• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
محمد صیادی؛ حبیب سهیلی احمدی؛ راضیه سادات موسوی خالدی
چکیده
یارانه انرژی مطابق ادبیات نظری شامل یارانه آشکار و یارانه ضمنی (هزینه فرصت) است که هر دو نوع آن بر تصمیمگیری عاملین اقتصادی اثر میگذارد. با توجهبه روند فزاینده مصرف انرژی و عدم علامتدهی صحیح قیمت به اصلاح مصرف، انتشار فزاینده گازهای گلخانهای و مشکلات توزیعی کنونی یارانه انرژی، اصلاح یارانه حاملهای انرژی در ایران ضرورت ...
بیشتر
یارانه انرژی مطابق ادبیات نظری شامل یارانه آشکار و یارانه ضمنی (هزینه فرصت) است که هر دو نوع آن بر تصمیمگیری عاملین اقتصادی اثر میگذارد. با توجهبه روند فزاینده مصرف انرژی و عدم علامتدهی صحیح قیمت به اصلاح مصرف، انتشار فزاینده گازهای گلخانهای و مشکلات توزیعی کنونی یارانه انرژی، اصلاح یارانه حاملهای انرژی در ایران ضرورت مییابد. با وجود این، موانع متعددی اجرای صحیح و اثرگذاری این سیاست را با چالش مواجه ساخته است. نظر به اهمیت موضوع، این تحقیق با رویکرد مقایسه زوجی و بهرهگیری از نظرات نخبگان و استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) با رهیافت باکلی، به رتبهبندی و ارزیابی موانع اصلاح یارانه انرژی پرداخته است. بدین منظور با پیشینهکاوی و بررسی مبانی تجربی، موانع در سه گروه معیارهای 1) موانع سیاسی و اجتماعی 2) موانع اقتصادی و 3) موانع نهادی و حکمرانی تقسیمبندی و 13 زیرمعیار با توجه به شرایط اقتصاد ایران تعریف شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، موانع اقتصادی با وزن 53 درصد، موانع سیاسی و اجتماعی با وزن 26 درصد و موانع نهادی و حکمرانی با وزن 21 درصد به ترتیب مهمترین موانع اصلاح یارانه انرژی در ایران شناسایی شدند. در بین موانع اقتصادی، «سهم بالای صنایع انرژی بر از صادرات کشور و نگرانی دولت از آسیب به درآمدهای ارزی (بویژه در شرایط تحریم)»، در بین موانع سیاسی و اجتماعی «قویبودن ذهنیت مُحق بودن برای دریافت یارانه انرژی در نگاه شهروندان» و در بین موانع نهادی و حکمرانی، « نبود پایگاه دادهای منسجم و قابلاتکا برای اجرای سیاست اصلاح یارانه انرژی» بیشترین وزن را به خود اختصاص دادهاند. با توجه به نتایج میتوان دریافت که لازم است دولت در زمینه اصلاح یارانه انرژی در سه بُعد تدوین، اجرا و ارزیابی اقدامات اصلاحی را صورت دهد. برآورد دقیق از میزان یارانه ضمنی و آشکار پرداختی به بخشهای مختلف در زمینه تدوین، شفافیت در مورد نحوه گردش مالی و بخشهای دریافتکننده یارانه در مرحله اجرا و ارزیابی ضروری است.
• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
محمد صیادی؛ میلاد محمدخانی؛ حسین حافظی
چکیده
هدف اصلی این تحقیق طراحی شاخص عملکرد اقتصادی - انرژی - زیستمحیطی «تری ایپیآی»[1] برای اقتصاد ایران با تعمیم روششناسی خراموف و لی (2013) و ارزیابی نحوه اثرگذاری متغیرهای تحقیق روی شاخص ترکیبی عملکرد طی دوره زمانی 1991 تا 2021 در قالب مدل پارامترهای زمان - متغیر است. متغیرهای شاخص ترکیبی شامل نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد اقتصادی، نسبت ...
بیشتر
هدف اصلی این تحقیق طراحی شاخص عملکرد اقتصادی - انرژی - زیستمحیطی «تری ایپیآی»[1] برای اقتصاد ایران با تعمیم روششناسی خراموف و لی (2013) و ارزیابی نحوه اثرگذاری متغیرهای تحقیق روی شاخص ترکیبی عملکرد طی دوره زمانی 1991 تا 2021 در قالب مدل پارامترهای زمان - متغیر است. متغیرهای شاخص ترکیبی شامل نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد اقتصادی، نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی و تغییرات شدت انرژی و شدت انتشار دیاکسیدکربن است. شاخص عملکرد طراحی شده بهصورت وزنی و غیر وزنی محاسبه شده و با فیلتر هودریک - پرسکات جزء روند از جزء سیکلی تفکیک و وقایعنگاری مربوط به نقاط حداکثر و حداقل شاخص انجام شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد، روند بلندمدت شاخص عملکرد در بازه بین اعداد 35 تا 60 درصد قرار دارد که بهطور متوسط نسبت به عدد مبنای شاخص (100 درصد) اختلاف قابلتوجهی دارد. وقایعنگاری نقاط حداکثر و حداقل شاخص نشان میدهد، ضعیفترین عملکرد براساس شاخص ترکیبی مربوط به دورههای اجرای سیاست تعدیل ساختاری (سال 1994 و 1995)، دور اول اعمال تحریمهای اقتصادی (2012) و تشدید تحریمهای اقتصادی در دور اخیر تحریمها (سال 2019) و بهترین عملکرد مربوط به دو دوره ثبات نسبی متغیرهای اقتصاد کلان (سال 2000) و دوره زمانی اجرایی شدن توافق برجام (سال 2016) است. نتایج حاصل از کاربرد مدل پارامترهای زمان - متغیر نشان میدهد، طی دوره زمانی پس از سال 2011 تا سال 2021، بیشترین ضریب تأثیر منفی بر روی شاخص عملکرد طراحی شده را متغیر نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی داشته است.
مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
محمد صیادی؛ سیاب ممی پور؛ هدی طالبی
چکیده
با توجه به افزایش استفاده از ذخیرهسازها به عنوان یکی از روشهای مؤثر مدیریت اوج تقاضا و افزایش قابلیت اطمینان شبکه برق، اولویتبندی بهینه استفاده از ذخیرهسازها ضروری است. هدف اصلی این تحقیق اولویتبندی پستهای فوق توزیع منتخب تهران به منظور اوجسایی، تسطیح منحنی بار و معیار اقتصادی با استفاده از ذخیرهساز باتری است. برای ...
بیشتر
با توجه به افزایش استفاده از ذخیرهسازها به عنوان یکی از روشهای مؤثر مدیریت اوج تقاضا و افزایش قابلیت اطمینان شبکه برق، اولویتبندی بهینه استفاده از ذخیرهسازها ضروری است. هدف اصلی این تحقیق اولویتبندی پستهای فوق توزیع منتخب تهران به منظور اوجسایی، تسطیح منحنی بار و معیار اقتصادی با استفاده از ذخیرهساز باتری است. برای این منظور با استفاده روش تصمیمگیری چند معیاره با روش وزندهی آنتروپی شانون و روش پیادهسازی ترکیب خطی وزندار، به تعیین اندازه مناسب ذخیرهساز و تعیین زمان تعویق و میزان سود ناشی از تعویق توسعه پست در صورت استفاده از ذخیرهساز پرداخته شده است. در این تحقیق از دادههای واقعی مربوط به پُستهای فوق توزیع 63 به 20 کیلووات اکباتان، آزادی، آذربایجان، ابوذر، سینا، دپو و یاخچی آباد دریافت شده از برق منطقهای تهران استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد، پُست دپو دارای اولویت استفاده از ذخیرهساز باتری در معیارهای همزمان سهگانه تحقیق (اوجسایی، تسطیح منحنی بار و معیار اقتصادی) است. همچنین حداکثر ظرفیت نصب و حداکثر توان ذخیرهساز برای پُست اولویت اول (پُست دپو)، به ترتیب برابر با 66/119 مگاوات ساعت و 18 مگاوات میباشد. همچنین استفاده از ذخیرهساز در پُست انتخاب شده به نحو کارایی موجب تعویق توسعه پُست به میزان 7 سال شده و سود حاصل از تعویق توسعه شبکه نیز برابر 40 درصد هزینه سرمایهگذاری میباشد.
رضا عیوضلو؛ محمد صیادی؛ مسعود خادمی
چکیده
قراردادهای نفتی به عنوان اولین حلقه ارتباط بین دولتها و شرکتهای نفتی از اهمیت خاصی در تسهیم ریسک بین طرفین قرارداد برخوردار است. در همین راستا، هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی مقایسهای میزان ریسک (ریسک هزینه، ریسک تولید و ریسک قیمت) شرکت ملی نفت ایران در ترتیبات قراردادی بیعمتقابل، قرارداد نفتی ایران (IPC) و مشارکت در تولید و در ...
بیشتر
قراردادهای نفتی به عنوان اولین حلقه ارتباط بین دولتها و شرکتهای نفتی از اهمیت خاصی در تسهیم ریسک بین طرفین قرارداد برخوردار است. در همین راستا، هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی مقایسهای میزان ریسک (ریسک هزینه، ریسک تولید و ریسک قیمت) شرکت ملی نفت ایران در ترتیبات قراردادی بیعمتقابل، قرارداد نفتی ایران (IPC) و مشارکت در تولید و در نهایت انتخاب قرارداد بهینه بر اساس عامل ریسک است. بر اساس نتایج آزمون رتبهای ویلکاکسون، میانگین ارزش فعلی خالص (NPV) مربوط به شرکت ملی نفت در IPC بیش از ارزش فعلی خالص مربوط به دولت در قراردادهای مشارکت در تولید میباشد. این در حالی است که NPV مربوط به دولت در IPC تفاوت معنیداری با ارزش فعلی خالص مربوط به دولت در قراردادهای بیع متقابل ایران ندارد. سایر یافتههای حاکی از آن است که بیشترین ریسک تحمیل شده به شرکت ملی نفت ایران ناشی از افزایش هزینهها به ترتیب به قرارداد بیع متقابل، IPC و مشارکت در تولید مربوط است. علاوه بر این، ریسک کاهش تولید در بیعمتقابل بیشتر از IPC و در قراردادهای جدید نفتی بیشتر از مشارکت در تولید است، به بیان دیگر کاهش تولید بیشترین تاثیر را در قرارداد بیعمتقابل بر ارزش فعلی خالص دولت میگذارد. ریسک کاهش قیمت نفت برای شرکت ملی نفت نیز در قراردادهای بیع متقابل و IPC تفاوت معنیداری با یکدیگر نداشته و در عین حال از قرارداد مشارکت در تولید بیشتر است.
محمد صیادی؛ جاوید بهرامی
چکیده
DSGE و با لحاظ ویژگیهای از قبیل نیازهای توسعه زیرساختی و وجود ویژگی ناکاراییهای سرمایهگذاری عمومی و مقایسه آن با مدل مبتنی بر فرضیه درآمد دائمی (PIH) است. یافتههای تحقیق مبتنی بر الگوی چرخه ادوار تجاری حقیقی نشان میدهد، تکانه درآمدهای نفتی موجب افزایش مصرف، مخارج جاری و عمرانی دولت و کاهش تورم در کوتاهمدت شده است، هرچند که در میانمدت ...
بیشتر
DSGE و با لحاظ ویژگیهای از قبیل نیازهای توسعه زیرساختی و وجود ویژگی ناکاراییهای سرمایهگذاری عمومی و مقایسه آن با مدل مبتنی بر فرضیه درآمد دائمی (PIH) است. یافتههای تحقیق مبتنی بر الگوی چرخه ادوار تجاری حقیقی نشان میدهد، تکانه درآمدهای نفتی موجب افزایش مصرف، مخارج جاری و عمرانی دولت و کاهش تورم در کوتاهمدت شده است، هرچند که در میانمدت به دلیل انتقال تکانههای نفتی به بخش تقاضا تورم در اقتصاد با افزایش مواجه میشود. با افزایش درآمدهای نفتی، صندوق توسعه ملی و به تبع آن سهم تسهیلات اعطایی از سوی صندوق به بخش خصوصی و سرمایهگذاری بخش خصوصی با افزایش مواجه میشود. به دلیل ویژگیهای ساختاری اقتصاد ایران از جمله گسترده بوده فعالیتهای غیرمولد در اقتصاد، افزایش درآمدهای نفتی تأثیر کمی بر رشد و گسترش تولید بخش غیرنفتی کشور داشته است. یافتههای تحقیق همچنین نشان میدهد با کاهش ناکارایی سرمایهگذاری دولتی، سرمایهگذاری درآمدهای نفتی اثرات مثبت بیشتری بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید بخش دولتی دارد. همچنین یافتهها حکایت از آن دارد که اجرای سیاست مالی مبتنی بر سناریو PIH اثرات به مراتب بهتری در مقایسه با سناریو تداوم وضعیت فعلی بر روی متغیرهای اقتصاد کلان ایجاد میکند.