امیر جعفرزاده؛ عباس شاکری؛ فرشاد مومنی؛ قهرمان عبدلی
دوره 3، شماره 12 ، مهر 1393، ، صفحه 144-177
چکیده
ایران غنی ترین کشور از حیث برخوردار بودن از ذخایر اثباتشده گاز طبیعی است. برای گاز طبیعی، استفادههای متعددی وجود دارد که یکی از آنها صادرات است. پیش از تحریمها در سالهای اخیر، بحث صادرات گاز طبیعی ایران به کشورهای اروپایی مطرح بود. یکی از پروژههای مهم در همین زمینه، پروژه خط لوله نوباکو بوده است. ساخت خط لوله نوباکو از کشور ...
بیشتر
ایران غنی ترین کشور از حیث برخوردار بودن از ذخایر اثباتشده گاز طبیعی است. برای گاز طبیعی، استفادههای متعددی وجود دارد که یکی از آنها صادرات است. پیش از تحریمها در سالهای اخیر، بحث صادرات گاز طبیعی ایران به کشورهای اروپایی مطرح بود. یکی از پروژههای مهم در همین زمینه، پروژه خط لوله نوباکو بوده است. ساخت خط لوله نوباکو از کشور ترکیه تا کشورهای اروپایی تا یک سال دیگر نهایی میشود. همچنین، افق روشنی در خصوص برطرف شدن تحریم ایران وجود دارد. در این شرایط بررسی الحاق ایران به پروژه خط لوله نوباکو، موجب چشماندازی مثبت از آینده است. کشورهای اروپایی جهت تأمین عرضه خط لوله نوباکو، گزینه های مختلفی را مطرح کردهاند که ایران و ترکمنستان از گزینههای اصلی هستند. بررسی نحوه رقابت و همکاری میان این دو کشور با توجه به شرایط ذخایر و تولید گاز و همچنین قدرت چانه زنی آنها در خصوص این پروژه، هدف این مقاله است. تاکنون هیچ مطالعهای وجود ندارد که به طور خاص در زمینه خط لوله نوباکو از طریق رویکرد نظریه بازیهای همکارانه انجام شده باشد. در حالی که رفتار ایران و ترکمنستان به عنوان تأمین کنندگان گاز این پروژه، استراتژیک بوده و با رویکرد نظریه بازیها کاملاً همخوانی دارد. در مقاله پیش رو با رویکرد نظریه بازی همکارانه با توجه به دو روش ارزش هسته و ارزش شپلی امکان تشکیل ائتلاف نهایی و ائتلافهای دیگر و همچنین قدرت چانه زنی این کشورها بررسی میشود. نتایج این تحقیق، نشان میدهد قدرت چانهزنی ایران از ترکمنستان بیشتر بوده و به دلیل شرایط استراتژیک و توان تولید دو کشور، امکان همکاری میان این دو کشور وجود دارد و ایران به دلیل بیشتر بودن قدرت چانهزنی، نقش مهم و فعالی را در تشکیل این همکاری میتواند ایفا کند.
سیدمحمدرضا سیدنورایی؛ محمد علیمرادی
چکیده
قیمتگذاری و تسهیم ریسک در قراردادهای خدماتی بخش نفت و گاز از جمله بیع متقابل همواره از مهمترین چالشها در تنظیم قرارداد بوده است. اطلاعات نامتقارن کارفرما و پیمانکار منجر به بروز هزینههای نمایندگی از جمله کژمنشی و کژگزینی شده و فرآیند تسهیم ریسک و قیمتگذاری را پیچیده میسازد. در این مقاله با بهرهگیری از نظریه نمایندگی، فرآیند ...
بیشتر
قیمتگذاری و تسهیم ریسک در قراردادهای خدماتی بخش نفت و گاز از جمله بیع متقابل همواره از مهمترین چالشها در تنظیم قرارداد بوده است. اطلاعات نامتقارن کارفرما و پیمانکار منجر به بروز هزینههای نمایندگی از جمله کژمنشی و کژگزینی شده و فرآیند تسهیم ریسک و قیمتگذاری را پیچیده میسازد. در این مقاله با بهرهگیری از نظریه نمایندگی، فرآیند انعقاد قراردادهای بیع متقابل بین شرکت ملی نفت (NOC) و شرکت نفت بینالمللی (IOC) با در نظر گرفتن کژمنشی و با دو فرض متفاوت پیمانکار ریسکگریز و ریسک خنثی مدلسازی میشود. از شیوه مدلسازی ریاضی برای ارائه تحلیلهای مربوط به هزینههای نمایندگی استفاده شده و قرارداد بهینه از منظر ساختار قیمتی و تسهیم ریسک استخراج میشود. قرارداد بهینه، قراردادی است که انگیزهای به شرکت نفت بینالمللی میدهد تا هزینههای خود را در مواجهه با رقابت در مناقصه و تسهیم ریسک حداقل سازد. در این قرارداد اگر چه پوشش کامل هزینهها توسط کارفرما غیربهینه است اما هزینه سرمایهای سقف ثابت ندارد و پیمانکار بخشی از افزایش هزینهها را تقبل میکند. نتایج مدل ریاضی نشان میدهد که نمیتوان راه حل گوشهای برای یک قرارداد بهینه ارائه داد اما میتوان یک رابطه تعادلی بین آثار کژمنشی شرکت بینالمللی نفت، رقابت در مناقصه و تسهیم ریسک ایجاد کرد.
زین العابدین صادقی؛ فاطمه شمسالدین پور؛ حمید رضا میرزایی
چکیده
اشتغالزایی انرژیهای تجدیدپذیر قابل اهمیت میباشد و اشتغالزایی این سیستمها، به علت ماهیت نوین آنها بیش از اشتغالزایی سوختهای فسیلی میباشد. به منظور امکان سنجی ایجاد اشتغال انرژیهای نو انرژی باد ( بخش عملیات و ساخت) و انرژی خورشیدی ( بخش عملیات و بخش ساخت) از رهیافت داده ـ ستانده استفاده شده است. در این مطالعه ...
بیشتر
اشتغالزایی انرژیهای تجدیدپذیر قابل اهمیت میباشد و اشتغالزایی این سیستمها، به علت ماهیت نوین آنها بیش از اشتغالزایی سوختهای فسیلی میباشد. به منظور امکان سنجی ایجاد اشتغال انرژیهای نو انرژی باد ( بخش عملیات و ساخت) و انرژی خورشیدی ( بخش عملیات و بخش ساخت) از رهیافت داده ـ ستانده استفاده شده است. در این مطالعه از جدول داده و ستانده سال1390 استفاده شدهاست و برای برآورد مدل نرم افزار متلب و اکسل بکار رفته است. در این پژوهش سه سناریوی 10 و 30 و 60 درصد افزایش ظرفیت برق تجدیدپذیر در نظر گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که در هر دو مرحله عملیاتی و ساخت و ساز، میزان اشتغال مستقیم و غیرمستقیم افزایش یافته است.
محمدحسن فطرس؛ مریم هوشیدری
چکیده
نفت ازجمله کالاهای استراتژیک جهان وبه عنوان یکی از نهادههای مهم تولید هرکشور به شمار میرود. با توجه بهتأثیر گستردهی منفی نوسانات قیمت نفت بر بخشهای مختلف اقتصاد ایران، مانعی برای کارایی بازاربورس به شمار میرود و بر عملکرد سرمایهگذاران تأثیرگذار میباشد. بر این اساس نیازمند درک دقیق تغییرات قیمت نفت برروی ...
بیشتر
نفت ازجمله کالاهای استراتژیک جهان وبه عنوان یکی از نهادههای مهم تولید هرکشور به شمار میرود. با توجه بهتأثیر گستردهی منفی نوسانات قیمت نفت بر بخشهای مختلف اقتصاد ایران، مانعی برای کارایی بازاربورس به شمار میرود و بر عملکرد سرمایهگذاران تأثیرگذار میباشد. بر این اساس نیازمند درک دقیق تغییرات قیمت نفت برروی شاخص سهام هستند. تعیین قیمت نفت به عوامل متعددی بستگی دارد که اغلب آنها از کنترل تولیدکنندگان آن خارج است. همین مسئله سبب شده است که وضعیت اقتصادی اغلب کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی تحت تأثیر نوسانات قیمت نفت قرار گیرد. این مقاله به بررسی نوسانات بازدهی قیمت نفت بر روی نوسانات بازدهی شاخص بورس اوراق بهادار با استفاده از یک مدل GARCH چند متغیره و دادههای ماهانه طی دوره زمانی ماه می 2001 تا ماه مارس 2016 میپردازد. متغیرهای مورد استفاده در این پژوهش قیمت جهانی نفت خام، شاخص قیمت بورس تهران و نرخ ارز میباشد که بازدهی این متغیرها با استفاده از فرمولی که در قسمت معرفی متغیرها آورده شده است، تعریف شده است. در این مطالعه، پس از انجام آزمون مانایی و همچنین آزمون ARCH، برای پی بردن به وجود اثر آرچ در متغیرها، با استفاده از رهیافت BEKK ارتباط نوسانات بازدهی قیمت نفت خام و بازدهی شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. براساس نتایج پژوهش رابطه منفی و معنیداری میان نوسانات بازدهی قیمت نفت خام ونوسانات بازدهی شاخص بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد، همچنین رابطه منفی ومعنی داری میان نوسانات نرخ ارز و بازدهی نوسانات بازدهی شاخص بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
علی طاهری فرد؛ مصطفی سلیمی فر
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، ، صفحه 151-174
چکیده
توزیع منصفانه ریسک میان کشور میزبان و شرکتهای بینالمللی نفتی، از موضوعات بسیار مهم در قراردادهای نفتی است. در این مقاله توزیع ریسک میان شرکتهای بینالمللی نفتی و دولت در قراردادهای بیعمتقابل توسعه نسل اول، دوم و سوم مورد بررسی قرار میگیرد. ریسکهای شرکتهای بینالمللی نفتی در قراردادهای بیعمتقابل عبارتند از: ریسک هزینه، ...
بیشتر
توزیع منصفانه ریسک میان کشور میزبان و شرکتهای بینالمللی نفتی، از موضوعات بسیار مهم در قراردادهای نفتی است. در این مقاله توزیع ریسک میان شرکتهای بینالمللی نفتی و دولت در قراردادهای بیعمتقابل توسعه نسل اول، دوم و سوم مورد بررسی قرار میگیرد. ریسکهای شرکتهای بینالمللی نفتی در قراردادهای بیعمتقابل عبارتند از: ریسک هزینه، ریسک تأخیر در تکمیل پروژه، ریسک عدم دستیابی به تولید قراردادی، ریسک کاهش قیمت نفت. ریسکهای دولت عبارتند از: ریسک عدم تولید صیانتی، ریسک کاهش تولید پس از تحویل پروژه، ریسک هزینه (نسل سوم قراردادها)، ریسک بیشبرآورد هزینهها. بر اساس نتایج این مقاله، در قراردادهای بیعمتقابل نسل اول، ریسک هزینه و عدم دستیابی به تولید قراردادی برای پیمانکار و ریسک عدم تولید صیانتی و کاهش تولید پس از تحویل پروژه برای دولت، بیشترین آثار را بر اقتصاد پروژه هر یک از طرفین دارند و مکانیزم انگیزشی مناسبی برای مدیریت این ریسکها در قراردادهای نسل اول وجود ندارد. در قراردادهای نسل سوم، بطور قابل ملاحظهای ریسکهای اصلی قراردادهای بیعمتقابل کاهش یافته است و طرفین قرارداد بطور میانگین با ریسک کمتری مواجه هستند. البته علیرغم کاهش ریسک پیمانکار در قراردادهای نسل سوم، نرخ داخلی بازگشت سرمایه پیمانکار افزایش یافته است که این مسئله با توزیع متناسب ریسک و پاداش در قراردادها سازگاری ندارد.
عباس کاظمی نجفآبادی؛ علیرضا غفاری؛ علی تکروستا
چکیده
انعقاد قراردادهای نفتی با شرکتهای بینالمللی برای انجام عملیات بالادستی و پاییندستی در صنعت نفت ایران سابقه دیرینهای دارد. پس از کشف نفت، نخستین قرارداد نفتی در سطح بینالمللی در ایران منعقد شده است. انواع مختلف قراردادهای نفتی در ایران مورد استفاده قرار گرفتهاند و در اکثر دورهها میزان کفایت قراردادهای منعقد شده، از منظر ...
بیشتر
انعقاد قراردادهای نفتی با شرکتهای بینالمللی برای انجام عملیات بالادستی و پاییندستی در صنعت نفت ایران سابقه دیرینهای دارد. پس از کشف نفت، نخستین قرارداد نفتی در سطح بینالمللی در ایران منعقد شده است. انواع مختلف قراردادهای نفتی در ایران مورد استفاده قرار گرفتهاند و در اکثر دورهها میزان کفایت قراردادهای منعقد شده، از منظر منافع اقتصادی برای کشور ایران مورد سوال و ابهام بوده است. در این مطالعه برای بررسی این موضوع، قراردادهای بیع متقابل گازی از منظر اقتصادی مورد ارزشگذاری قرار گرفتهاند و به منظور ارزیابی بهتر، این قراردادها با قرارداد مشارکت در تولید مقایسه شدهاند. برای این مقاله، فازهای 2 و 3 و همچنین 4 و 5 میدان گازی پارس جنوبی انتخاب شدهاند و چون این پروژهها در قالب قرارداد بیع متقابل واگذار شدهاند، ضمن تعریف سناریوهای متفاوت، قالب قراردادی مشارکت در تولید برای آنها شبیهسازی شده است. پس از استخراج سناریو برتر در قالب قرارداد مشارکت در تولید برای هر دو پروژه، مشخص شد در اجرای فاز 2 و 3 پارس جنوبی، استفاده از قرارداد مشارکت در تولید و در فاز 4 و 5 پارس جنوبی، استفاده از قرارداد بیع متقابل، برای کشور ایران مطلوبتر بودهاند.
یونس نادمی؛ هانیه صداقت کالمرزی
چکیده
شوکهای قیمت نفت یکی از مهمترین متغیرهای موثر بر عملکرد اقتصاد ایران و نرخ بیکاری یکی از مهمترین شاخصهای معرف عملکرد اقتصاد کلان است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیرات نامتقارن شوکهای قیمت نفت و همچنین تاثیر شدت تحریمها بر نرخ بیکاری در اقتصاد ایران است. برای این منظور، اثر شوک های مثبت و منفی قیمت نفت و همچنین شدت تحریمها ...
بیشتر
شوکهای قیمت نفت یکی از مهمترین متغیرهای موثر بر عملکرد اقتصاد ایران و نرخ بیکاری یکی از مهمترین شاخصهای معرف عملکرد اقتصاد کلان است. هدف از این پژوهش بررسی تاثیرات نامتقارن شوکهای قیمت نفت و همچنین تاثیر شدت تحریمها بر نرخ بیکاری در اقتصاد ایران است. برای این منظور، اثر شوک های مثبت و منفی قیمت نفت و همچنین شدت تحریمها بر نرخ بیکاری ایران طی دوره 1359-1394 با استفاده از روش مارکوف سوئیچینگ مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد شوک مثبت قیمت نفت تاثیری منفی بر بیکاری داشته است و موجب کاهش بیکاری شده است و در مقابل شوک منفی قیمت نفت تاثیری مثبت و افزایشی بر نرخ بیکاری داشته است. همچنین نتایج برآورد مدل بیکاری نشان میدهد که افزایش شدت تحریمها بر بیکاری تاثیری افزایشی داشتهاند. نهایتا اینکه اقتصاد ایران به طور متوسط 8/2 دوره (سال) در رژیم بیکاری بالا قرار دارد و4/1 دوره (سال) در رژیم بیکاری پایین قرار دارد که حاکی از پایداری بیکاری بالا در اقتصاد ایران است.
موسی خوشکلام
دوره 3، شماره 11 ، تیر 1393، ، صفحه 159-194
چکیده
بنزین و گازوئیل دارای مصرف بالایی در اقتصاد ایران به ویژه بخش حمل و نقل هستند از این رو ضروری است تا تمهیدات جدی برای ارتقای بخط کارایی مصرف این دو فرآورده نفتی در رشته فعالیتهای مختلف (بهخصوص حمل و نقل و زیربخشهای آن) به قصد کنترل مصرف آنها اندیشیده شود. بحث مربوط به بهبود کارایی مصرف بنزین و گازوئیل با دغدغهای به نام اثرات ...
بیشتر
بنزین و گازوئیل دارای مصرف بالایی در اقتصاد ایران به ویژه بخش حمل و نقل هستند از این رو ضروری است تا تمهیدات جدی برای ارتقای بخط کارایی مصرف این دو فرآورده نفتی در رشته فعالیتهای مختلف (بهخصوص حمل و نقل و زیربخشهای آن) به قصد کنترل مصرف آنها اندیشیده شود. بحث مربوط به بهبود کارایی مصرف بنزین و گازوئیل با دغدغهای به نام اثرات بازگشتی همراه است که طی آن، کاهش اولیه مصرف بنزین و گازوئیل در نتیجه بهبود کارایی تا اندازهای خنثی میشود. طبیعی است بیتوجهی به اثرات بازگشتی باعث ناکارآمدی سیاستهای بهینهسازی مصرف بنزین و گازوئیل خواهد شد. وجود اثرات بازگشتی و اندازهگیری این اثرات همچنین میزان تغییرات در سطح فعالیت زیربخشهای حمل و نقل در اثر بهبود 10 درصدی کارایی مصرف بنزین و گازوئیل موضوعات مورد بررسی پیش رو است. با توجه به اثرگذاری بهبود کارایی بر کل اقتصاد، برای نیل به اهداف مدنظر از مدل CGE استفاده شده که با استفاده از ماتریس حسابداری اجتماعی 1385 شبیهسازی شده است. نتایج اجرای مدل نشان میدهد به دنبال بهبود 10 درصدی کارایی مصرف بنزین و گازوئیل، اثرات بازگشتی در رشته فعالیتهای مختلف وجود دارد به طوری که در مورد بنزین و گازوئیل در رشته فعالیت «حمل و نقل جادهای» به ترتیب با 45/27 درصد و 21/25 درصد بیشترین اثرات بازگشتی حاصل میآید. همچنین متوسط کل اثرات بازگشتی در مورد بنزین برابر با 95/12 درصد و در مورد گازوئیل برابر با 79/13 درصد بوده است. 95/12 درصد بدین معنی است که 95/12 درصد از کاهش اولیه تقاضای بنزین -در نتیجه بهبود کارایی- با توجه به اثرات بازگشتی خنثی شده است. نکته قابل توجه آن است که در نتیجه بهبود 10 درصدی کارایی مصرف بنزین و گازوئیل، حمل و نقل ریلی (بهعنوان یکی از زیربخشهای حمل و نقل) دارای بیشترین افزایش در سطح فعالیت (4/13 درصد) بوده است.
مهران کیانوند؛ اسدالله فرزین وش
چکیده
در تاریخ نوزدهم ماه دوازده سال 1391 چهارمین بورس ایران تحت عنوان بورس انرژی با محوریت برق، آغاز به کار کرد. در حال حاضر، معاملات برق در این بورس در قالب قراردادهای سلف موازی استاندارد که نوعی ابزار مشتقه به حساب می آیند، صورت می پذیرد. این مقاله، اثر مبادلات قراردادهای سلف موازی استاندارد برق بر نوسانات بازار فیزیکی (نقدی) برق ...
بیشتر
در تاریخ نوزدهم ماه دوازده سال 1391 چهارمین بورس ایران تحت عنوان بورس انرژی با محوریت برق، آغاز به کار کرد. در حال حاضر، معاملات برق در این بورس در قالب قراردادهای سلف موازی استاندارد که نوعی ابزار مشتقه به حساب می آیند، صورت می پذیرد. این مقاله، اثر مبادلات قراردادهای سلف موازی استاندارد برق بر نوسانات بازار فیزیکی (نقدی) برق ایران را بررسی می کند. در این مقاله، با استفاده از داده های روزانه و کاربرد روش GARCH، اثر مبادلات سلف بر روی نوسانات بازار در بازه زمانی از اول فروردین 1390 تا تا آخر تیرماه 1394 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دو یافته اصلی منجر شد: (1) مبادلات سلف منجر به افزایش نوسانات در بازار نقدی برق ایران شده است. (2) پس از آغاز به کار قراردادهای سلف، حساسیت نسبت به اطلاعات جدید در بازار برق ایران افزایش یافته در حالی که حساسیت نسبت به اطلاعات تاریخی کاهش یافته است.
علی طاهری فرد؛ روح الله مهدوی؛ حامد صاحب هنر؛ محمدعلی خاکپور؛ جواد کی پور
چکیده
بررسی آمارهای گازهای همراه نفت سوزانده شده نشان میدهد که حدود 40 میلیون متر مکعب در روز گازهای همراه نفت (معادل تقریباً 5/1 فاز پارس جنوبی) در مناطق عملیاتی نفتی کشور در سال 1395 سوزانده شده است. حجم بالای گازهای همراه نفت سوزانده شده و مشکلات شرکت ملی نفت در اجرای طرحهای جمعآوری این گازها موجب گردیده است تا سیاستهایی از قبیل مزایده ...
بیشتر
بررسی آمارهای گازهای همراه نفت سوزانده شده نشان میدهد که حدود 40 میلیون متر مکعب در روز گازهای همراه نفت (معادل تقریباً 5/1 فاز پارس جنوبی) در مناطق عملیاتی نفتی کشور در سال 1395 سوزانده شده است. حجم بالای گازهای همراه نفت سوزانده شده و مشکلات شرکت ملی نفت در اجرای طرحهای جمعآوری این گازها موجب گردیده است تا سیاستهایی از قبیل مزایده فروش گازهای مذکور و واگذاری طرحهای NGL به بخشهای خصوصی بالاخص واحدهای پتروشیمی انجام گیرد. اجرا شدن این سیاستها مستلزم حضور بخش خصوصی و ایجاد سازوکار و چارچوبی معین در روابط بین شرکت ملی نفت و بخشهای خصوصی است. یکی از مواردی که در ایجاد این سازوکار نقش مهمی دارد، تعیین الگویی برای قیمتگذاری گازهای همراه نفت است. لذا در مقاله حاضر ضمن تبیین مدلهای قیمتگذاری گاز، الگویی برای قیمتگذاری گازها مذکور معرفی شده است. یافته اصلی پژوهش در نهایت الگوی قیمتگذاری برای گازهای همراه نفت با فرض فروش به واحدهای NGL همچون NGL-3200 میباشد که این الگو مبتنی بر اصول اساسی همچون نوع استفاده از گاز همراه نفت، کیفیت گاز، موضوعات زیستمحیطی، ارزش حرارتی گاز و محتوای مایعات میباشد. علاوه بر این، در بکارگیری این الگو برای قیمتگذاری خوراک واحد NGL-3200، نتایج نشان میدهد که حداقل و حداکثر قیمت برای خوراک این واحد به ترتیب 5 و 2/8 سنت در هر متر مکعب میباشد. همچنین، نتایج تحلیل حساسیت نشان میدهد که تغییرات نرخ بهرهبرداری، قیمت محصولات حاصل از فرآورش گاز همراه نفت و هزینه سرمایهای میتوانند بر قیمت گاز همراه نفت مؤثر باشند.
تیمور محمدی؛ حمید ناظمان؛ محسن نصرتیان نسب
دوره 2، شماره 5 ، دی 1391، ، صفحه 53-170
چکیده
رابطه علیت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی یکی از موضوعات مهم اقتصاد انرژی است که بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است. با این حال مطالعات قبلی در ایران رفتار غیرخطی این دو متغیر که میتواند به عنوان نتیجهای از شکستهای ساختاری باشد را نادیده گرفتهاند. در این مطالعه علاوه بر آزمون علیت مرسوم خطی گرنجر از آزمون علیت غیرخطی نیز برای ...
بیشتر
رابطه علیت بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی یکی از موضوعات مهم اقتصاد انرژی است که بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است. با این حال مطالعات قبلی در ایران رفتار غیرخطی این دو متغیر که میتواند به عنوان نتیجهای از شکستهای ساختاری باشد را نادیده گرفتهاند. در این مطالعه علاوه بر آزمون علیت مرسوم خطی گرنجر از آزمون علیت غیرخطی نیز برای بررسی رابطه دقیق علی بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی در کشور ایران استفاده شده است.آزمون علیت غیرخطی مورد استفاده در این تحقیق براساس مفهوم انتگرال همبستگی[1] (یک برآوردگر احتمالات فاصلهای در طول زمان) است. در این مطالعه ما با استفاده از دادههای سریهای زمانی مصرف انرژی و رشد اقتصادی ایران در دوره زمانی 1389-1346 به نتایجی که حاکی از وجود یک رابطه علی خطی و غیرخطی یک طرفه، از مصرف انرژی به رشد اقتصادی است دست یافتیم.
[1]. Correlation Integral
consumption is about 0.8 percent in 2010. While the actual share of renewable energy in Iran was 0.4 percent. Moreover, our model predicts this share should rise to 2.1 percent of total energy consumption by 2021 to be able to stay on sustainable growth path. This requires an average growth rate of 26 percent in renewable energy production each year.
تیمور محمدی؛ آزاده بردبار؛ علیرضا دقیقی اصلی
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، ، صفحه 107-129
چکیده
در این پژوهشبه بررسی اثرات متقابل رشد درونزای اقتصادی و مصرف گاز طبیعی در کشور ایران در دوره (1386-1353) پرداخته شده است. مدل با استفاده از دادههای سری زمانی و با الگوی تصحیح- خطای برداری و روش همانباشتگی یوهانسن برآورد شده که نتایج آزمون همانباشتگی حاکی از وجود دو بردار همانباشتگی است.به منظور شناسایی بردارهای همانباشتگی، قیودی ...
بیشتر
در این پژوهشبه بررسی اثرات متقابل رشد درونزای اقتصادی و مصرف گاز طبیعی در کشور ایران در دوره (1386-1353) پرداخته شده است. مدل با استفاده از دادههای سری زمانی و با الگوی تصحیح- خطای برداری و روش همانباشتگی یوهانسن برآورد شده که نتایج آزمون همانباشتگی حاکی از وجود دو بردار همانباشتگی است.به منظور شناسایی بردارهای همانباشتگی، قیودی در مدل بر مبنای مبانی تئوری اقتصادی اعمال میگردند که بدین ترتیب میتوان هر بردار همانباشتگی را به یک رابطه اقتصادی به صورت زیر منسوب نمود: در بردار اول، همانباشتگی، متغیرهای مصرف گاز(به عنوان یک نهاده تولید)، موجودی سرمایه، سرمایه انسانی (R&D) و نیروی کار، تأثیر مثبت و معناداری بر GDP (تابع رشد درونزا) در بلندمدت دارند که با توجه به مبانی نظری تابع رشد درونزا کاملاً قابل توجیه است. در بردار دوم، همانباشتگی به عنوان تابع تقاضای نهاده، متغیر GDP تأثیر مثبت و معناداری بر مصرف گاز طبیعی در بلندمدت دارد. همچنین، پویاییهای کوتاهمدت در قالب معادلات ECM همراه با ضرایب سرعت تعدیل ارئه شدهاند. بدین ترتیب، نتایج حکایت از علیت دوطرفه مصرف گاز و تولید ناخالص داخلی در اقتصاد ایران دارد. بنابرابن سیاستهای ناظر، بر یک سمت بدون ملاحظه سمت دیگر موفق نخواهد بود. بدین معنا که سیاست تحدید مصرف گاز با ثبات سایر شرایط ازجمله تکنولوژی تولید- مصرف منجر به کاهش تولید ناخالص داخلی خواهد شد.
محمد علیمرادی
دوره 2، شماره 8 ، مهر 1392، ، صفحه 109-128
چکیده
یکی از مهمترین نقشهای بازار آتیها، فراهم کردن ابزاری برای پوشش ریسک است. استراتژی بهینه برای پوشش ریسک از طریق تخمین نسبت پوشش ریسک، مشخص میشود. محاسبه نسبت پوشش ریسک و همچنین میزان اثربخشی پوشش به تصریح درست رابطه بین قیمت آتیها و قیمت نقطهای بستگی دارد. از این رو در این مقاله نسبت بهینه پوشش ریسک با روشهای مختلف OLS، VAR، ...
بیشتر
یکی از مهمترین نقشهای بازار آتیها، فراهم کردن ابزاری برای پوشش ریسک است. استراتژی بهینه برای پوشش ریسک از طریق تخمین نسبت پوشش ریسک، مشخص میشود. محاسبه نسبت پوشش ریسک و همچنین میزان اثربخشی پوشش به تصریح درست رابطه بین قیمت آتیها و قیمت نقطهای بستگی دارد. از این رو در این مقاله نسبت بهینه پوشش ریسک با روشهای مختلف OLS، VAR، VECM و GARCH چندمتغیره، برای دادههای ماهانه بازار آتیهای گاز طبیعی در دوره زمانی 2011-2000 برآورد شده و سپس میزان اثربخشی آنها مورد مقایسه قرار میگیرد. در روش GARCH چندمتغیره، یک سری زمانی از نسبتهای بهینه پوشش به دست میآید در حالی که در سایر روشها نسبت بهینه پوشش منفردی برای کل دوره به دست میآید. از این رو روش GARCH یک روش پویا و سایر روشها ایستا هستند. براساس نتایج تحقیق، نسبت بهینه پوشش به دست آمده از روش GARCH چندمتغیره نسبت به سایر روشها از اثربخشی بالاتری برخوردار است.
قهرمان عبدلی؛ پژمان عمیدی
دوره 1، شماره 4 ، مهر 1391، ، صفحه 117-144
چکیده
این مقاله تأثیر تشکیل کارتل گازی را بر استخراج از این منبع پایانپذیر مورد بررسی قرار میدهد. یک مدل ساده بین دورهای استخراج از منابع پایانپذیر، قاعده استخراج خطی را نشان میدهد. به طوری که وقتی نرخ تنزیل استخراجکنندهها را یکسان درنظر میگیریم، ضریب شیب استخراجکنندهها یکسان است و تفاوت در هزینهها ...
بیشتر
این مقاله تأثیر تشکیل کارتل گازی را بر استخراج از این منبع پایانپذیر مورد بررسی قرار میدهد. یک مدل ساده بین دورهای استخراج از منابع پایانپذیر، قاعده استخراج خطی را نشان میدهد. به طوری که وقتی نرخ تنزیل استخراجکنندهها را یکسان درنظر میگیریم، ضریب شیب استخراجکنندهها یکسان است و تفاوت در هزینهها و ساختار بازار، همگی در عبارت عرض از مبدأ نمایان میشوند. به دنبال مقایسه میزان استخراج در ساختارهای مختلف بازار به این نتیجه میرسیم که با تغییر ساختار بازار از حالت رقابتی به رهبری استاکلبرگ، میزان استخراج کاهش خواهد یافت. رگرسیون پانل دیتا نیز یک رابطه خطی قوی را بین استخراج و ذخایر نشان میدهد، به طوری که ضریب شیب برای کشورهای با ذخایر بزرگتر، کمتر تخمین زده میشود. همچنین این یافته میتواند بوسیله متفاوت بودن نرخ تنزیل استخراجکنندهها، قابل توضیح باشد.
سیدکمال صادقی؛ اکرم اکبری؛ سیاب ممی پور
دوره 1، شماره 2 ، فروردین 1391، ، صفحه 127-148
حسین محمدی؛ امین برات زاده
دوره 2، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 129-145
چکیده
درآمدهای نفتی نقش مهمی را در اقتصاد ایران ایفا مینمایند و منبع اصلی مخارج دولت و تشکیلدهنده بخش عمدهای از صادرات کالا میباشند. در طی سالهای گذشته، به طور متوسط در حدود 60% درآمد دولت و 80% درآمد صادرات ایران از نفت و گاز بوده است.با توجه به اینکه مهمترین منبع درآمد ایران طی سالیان گذشته درآمد نفتی بوده، ضروری بنظر میرسد که تأثیرگذاری ...
بیشتر
درآمدهای نفتی نقش مهمی را در اقتصاد ایران ایفا مینمایند و منبع اصلی مخارج دولت و تشکیلدهنده بخش عمدهای از صادرات کالا میباشند. در طی سالهای گذشته، به طور متوسط در حدود 60% درآمد دولت و 80% درآمد صادرات ایران از نفت و گاز بوده است.با توجه به اینکه مهمترین منبع درآمد ایران طی سالیان گذشته درآمد نفتی بوده، ضروری بنظر میرسد که تأثیرگذاری شوکهای حاصل از کاهش درآمدهای نفتی بر روی متغیرهای کلان اقتصادی از جمله مخارج دولت و یا نقدینگی مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به اهمیت این موضوع، در این مطالعه به بررسی تأثیرات شوکهای کاهش درآمد نفتی بر مخارج عمرانی دولت، مخارج جاری و نقدینگی در ایران پرداخته شده است. دادههای این پژوهش از اطلاعات فصلی بانک مرکزی از سال 1369 تا 1389 بوده و روش مورد استفاده، مدل خودبازگشت برداری (VAR) میباشد. با توجه به نتایج بدست آمده از این تحقیق مشخص شد که شوکهای درآمد نفتی بر مخارج عمرانی، مخارج جاری دولت و نقدینگی تأثیرگذار میباشد.
فیروز فلاحی؛ صمد حکمتی فرید
دوره 2، شماره 6 ، فروردین 1392، ، صفحه 129-150
چکیده
هدف از این مطالعه شناسایی عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر آلودگی محیط زیست در استانهای کشور میباشد. در این مقاله ابتدا شاخص انتشار سرانه دیاکسیدکربن به عنوان معیار آلودگی محیط زیست و همچنین شدت انرژی استانهای کشور محاسبه شده و سپس با استفاده از دادههای تابلویی، طی سالهای 86-1382 به بررسی عوامل مؤثر بر انتشار گاز دیاکسیدکربن ...
بیشتر
هدف از این مطالعه شناسایی عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر آلودگی محیط زیست در استانهای کشور میباشد. در این مقاله ابتدا شاخص انتشار سرانه دیاکسیدکربن به عنوان معیار آلودگی محیط زیست و همچنین شدت انرژی استانهای کشور محاسبه شده و سپس با استفاده از دادههای تابلویی، طی سالهای 86-1382 به بررسی عوامل مؤثر بر انتشار گاز دیاکسیدکربن در استانهای کشور پرداخته است. نتایج تحقیق نشان میدهد شدت انرژی، درآمد سرانه واقعی، میزان جمعیت و نرخ شهرنشینی به عنوان مهمترین عوامل اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر آلودگی محیط زیست میباشند، بطوری که کشش انتشار سرانه دیاکسیدکربن نسبت به درآمد سرانه واقعی و شدت انرژی به ترتیب معادل 71/0 و 95/0 بدست آمده است. همچنین نتایج حاکی از آنست که با افزایش میزان جمعیت و نرخ شهرنشینی به میزان یک درصد، انتشار سرانه دیاکسیدکربن به میزان بیش از یک درصد و به ترتیب معادل 34/1 و 68/1 درصد افزایش مییابد.
خلیل قدیمی دیزج؛ تیمور محمدی؛ حمید آماده؛ عاطفه تکلیف
چکیده
روند صعودی مصرف گاز طبیعی در اثر توسعه گازرسانی طی سالهای اخیر، ضرورت مطالعه تابآوری سیستم توزیع گاز طبیعی را بیش از پیش محسوس مینماید. هدف از این پژوهش، بررسی اثر آزادسازی قیمت گاز طبیعی در چارچوب اجرای قانون هدفمندی یارانهها، بر تابآوری سیستم گازرسانی در ایران است. برای سنجش تابآوری سیستم توزیع گاز طبیعی، در مرحله نخست، ...
بیشتر
روند صعودی مصرف گاز طبیعی در اثر توسعه گازرسانی طی سالهای اخیر، ضرورت مطالعه تابآوری سیستم توزیع گاز طبیعی را بیش از پیش محسوس مینماید. هدف از این پژوهش، بررسی اثر آزادسازی قیمت گاز طبیعی در چارچوب اجرای قانون هدفمندی یارانهها، بر تابآوری سیستم گازرسانی در ایران است. برای سنجش تابآوری سیستم توزیع گاز طبیعی، در مرحله نخست، بزرگترین نمای لیاپانوف با استفاده از روش روزن اشتاین، بر اساس مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی طی دوره 1384 تا 1396 محاسبه میگردد. در مرحله بعد با به کارگیری روش همانباشتگی یوهانسن - یوسلیوس و مدل تصحیح خطای برداری (VECM) روابط بین قیمت گاز طبیعی با تابآوری سیستم گازرسانی ایران مورد بررسی قرار میگیرد. براساس نتایج مدل، هرچند قبل از اجرای قانون هدفمندی یارانهها، قیمت گاز طبیعی بر تابآوری سیستم گازرسانی اثر مثبت داشته است، لیکن بعد از اجرای قانون هدفمندی یارانهها، منجر به کاهش آن شده است. که این امر میتواند ناشی از کاهش قیمت واقعی گاز طبیعی در اثر تورم و افزایش شدید نرخ ارز در سالهای بعد از اجرایی شدن قانون هدفمندی یارانهها باشد.
جعفر عبادی؛ امیر دودابینژاد
دوره 1، شماره 1 ، دی 1390، ، صفحه 133-179
چکیده
تقریباً در سراسر قرن بیستم، صنعت برق در انحصار شرکتهای یکپارچه عمودیو بهطور معمول دولتی بود. در این شکل سنتی، این بنگاه تنها ارائهکننده خدمات در محدوده ارائه خود که شامل تولید، انتقال، توزیع و خردهفروشی برق بود، میشد. ضرورت توسعه عملکرد کارا که نتیجه گسترش رقابت در اقتصاد است، حتی بخشهای زیربنایی و عمومی ...
بیشتر
تقریباً در سراسر قرن بیستم، صنعت برق در انحصار شرکتهای یکپارچه عمودیو بهطور معمول دولتی بود. در این شکل سنتی، این بنگاه تنها ارائهکننده خدمات در محدوده ارائه خود که شامل تولید، انتقال، توزیع و خردهفروشی برق بود، میشد. ضرورت توسعه عملکرد کارا که نتیجه گسترش رقابت در اقتصاد است، حتی بخشهای زیربنایی و عمومی را نیز از این قاعده مستثنی نکرده و بحث گستردهای تحت عنوان اصلاحات در صنعت برق را که شامل تجدید ساختار، شرکتیسازی، جداسازی، تجدید مقررات، مقرراتزدایی و خصوصیسازی میشود را پدید آورده است. تجدید ساختار صنعت برق به معنای شکست انحصار عمودی دولت بر صنعت از طریق جداسازیزنجیره یکپارچه عمودی و بر هم تنیده تأمین برق و تفکیک آن در قالب بخشهای رقابتپذیرو رقابتناپذیر است. بخش توزیع برق دارای خصوصیات انحصار طبیعی و به دنبال آن رقابتناپذیر است و باید تحت تنظیم فعالیت نماید. هدف از این تحقیق مقایسه دو مدل اساسی تنظیم قیمت انگیزشی و یافتن مدل بهینه تنظیم قیمت برای توزیع برق ایران است که تابع رفاه کل اجتماعی را حداکثر نماید. مدلهای سقف قیمت و درآمد، پرکاربردترین الگوهای تنظیم انگیزشی هستند که نسبت به قیمت اولین راه حل برتر، با یکدیگر مقایسه شدهاند. برای ایجاد این مدلها،تابع هزینه 38 شرکت توزیع برق ایران تخمین زده شده و سپس کارایی آنها به روش تحلیل پوششی دادهها محاسبه شده است. سپس دو الگوی یادشده برای سه سال 1388 الی 1390 مدلسازی شدهاند. در نهایت تابع تقاضای برق خانگی به روش خودرگرسیون با وقفههای توزیع شده برآورد گردیده است. محاسبه تفاوت رفاه کل هر مدل با قیمت اولین راه حل برتر نشان میدهد که بدون در نظر گرفتن آثار خارجی آلودگی ناشی از تولید برق، مدل سقف قیمت رفاه اجتماعی را حداکثر مینماید در حالی که در نظر گرفتن این آثار مدل سقف درآمد را به عنوان مدل بهینه معرفی میکند.
تیمور محمدی؛ حمید ناظمان؛ یونس خدا پرست پیرسرایی
دوره 3، شماره 10 ، فروردین 1393، ، صفحه 151-178
چکیده
دستیابی به رشد اقتصادی یکی از مهمترین اهداف اقتصادی کشورها است و برای نیل به این هدف، شناخت عوامل تأثیرگذار بر آن، بسیار مهم می باشد. توسعه مالی و باز بودن تجاری، دو عامل بسیار مهم مؤثر بر رشد اقتصادی هستند که از طرق مختلف رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار می دهند. در این مطالعه به بررسی رابطه علیت بین توسعه مالی، باز بودن تجاری و رشد ...
بیشتر
دستیابی به رشد اقتصادی یکی از مهمترین اهداف اقتصادی کشورها است و برای نیل به این هدف، شناخت عوامل تأثیرگذار بر آن، بسیار مهم می باشد. توسعه مالی و باز بودن تجاری، دو عامل بسیار مهم مؤثر بر رشد اقتصادی هستند که از طرق مختلف رشد اقتصادی را تحت تأثیر قرار می دهند. در این مطالعه به بررسی رابطه علیت بین توسعه مالی، باز بودن تجاری و رشد اقتصادی در ایران و نروژ، با استفاده ازمدل تصحیح خطای برداری (VECM) پرداخته شده است. دوره مورد مطالعه برای ایران سالهای 2009-1967 و برای نروژ سالهای 2006-1967 میباشد. برای توسعه مالی از دو شاخص نسبت حجمنقدینگی بهGDP و نسبت اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی بهGDP استفاده و برای نشان دادن باز بودن تجاری و رشد اقتصادی نیز، دو شاخص شدت تجاری و تولید ناخالص داخلی سرانه مورد استفاده قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان میدهد که در اقتصاد ایران، شاخصهای توسعه مالی و باز بودن تجاری علت کوتاهمدت رشد اقتصادی است. در بلندمدت نیز بین هر دو شاخص توسعه مالی و رشد اقتصادی رابطه علیت دوطرفه برقرار است. نتایج رابطه علیت در کشور نروژ نشان میدهد که در کوتاهمدت یک رابطه علیت یکطرفه از سمت رشد اقتصادی به سوی شاخص اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی وجود دارد. همچنین در بلندمدت بین شاخصهای اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی و شدت تجاری رابطه دوسویه وجود دارد و یک رابطه یکطرفه از سمت رشد اقتصادی به سوی شاخص اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی نیز برقرار است. بنابراین میتوان گفت که در ایران دیدگاه طرف عرضه و در نروژ دیدگاه طرف تقاضا صادق است.
شراره مجدزاده طباطبایی؛ ابراهیم هادیان
چکیده
تحقیق حاضر بدنبال بررسی اثرات سیاست قیمتگذاری تعرفهای(FIT) در اقتصاد ایران میباشد. در این راستا از یک الگوی سه جانبه اقتصاد- انرژی- محیط زیست (E3) از نوع تعادل عمومی پویای بازگشتی قابل محاسبه با رهیافت تلفیقی استفاده شده است. با استفاده از الگوی تدوین شده، اثرات سیاست قیمتگذاری تعرفهای در طی دوره1404-1390، با هدف دسترسی به ...
بیشتر
تحقیق حاضر بدنبال بررسی اثرات سیاست قیمتگذاری تعرفهای(FIT) در اقتصاد ایران میباشد. در این راستا از یک الگوی سه جانبه اقتصاد- انرژی- محیط زیست (E3) از نوع تعادل عمومی پویای بازگشتی قابل محاسبه با رهیافت تلفیقی استفاده شده است. با استفاده از الگوی تدوین شده، اثرات سیاست قیمتگذاری تعرفهای در طی دوره1404-1390، با هدف دسترسی به سهم 10 درصدی در انرژیهای تجدیدپذیر در تولید برق کشور، تحت دو سناریوی پرداخت یارانه یکسان و مختلف بر اساس نوع تکنولوژی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که دستیابی به هدف کاهش بیشتر در آلودگی و هزینه اجتماعی ناشی از آن، به قیمت کاهش بیشتر در تولید ناخالص تعادلی بخشها حاصل خواهد شد. لذا اظهار نظر قطعی در مورد انتخاب ابزار مناسب در سیاست FIT، به اهمیت دستیابی به اهدف زیست محیطی، در مقابل اثرات اقتصادی و رفاهی آن، برای سیاستگذار، دارد.
یونس نادمی؛ هدی زبیری
چکیده
سرمایه انسانی یکی از مهمترین نهادههای تولید در تابع تولید محسوب میشود که این عامل نقشی اساسی در فرآیند توسعه اقتصادی ایفا میکند. این عامل در کشورهای نفتی همچون اقتصاد ایران میتواند از درآمدهای نفتی و نحوه توزیع رانت نفت تاثیر پذیرد. این اثرات میتواند متضاد یا مبهم باشند. هدف از این مقاله بررسی اثرات غیرخطی درآمدهای نفتی بر ...
بیشتر
سرمایه انسانی یکی از مهمترین نهادههای تولید در تابع تولید محسوب میشود که این عامل نقشی اساسی در فرآیند توسعه اقتصادی ایفا میکند. این عامل در کشورهای نفتی همچون اقتصاد ایران میتواند از درآمدهای نفتی و نحوه توزیع رانت نفت تاثیر پذیرد. این اثرات میتواند متضاد یا مبهم باشند. هدف از این مقاله بررسی اثرات غیرخطی درآمدهای نفتی بر سرمایه انسانی در ایران در بازه زمانی 1354-1393 میباشد. بدین منظور با بکارگیری روش رگرسیون آستانهای به مدلسازی سرمایه انسانی پرداخته شده است. نتایج برآورد مدل حاکی از وجود اثرات غیرخطی درآمدهای نفتی بر سرمایه انسانی است. به عبارت دیگر هنگامیکه نسبت درآمدهای نفتی به تولید ناخالص داخلی کمتر از حدود 09/0 است، افزایش نسبت درآمد نفتی به تولید ناخالص داخلی تاثیری مثبت و معنیدار به میزان 21/20 واحد بر سرمایه انسانی دارد. اما پس از عبور از این حد آستانه، افزایش نسبت درآمد نفتی به تولید ناخالص داخلی تاثیری مثبت و معنیدار به میزان 37/5 واحد بر سرمایه انسانی دارد. به عبارت دیگر شدت تاثیر درآمدهای نفتی بر سرمایه انسانی به میزان قابل توجهی در رژیم درآمد نفت بالا کاهش یافته است. بر این اساس، افزایش سرمایه انسانی در کشور از مسیر کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی میسر میشود.
وحید محمدی؛ هاجر مظقری؛ فریدون اسعدی
چکیده
توسعه انسانی یکی از جنبههای مهم توسعه در هر کشور میباشد که عوامل متعددی بر آن تاثیر گذارند. در این مطالعه ارتباط متقابل بین رشد اقتصادی، مصرف سرانه انرژی و توسعه انسانی و عوامل موثر بر آنها در یک مدل معادلات همزمان دادههای تابلویی مبتنی بر روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) برای 12 کشور منتخب منطقه منا طی دوره 1997 تا 2015 بررسی شد. ...
بیشتر
توسعه انسانی یکی از جنبههای مهم توسعه در هر کشور میباشد که عوامل متعددی بر آن تاثیر گذارند. در این مطالعه ارتباط متقابل بین رشد اقتصادی، مصرف سرانه انرژی و توسعه انسانی و عوامل موثر بر آنها در یک مدل معادلات همزمان دادههای تابلویی مبتنی بر روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) برای 12 کشور منتخب منطقه منا طی دوره 1997 تا 2015 بررسی شد. نتایج مطالعه نشان میدهد که بین رشد اقتصادی، مصرف انرژی و شاخص توسعه انسانی (HDI) کشورهای منتخب رابطه متقابل مثبت و معناداری وجود دارد. متغیرهای نیروی کار و حجم سرمایهگذاری تاثیر مثبت و معناداری بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب دارند. از سوی دیگر، درجه باز بودن اقتصاد رابطه مثبت و نرخ مرگومیر کودکان زیر 5 سال و انتشار دیاکسید کربن رابطه منفی با شاخص توسعه انسانی دارد. همچنین، متغیرهای جمعیت و توسعه مالی طی دوره مورد نظر رابطه منفی و معناداری با میزان مصرف انرژی داشتهاند.
عبدالساده نیسی؛ تیمور محمدی؛ سارا عظیمی؛ اکرم محمدی
چکیده
ذخایر تجاری نفت خام یکی از مؤلفههای اساسی از مجموعهی درهمپیچیدهی بازار نفت بوده و بررسی نوسانات آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی علل انباشت بیسابقه ذخایر تجاری نفت خام از زمان آغاز افت قیمت نفت با استفاده از دو رویکرد بررسی نقش شوکهای ساختاری و تحلیل ثمرات رفاهی هست. در این پژوهش تأثیر شوکهای ...
بیشتر
ذخایر تجاری نفت خام یکی از مؤلفههای اساسی از مجموعهی درهمپیچیدهی بازار نفت بوده و بررسی نوسانات آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف این پژوهش بررسی علل انباشت بیسابقه ذخایر تجاری نفت خام از زمان آغاز افت قیمت نفت با استفاده از دو رویکرد بررسی نقش شوکهای ساختاری و تحلیل ثمرات رفاهی هست. در این پژوهش تأثیر شوکهای ساختاری بر نوسانات ذخایر تجاری نفت خام در قالب یک مدل خود رگرسیون برداری ساختاری (SVAR) در دورهی زمانی 2006 تا 2016 بهدستآمده است. همچنین در این پژوهش برای نخستین بار با استفاده از روش مسئله معکوس[1] ثمرات رفاهی محاسبه گردیده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که از اواخر سال 2014 به بعد، شوکهای عرضه نفت خام و پسازآن شوکهای سفتهبازی بیشترین سهم را در توضیح علت انباشت بیسابقه ذخایر تجاری نفت خام، داشتهاند. همچنین نتایج نشان میدهد که متغیر پایه از ماه اکتبر سال 2014 به بعد با توجه به منفی شدن خالص ثمرات رفاهی[2] در وضعیت پس بهین(کونتانگو)[3] قرارگرفته و از این طریق موجب انباشت بیشتر ذخایر تجاری نفت خام با مقاصد سفتهبازی گردیده است. [1]. Inverse problem 6. Net Convenience yield خالص ثمرات رفاهی مبین کسر هزینه های ذخیره سازی یک دارایی مصرفی از منافعی است که نگهداری آن دارایی نصیب دارنده ی آن می کند. 1. Contango
سید مهدی موسویان؛ زهرا کریمی تکانلو؛ سید کمال صادقی؛ محسن پورعبادالهان کویچ
چکیده
تدوین سیاستهای مؤثر بر کاهش شدت (افزایش بهرهوری) انرژی نیازمند مطالعه کامل عوامل مؤثر بر آن است. از طرفی طی سالهای اخیر، مصرف نهایی انرژی بخش صنعت در بین بخشهای مختلف مصرف در ایران افزایش زیادی داشته است. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر شدت انرژی در صنایع کارخانهای ایران بهویژه اثر متغیرهای مخارج عمرانی دولت و سرمایهگذاری ...
بیشتر
تدوین سیاستهای مؤثر بر کاهش شدت (افزایش بهرهوری) انرژی نیازمند مطالعه کامل عوامل مؤثر بر آن است. از طرفی طی سالهای اخیر، مصرف نهایی انرژی بخش صنعت در بین بخشهای مختلف مصرف در ایران افزایش زیادی داشته است. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر شدت انرژی در صنایع کارخانهای ایران بهویژه اثر متغیرهای مخارج عمرانی دولت و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بر شدت انرژی در این صنایع به تفکیک استان و کنترل اثرات سرریز فضایی بین آنها با استفاده از دادههای تابلویی 28 استان کشور طی دوره 1379 تا 1393 میباشد. بهمنظور بررسی وجود اثرات سرریز فضایی از آزمونهای Wald، LR و Panel (Robust) LM استفاده شده است و پس از تائید وجود اثرات فضایی و نوع آن، مدل دوربین فضایی (SDM) جهت بررسی شدت انرژی انتخاب شده است. مطابق نتایج، قیمت انرژی، سهم مالکیت خصوصی و مخارج عمرانی دولت اثر منفی بر شدت انرژی داشتهاند درحالیکه متغیرهای نسبت صادرات به ارزش افزوده و نسبت سرمایه به نیروی کار دارای اثر مثبت بر شدت انرژی بودهاند. سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز اثر معناداری بر روی شدت انرژی نداشته است. این نتایج لزوم توجه بیشتر به اتخاذ فناوریهای بالاتر تولید در سرمایهگذاریها و تأثیر دولت در تغییرات شدت انرژی را بیان میکنند ضمن اینکه امکان استفاده از سیاستهای مرتبط با غنیسازی همسایه در جهت افزایش بهرهوری انرژی را نیز متصور میسازد.