خلیل قدیمی دیزج؛ تیمور محمدی؛ حمید آماده؛ عاطفه تکلیف
چکیده
روند صعودی مصرف گاز طبیعی در اثر توسعه گازرسانی طی سالهای اخیر، ضرورت مطالعه تابآوری سیستم توزیع گاز طبیعی را بیش از پیش محسوس مینماید. هدف از این پژوهش، بررسی اثر آزادسازی قیمت گاز طبیعی در چارچوب اجرای قانون هدفمندی یارانهها، بر تابآوری سیستم گازرسانی در ایران است. برای سنجش تابآوری سیستم توزیع گاز طبیعی، در مرحله نخست، ...
بیشتر
روند صعودی مصرف گاز طبیعی در اثر توسعه گازرسانی طی سالهای اخیر، ضرورت مطالعه تابآوری سیستم توزیع گاز طبیعی را بیش از پیش محسوس مینماید. هدف از این پژوهش، بررسی اثر آزادسازی قیمت گاز طبیعی در چارچوب اجرای قانون هدفمندی یارانهها، بر تابآوری سیستم گازرسانی در ایران است. برای سنجش تابآوری سیستم توزیع گاز طبیعی، در مرحله نخست، بزرگترین نمای لیاپانوف با استفاده از روش روزن اشتاین، بر اساس مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی طی دوره 1384 تا 1396 محاسبه میگردد. در مرحله بعد با به کارگیری روش همانباشتگی یوهانسن - یوسلیوس و مدل تصحیح خطای برداری (VECM) روابط بین قیمت گاز طبیعی با تابآوری سیستم گازرسانی ایران مورد بررسی قرار میگیرد. براساس نتایج مدل، هرچند قبل از اجرای قانون هدفمندی یارانهها، قیمت گاز طبیعی بر تابآوری سیستم گازرسانی اثر مثبت داشته است، لیکن بعد از اجرای قانون هدفمندی یارانهها، منجر به کاهش آن شده است. که این امر میتواند ناشی از کاهش قیمت واقعی گاز طبیعی در اثر تورم و افزایش شدید نرخ ارز در سالهای بعد از اجرایی شدن قانون هدفمندی یارانهها باشد.
مسعود شیرازی؛ عبدالرسول قاسمی؛ تیمور محمدی؛ علی فریدزاد؛ عاطفه تکلیف
چکیده
در این پژوهش به تجزیه و تحلیل کمّی و مقایسهای شبکه پویای تجارت بینالملل نفت خام ایران با استفاده از روش ارتباط شبکه دایبولد - ایلماز و همچنین تأثیر نامتقارن کوتاهمدت و بلندمدت افزایش و کاهش عوامل کلیدی پیشران و موانع گسترش جریان تجارت نفت خام از طریق رابطه جاذبه و با استفاده از الگوی رگرسیون خودبازگشت با وقفههای توزیعی تابلویی ...
بیشتر
در این پژوهش به تجزیه و تحلیل کمّی و مقایسهای شبکه پویای تجارت بینالملل نفت خام ایران با استفاده از روش ارتباط شبکه دایبولد - ایلماز و همچنین تأثیر نامتقارن کوتاهمدت و بلندمدت افزایش و کاهش عوامل کلیدی پیشران و موانع گسترش جریان تجارت نفت خام از طریق رابطه جاذبه و با استفاده از الگوی رگرسیون خودبازگشت با وقفههای توزیعی تابلویی غیرخطی در دوره زمانی (2017-1980) پرداخته شده است. نتایج حاکی از پویایی سرریز تلاطم جریان تجارت نفت خام ایران در طول دوره زمانی مورد بررسی میباشد. به علاوه جریان تجارت نفت خام کشور ایران دارای تأثیرگذاری خالص (انتقالدهنده شوک) بر کشورهای منطقه خاورمیانه و تأثیرپذیری خالص (انتقالگیرنده شوک) به ترتیب از جریان تجارت نفت خام کشورهای مناطق آمریکا، اروپایشرقی- اوراسیا، آفریقا، اروپای غربی و آسیا پاسیفیک میباشد. بر این اساس تمرکز بر الگوی تجارت مجزای منطقهای و اتخاذ سیاستهای تبعیضی تجارت خارجی توسط ایران، احتمالاً نمیتواند مانع از کاهش تابآوری اقتصاد ایران از تلاطم شبکه تجارت بینالمللی نفت خام گردد. همچنین نتایج نشاندهنده رفتار نامتقارن جریان تجارت دوجانبه نفت خام ایران در برابر افزایش و کاهش متغیرهای تولید ناخالص داخلی کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت خام و هزینه حمل و نقل بینالمللی نفت خام در کوتاهمدت و بلندمدت میباشد که میتواند در شناسایی عوامل مؤثر بر انتقال تلاطم به منظور تنظیم و تعدیل سطح تجارت نفت خام مؤثر باشد. بنابراین به نظر میرسد با توجه به درجه بالای ادغام در شبکه تجارت بینالملل نفت خام ایران، اولویت رفتار همکاری تجاری بر رفتار رقابتی در تجارت نفت خام ایران و پاسخگویی مناسب به نوسانات و شوک بازار در طول زمان (مدیریت ریسک) در برنامههای اقتصادی کشور ضروری باشد.
طاهره رضایی؛ عاطفه تکلیف؛ عبدالرسول قاسمی
چکیده
رشد مصرف انرژی در جهان به ویژه تقاضای فزاینده سوختهای فسیلی از یک سو و توجه به ملاحظات زیست محیطی از سوی دیگر، چشم انداز افزایش قابل ملاحظه ای را برای تقاضای گاز طبیعی ایجاد کرده است. وجود شرایط ویژه در صنعت گاز کشور ما نظیر در اختیار داشتن بزرگترین ذخایر گازی جهان، موقعیت ژئوپلتیکی ممتاز، دسترسی به آبهای آزاد و زیرساختهای لازم ...
بیشتر
رشد مصرف انرژی در جهان به ویژه تقاضای فزاینده سوختهای فسیلی از یک سو و توجه به ملاحظات زیست محیطی از سوی دیگر، چشم انداز افزایش قابل ملاحظه ای را برای تقاضای گاز طبیعی ایجاد کرده است. وجود شرایط ویژه در صنعت گاز کشور ما نظیر در اختیار داشتن بزرگترین ذخایر گازی جهان، موقعیت ژئوپلتیکی ممتاز، دسترسی به آبهای آزاد و زیرساختهای لازم در خطوط انتقال و ایجاد زیرساختهای ذخیرهسازی گاز طبیعی دارای مزایای بالفعل و بالقوه فراوانی است. از این رو، با بهره گیری از این مزایا میتوانیم با هدف گذاری و اقدامات مناسب در راستای توسعه تجارت منطقه ای و جهانی گاز، به نقش آفرینی در بازار گاز بپردازیم. تحقق این هدف، میتواند به ارتقای جایگاه بینالمللی کشور در مناسبات سیاسی و اقتصادی منجر گردد. برای بررسی موارد فوق الذکر، در این تحقیق به امکانسنجی ایجاد هاب گازی در کشور با استفاده از رویکرد SWOT پرداخته شده است. لذا ضمن جمع آوری نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای صنعت گاز ایران، این موارد را در قالب ماتریس SWOT تحلیل نموده ایم. در مرحله پایانی، بهترین استراتژیها که شامل استراتژیهای SO، WO،ST و WT میباشد در ارتباط با صنعت گاز ایران برای تبدیل شدن به هاب گازی در منطقه گردآوری شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، امکان ایجاد هاب گازی در ایران وجود دارد اما دستیابی به این هدف برای سالهای پیش رو با توجه به نقاط ضعف داخلی و تهدیدهای بینالمللی بعید به نظر میرسد.
مرتضی خورسندی؛ عاطفه تکلیف؛ علی فریدزاد؛ علی طاهری فرد؛ علی صابری
چکیده
یکی از مسائلی که با چالش همراه بوده و در مورد آن اختلاف نظر وجود دارد انتخاب نوع قرارداد نفتی برای سرمایهگذاری در بخش صنایع بالادستی نفتی میباشد که میتوان با ارزیابی و مقایسه انواع قراردادها مسایل مربوط به آن را برطرف نمود، لذا در این مطالعه مدل مالی مشارکت در تولید مرسوم در کشور آذربایجان را در میدان نفتی درود شبیهسازی نموده ...
بیشتر
یکی از مسائلی که با چالش همراه بوده و در مورد آن اختلاف نظر وجود دارد انتخاب نوع قرارداد نفتی برای سرمایهگذاری در بخش صنایع بالادستی نفتی میباشد که میتوان با ارزیابی و مقایسه انواع قراردادها مسایل مربوط به آن را برطرف نمود، لذا در این مطالعه مدل مالی مشارکت در تولید مرسوم در کشور آذربایجان را در میدان نفتی درود شبیهسازی نموده و پس از تبیین مسأله بهینهسازی، مسیر بهینه تولید از دیدگاه طرفین قرارداد را برآورد و با تولید قراردادیِ قرارداد بیعمتقابل منعقد شده در آن میدان نفتی مقایسه میگردد روش مورد استفاده برای حل مسأله بهینه سازی روش گرادیان کاهشی تعمیم یافته میباشد. نتایج نشان میدهد: که مسیر تولید قراردادی مندرج در قرارداد بیعمتقابل، منعقد شده در میدان نفتی درود، بالاتر از مسیر بهینه تولید مد نظر هر دو طرف قرارداد مشارکت در تولید بوده و این مساله ناشی از تمایل زیاد شرکت اِلف فرانسه برای بازپرداخت سریع هزینههای سرمایهای و حق-الزحمه در کوتاهترین زمان ممکن، میباشد از طرفی دیگر میزان تزریق گاز سالیانه که در قرارداد بیع متقابل میدان نفتی درود مصوب گردیده کمتر از میزان مطلوب شرکت جوینت ونچر در حالت قرارداد مشارکت در تولیدآذربایجان میباشد و این مسأله حاکی از نزدیکتر بودن قرارداد مشارکت در تولید به تولیدِ صیانتی در مقایسه با قرارداد بیع-متقابل، میباشد. ضمناً اتکا به یک شاخص ارزیابی (همچون میزان سهمبری دولت میزبان یا فاکتورR ) برای ارزیابی یا مقایسه قراردادها میتواند گمراهکننده باشد.
عبدالرسول قاسمی؛ عاطفه تکلیف؛ تیمور محمدی؛ فرشته محمدیان
چکیده
هدف اصلی این مقاله بررسی راهبردهای کلی سند ملی راهبرد انرژی کشور بر مبنای سناریوهای شورای جهانی انرژی و در چارچوب مفهوم راهبرد پابرجا است. بدین منظور ابتدا یک چارچوب سیاستی استاندارد و الزامات آن معرفی سپس بررسی شد که جهت تحقق چارچوب سیاستی مذکور در فضای جهانی متصور در هر سناریو کدام راهبردها پابرجا هستند. در مقایسه با چارچوب سیاستی ...
بیشتر
هدف اصلی این مقاله بررسی راهبردهای کلی سند ملی راهبرد انرژی کشور بر مبنای سناریوهای شورای جهانی انرژی و در چارچوب مفهوم راهبرد پابرجا است. بدین منظور ابتدا یک چارچوب سیاستی استاندارد و الزامات آن معرفی سپس بررسی شد که جهت تحقق چارچوب سیاستی مذکور در فضای جهانی متصور در هر سناریو کدام راهبردها پابرجا هستند. در مقایسه با چارچوب سیاستی استاندارد، در سند ملی راهبرد انرژی در زمینه تنوعسازی در حاملهای انرژی و استفاده از انرژیهای نو راهبردی ارائه نشده و در حوزه امنیت تولید و عرضه انرژی نیز نگرانی اصلی سیاستگذار حاکمیت ملی بوده و برای امنیت صنعت انرژی و کاهش ریسک اقتصادی و سیاسی سرمایهگذاران راهبردی مشاهده نمیشود. در نهایت بر اساس نتایج حاصل از بررسی راهبردها بر مبنای سناریوهای جهانی انرژی فقط در حوزه تحقیق ,توسعه راهبرد پابرجا داریم و در هفت حوزه سیاستی باقیمانده راهبرد پابرجا مشاهده نشد بخصوص در فضای سناریو هاردراک در پنج محور از هشت محور اصلی سیاستگذاری هیچ راهبردی مشاهده نمیشود. بنابراین توصیه میشود در ابتدا راهبردهای موجود بر اساس فرصتها و تهدیدهای متصور در هر سناریو مورد بازنگری قرار گیرند و مبتنی بر آنها طرح جامع انرژی کشور تدوین شود. در این راستا طراحی ساز و کار توسعه انرژیهای نو، کاهش ریسک سیاسی و اقتصادی برای شرکتهای نفتی، ایجاد سیستم پایش و ارزیابی اطلاعات انرژی کشور و مکانیسم حقوقی جهت مذاکرات و در نهایت یک متولی مشخص با قابلیت تجمیع منابع برای اجرای راهبردها ضروری به نظر میرسد.