عباس کاظمی نجفآبادی؛ علیرضا غفاری؛ علی تکروستا
چکیده
انعقاد قراردادهای نفتی با شرکتهای بینالمللی برای انجام عملیات بالادستی و پاییندستی در صنعت نفت ایران سابقه دیرینهای دارد. پس از کشف نفت، نخستین قرارداد نفتی در سطح بینالمللی در ایران منعقد شده است. انواع مختلف قراردادهای نفتی در ایران مورد استفاده قرار گرفتهاند و در اکثر دورهها میزان کفایت قراردادهای منعقد شده، از منظر ...
بیشتر
انعقاد قراردادهای نفتی با شرکتهای بینالمللی برای انجام عملیات بالادستی و پاییندستی در صنعت نفت ایران سابقه دیرینهای دارد. پس از کشف نفت، نخستین قرارداد نفتی در سطح بینالمللی در ایران منعقد شده است. انواع مختلف قراردادهای نفتی در ایران مورد استفاده قرار گرفتهاند و در اکثر دورهها میزان کفایت قراردادهای منعقد شده، از منظر منافع اقتصادی برای کشور ایران مورد سوال و ابهام بوده است. در این مطالعه برای بررسی این موضوع، قراردادهای بیع متقابل گازی از منظر اقتصادی مورد ارزشگذاری قرار گرفتهاند و به منظور ارزیابی بهتر، این قراردادها با قرارداد مشارکت در تولید مقایسه شدهاند. برای این مقاله، فازهای 2 و 3 و همچنین 4 و 5 میدان گازی پارس جنوبی انتخاب شدهاند و چون این پروژهها در قالب قرارداد بیع متقابل واگذار شدهاند، ضمن تعریف سناریوهای متفاوت، قالب قراردادی مشارکت در تولید برای آنها شبیهسازی شده است. پس از استخراج سناریو برتر در قالب قرارداد مشارکت در تولید برای هر دو پروژه، مشخص شد در اجرای فاز 2 و 3 پارس جنوبی، استفاده از قرارداد مشارکت در تولید و در فاز 4 و 5 پارس جنوبی، استفاده از قرارداد بیع متقابل، برای کشور ایران مطلوبتر بودهاند.