حسین ویسی؛ حامد صاحب هنر؛ فریدون اسعدی؛ مصطفی پورکاوه دهکردی؛ علی طاهری فرد
چکیده
قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی به کنسرسیومی از شرکتهای توتال فرانسه با سهم 1/50 درصد، CNPC چین با 30 درصد و شرکت پتروپارس ایران با 9/19 درصد در تیرماه سال 1396 واگذار گردید. در این پژوهش با طراحی مدلی جامع و دقیق، تمامی ابعاد قرارداد مذکور اعم از ملاحظات فنی، پروفایل تولید، قیمت گاز، هزینههای پروژه، درآمدهای پروژه با درنظر گرفتن مؤلفههای ...
بیشتر
قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی به کنسرسیومی از شرکتهای توتال فرانسه با سهم 1/50 درصد، CNPC چین با 30 درصد و شرکت پتروپارس ایران با 9/19 درصد در تیرماه سال 1396 واگذار گردید. در این پژوهش با طراحی مدلی جامع و دقیق، تمامی ابعاد قرارداد مذکور اعم از ملاحظات فنی، پروفایل تولید، قیمت گاز، هزینههای پروژه، درآمدهای پروژه با درنظر گرفتن مؤلفههای مالی و اقتصادی قرارداد توسعه میدان و سایر موارد بهصورت پویا، مورد ارزیابی اقتصادی و مالی قرار گرفته است و در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهادات اجرایی جهت بهبود رژیم مالی قرارداد ارائه شده است. طبق نتایج به دست آمده رژیم مالی این قرارداد اصطلاحاً بازگشتی یا رگرسیو است و افزایش یا کاهش درآمد میدان تأثیری بر سودآوری پیمانکار ندارد. مهمترین ایراد وارد بر این قرارداد، نحوه قیمتگذاری گاز تولیدی است که باعث ایجاد قیمت کاذب و به دنبال آن سودآوری کاذب پروژه و پایین جلوه دادن دریافتی پیمانکار و ایجاد تعهد ضمنی برای بازپرداخت مطالبات پیمانکار از محل عواید سایر میادین هیدروکربوری کشور در صورت کاهش قیمت نفت و میعانات گازی، میگردد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که در قیمتگذاری گاز غنی، در صورت اعمال قیمت واقع بینانه برای گاز تولیدی، دریافتی پیمانکار خارجی در حالت تنزیل شده، از 6 درصد به 27 درصد افزایش یافته و در طرف مقابل دریافتی دولت نیز از 92 درصد به 67 درصد کاهش خواهد یافت.
هادی دیباوند؛ علی طاهری فرد؛ علی فریدزاد؛ عاطفه تکلیف؛ محمد مهدی بحرالعلوم
چکیده
قرارداد جدید نفتی ایران نسل جدیدی از قرارداد خدمت است که تلاش شده تا مهمترین ایرادات موجود در مدل بیعمتقابل را برطرف سازد. در این مدل قراردادی مولفههائی برای ایجاد جذابیت بیشتر نسبت به مدل بیعمتقابل گنجانده شده تا انگیزه پیمانکاران افزوده شود. در این پژوهش تفاوتهای دو مدل قراردادی یادشده از منظر توزیع منافع ناشی از استخراج ...
بیشتر
قرارداد جدید نفتی ایران نسل جدیدی از قرارداد خدمت است که تلاش شده تا مهمترین ایرادات موجود در مدل بیعمتقابل را برطرف سازد. در این مدل قراردادی مولفههائی برای ایجاد جذابیت بیشتر نسبت به مدل بیعمتقابل گنجانده شده تا انگیزه پیمانکاران افزوده شود. در این پژوهش تفاوتهای دو مدل قراردادی یادشده از منظر توزیع منافع ناشی از استخراج گاز در فازهای 4 و 5 میدان گازی پارس جنوبی مورد بررسی قرار میگیرد.این پژوهش از طریق شبیهسازی مالی دو مدل قراردادی و مقایسه خروجیهای آن انجام میشود. نتایج نشان میدهد عایدی دولت در مدل بیعمتقابل در طول دوره برداشت از فازهای4 و 5 پارس جنوبی در مقادیر جاری و تنزیل شده به ترتیب حدود 29% و 11% بیش از مدل جدید قراردادی است. اما اگر در مدل بیعمتقابل، همزمان با تسویه کامل پیمانکار، افت تولید سالانه بیش از 3% از میدان آغاز گردد، آنگاه انتخاب مدل جدید قراردادی از منظر ایجاد منافع مالی برای دولت نسبت به بیعمتقابل ارجحیت پیدا میکند.
داود منظور؛ روحاله کهنهوش نژاد؛ مسعود امانی
چکیده
رژیم مالی فصل ممیز میان قراردادهای نفتی است. رژیمهای مالی در قراردادهای نفتی به دو دسته کلی امتیازی و قراردادی تقسیم میشود. تفاوت میان قراردادهای خدمت و مشارکت درنحوه جبران خدمات پیمانکار است که به صورت نقدی یا به صورت نفت خام پرداخت شود. در قراردادهای مشارکت در تولید، پیمانکار حصهای از نفت تولیدی را دریافت مینماید. یکی ...
بیشتر
رژیم مالی فصل ممیز میان قراردادهای نفتی است. رژیمهای مالی در قراردادهای نفتی به دو دسته کلی امتیازی و قراردادی تقسیم میشود. تفاوت میان قراردادهای خدمت و مشارکت درنحوه جبران خدمات پیمانکار است که به صورت نقدی یا به صورت نفت خام پرداخت شود. در قراردادهای مشارکت در تولید، پیمانکار حصهای از نفت تولیدی را دریافت مینماید. یکی از معیارهای اصلی ارائه مقایسهای کلی از رژیمهای مالی، میزان سهمبری طرفین قرارداد است که به صورت ارزش واقعی بیان میگردد. مقایسه میزان سهمبری پیمانکار خارجی براساس ارزش فعلی خالص دریافتی در پروژههای مورد مطالعه نشان میدهد انعقاد قراردادهای مشارکت در تولید در میادین نفتی آزادگان، سروش و نوروز، فروزان و اسفندیار نسبت به بیع متقابل برای کشور میزبان (ایران) میتوانست مطلوبتر و کم هزینهتر باشد.