیجه به نظر میرسد که ارتباط مصرف انرژی و رشد اقتصادی میبایست در چارچوب یک الگوی غیرخطی مورد برآورد قرار گیرد. در این مقاله با استفاده از روش رگرسیون انتقال ملایم، غیرخطی بودن ارتباط بین این دو متغیر ارزیابی گردیده و از سهم بخشهای غیرتولیدی از مصرف انرژی به عنوان متغیر انتقال استفاده شده است. نتایج بهدست آمده تأییدکننده وجود ارتباط مثبت و غیرخطی بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی در ایران است. این ارتباط به ترکیب مصرف انرژی وابسته بوده و هر چه سهم بخش غیرتولیدی بیشتر باشد، اثربخشی انرژی بر تولید کمتر است. براساس ضرایب به دست آمده از قسمتهای خطی و غیرخطی الگو، کشش تولید نسبت به انرژی در دوره مورد بررسی (1387-1364) بین دو مقدار حدی 14/0 و 88/0 است. مقدار متوسط این کشش برابر 325/0 است.