Document Type : Research Paper

Authors

Abstract

Countries efforts to achieve rapid economic growth and lack of adequate attention to environmental issues in recent years have caused serious damage to the countries environment. Hence, examining factors affecting the quality of environment is more important. This article aims to investigate the Impact of economic growth, energy consumption and openness on Environment pollution in Iran from 1967-2007. This paper uses some econometric techniques, including Johansson approach and DOLS model to explore the influence of economic growth, energy consumption and openness on Environment quality. The result of the analysis reveals a positive sign for the coefficients of economic growth, energy consumption and openness. Also the findings does not support the existence of an inverted U-shaped relationship between economic growth and invironmental pollution.

Keywords

بررسی اثرات رشد اقتصادی، مصرف انرژی و درجه باز بودن تجاری بر کیفیت محیط زیست در ج. ا. ایران

دکتر محمدعلی متفکرآزاد* و رباب محمدی خانقاهی**

 

تاریخ دریافت: 7 خرداد 1391                    تاریخ پذیرش: 27 آبان 1391

 

تلاش کشورها در دستیابی به رشد سریع اقتصادی و عدم توجه کافی به مسائل زیست‌محیطی سبب شده است تا در سال­های اخیر، محیط زیست کشورها با آسیب­های جدی مواجه شود. از این رو، بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت محیط زیست اهمیت زیادی دارد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی اثرات رشد اقتصادی، مصرف انرژی و باز بودن تجاری بر کیفیت محیط زیست در ایران است. برای این منظور از داده­های سری زمانی در دوره 2007-1967 استفاده شده است. برای برآورد مدل از روش هم‌انباشتگی جوهانسون و رهیافت حداقل مربعات پویا (DOLS)  استفاده شده است. نتایج بدست آمده بیانگر تأثیر مثبت متغیرهای رشداقتصادی، مصرف انرژی و باز بودن تجاری بر انتشار سرانه دی‌اکسیدکربن به عنوان معیاری برای تخریب­های زیست‌محیطی است. همچنین نتایج بدست آمده وجود رابطه­ای به شکل U معکوس بین انتشار سرانه کربن و درآمد سرانه را رد می­کند.

 

واژه‌های کلیدی: رشد اقتصادی، مصرف انرژی، باز بودن تجاری، کیفیت محیط زیست، ایران.

طبقه‌بندی JEL: Q49، O44، F18، C32.

 

1. مقدمه

در دهه­های اخیر، گرم شدن کره زمین و تغییرات آب و هوایی نگرانی­های زیادی را در سرتاسر جهان فراهم آورده است. این نگرانی­ها همزمان با هدف دستیابی به رشد اقتصادی بالاتر، مخاطرات زیست‌محیطی ناشی از فعالیت­های اقتصادی را به یک موضوع بحث‌برانگیز تبدیل کرده است. از این رو در سال 1997 پیمان کیوتو[1] پس از مذاکرات سنگین با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانه­ای که عامل تغییرات آب و هوایی هستند، به امضا رسید. براساس این پیمان در طول دوره 2012-2008 سطح گازهای­گلخانه‌ای باید دست کم به 5% پایین­تر از سطح این گازها در سال1990 برسد.[2] آمار تولید گازهای گلخانه­ای نشان می­دهد ایران به سرعت در این زمینه به جلو می­تازد. به عنوان مثال تولید گاز دی­اکسیدکربن از 175 میلیون تن در سال 1990 به 466 تن در سال 2007 رسیده است. براساس آمار سازمان بین‌المللی انرژی، ایران بعد از چین بیشترین میزان افزایش تولید دی­اکسیدکربن را داشته است و رتبه پنجم را در میان کشورهای در حال توسعه داراست و دهمین کشور جهان در این زمینه شناخته می­شود.[3] همچنین آمار­ها نشان می­دهد که شدت انرژی در ایران 15 برابر ژاپن، 7 برابر اتحادیه اروپا و 8 برابر آمریکاست. عدم کارایی فنی و اقتصادی مصرف انرژی، هدر رفتن نزدیک به یک سوم از کل انرژی در فرایندهای مصرف‌کننده انرژی و مشکلات زیست‌محیطی ناشی از آن، از دیگر معضلاتی است که سالهاست ضرورت مدیریت مصرف انرژی و بالا بردن بهره‌وری انرژی در کشور را آشکار ساخته است.[4]

از سویی دیگر، مروری بر ادبیات اقتصاد محیط زیست دلالت بر این دارد که رشد اقتصادی و باز بودن تجاری برکیفیت محیط زیست کشورها تأثیرگذار است. اقتصادهای نفتی از جمله ایران، با هدف دستیابی به رشد و توسعه بالاتر، سعی در بخش گسترش صنعت دارند که برای این منظور، بعضاً به صنایعی که بسیار آلاینده هستند، روی آورده­اند. رشد اقتصادی به عنوان یکی از شاخص‌های مهم برای بررسی میزان توسعه و پیشرفت یک کشور به شمار می­آید. بسیاری از اقتصاددانان، افزایش تجارت و آزادسازی آن را یکی از روش­ها برای رسیدن به رشد بالا تلقی می­کنند. اما رشد اقتـصادی و افزایش تولید مستلزم استفاده بیشتر از منابع طبیعی و انرژی به ویژه سوخت­های فسیلی است که آن هم به نوبه خود تخریب محیط زیست را به دنبال دارد. با توجه به این موضوع در دهه­های اخیر، برخی از طرفداران محیط زیست از دیدگاه «شکست بازار» با تجارت آزاد و رشد اقتصادی مخالفت کرده و دخالت دولت را ضروری دانسته­اند.[5] در حالی که بعضی از محققان اعتقاد دارند که تجارت و رشد اقتصادی بالاتر، از طریق افزایش توانایی دولت در اعمال مقررات زیست‌محیطی و افزایش آگاهی­های مردم و ... باعث کاهش تخریب‌های زیست‌محیطی می­گردد. از این ­رو در نتایج مطالعات تجربی و ادعاهای محققان درباره اثر تجارت و رشد اقتصادی بر میزان انتشار گازهای گلخانه­ای تباین بسیار به چشم می­خورد.

این تحقیق در پی بررسی رابطه بین رشد اقتصادی، باز بودن تجاری، مصرف انرژی و آلودگی­های زیست‌محیطی است. چرا که با توجه به بحث­های کنونی در رابطه با گرم شدن کره زمین، کیفیت هوا و سایر مسائل جدی زیست‌محیطی، درک بهتری از رابطه بین رشد اقتصادی، مصرف انرژی، باز بودن تجاری و محیط زیست می­تواند برنامه­ریزان و سیاست­گذاران کشور را در تعیین و تصویب سیاست­های زیست­محیطی و تجاری یاری دهد.

در ادامه کار به تحلیل پایه‌های نظری مرتبط با موضوع پرداخته می­شود. سپس به مطالعات صورت گرفته در زمینه موضوع در داخل و خارج از کشور اشاره می­شود. در بخش سوم الگوی نظری (مدل) معرفی شده و در بخش چهارم با استفاده از داده­های سری زمانی در دوره 2007-1967 که از منابع آماری بانک جهانی و ترازنامه انرژی ایران فراهم گردیده است، به بررسی اثر رشد، باز بودن تجاری و مصرف انرژی برکیفیت محیط زیست در کشور ایران پرداخته می­شود. در بخش پنجم نیز به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری پرداخته می­شود.

 

٢. مروری بر ادبیات موضوع

در این قسمت ابتدا پایه­های نظری موضوع بیان شده و در ادامه به بیان مطالعات انجام گرفته در زمینه موضوع در داخل و خارج از کشور پرداخته می­شود.

 

٢-١. پایه­های نظری تحقیق

در ادبیات اقتصادی، رابطه بین تولید ناخالص داخلی سرانه و تخریب محیط زیست به صورت u معکوس، به منحنی زیست‌محیطی کوزنتس (EKC) معروف است. این فرضیه تعمیم نظریه کوزنتس (١٩٥٥) است که بیان می­کند رابطه بین معیار نابرابری در توزیع درآمد و سطح درآمد به شکل u معکوس است. براساس این نظریه در مراحل اولیه توسعه اقتصادی به دلیل عوامل مختلف مانند اولویت بالای تولید و اشتغال نسبت به محیط زیست پاک، پایین بودن تکنولوژی تولید، پایین بودن سطح آگاهی­های زیست‌محیطی و ... رشد اقتصادی با افزایش تخریب­های زیست‌محیطی همراه خواهد بود. اما بعد از رسیدن به یک سطح مشخصی از درآمد سرانه، این رابطه معکوس شده و افزایش رشد اقتصادی منجر به بهبود کیفیت محیط زیست خواهد شد که دلیل آن می­تواند بالا رفتن سطح تکنولوژی تولید، افزایش آگاهی­های زیست‌محیطی، تصویب و اجرای قوانین سختگیرانه زیست‌محیطی و ... باشد. همچنین در سطوح درآمدی بالاتر، ساختار اقتصادی کشورها به سمت صنایع و فناوری­های پاک و توسعه بخش خدمات تغییر می­کند که این خود می­تواند یکی از دلایل کاهش آلودگی در سطوح درآمدی بالاتر باشد (نمودار ١).

 

 

نمودار ١. منحنی زیست‌محیطی کوزنتس

 

همان­طور که  لوپز و میترا[6] در مطالعه خود به آن اشاره کرده­اند، در کشورهای فقیر به دلیل پایین بودن درآمد سرانه، مردم نسبت به سایر نیازهای رفاهی خود، ارزش کمتری به محیط زیست قائل هستند اما وقتی کشورها به یک سطح کافی از درآمد سرانه می­رسند، مردم به محیط زیست توجه بیشتری می­کنند چون با افزایش درآمد کشش درآمدی تقاضا برای محیط زیست مطلوب بیشتر از یک بوده و محیط زیست در این کشورها به عنوان یک کالای لوکس تلقی می­شود. این امر باعث می­شود که ساختار سیاسی کشورها از طریق تدوین، تصویب و اجرای قوانین زیست‌محیطی مناسب، سیاست­های مالیاتی و یارانه‌ای مناسب و سایر اقداماتی که منجر به بهبود محیط زیست می­شود، در مقابل مردم پاسخگو باشد.

ادبیات EKC با کار اصلی گروسمن و کروگر (١٩٩٥) آغاز شد آنها رابطه بین کیفیت هوا و رشد اقتصادی را در ٤٢ کشور بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که رابطه بین رشد اقتصادی و غلظت ذرات معلق در هوا و دی‌اکسیدگوگرد به شکل U معکوس است.[7] در این ادبیات EKC نوعی برای همه کشورها، بدون توجه به ویژگی­های خاص اجتماعی، سیاسی و اقتصادی هر کشور، یکسان در نظر گرفته می­شود. علاوه بر این، سطح درآمد سرانه در نقطه برگشت منحنی EKC برای همه کشورها یکسان در نظر گرفته شده است.[8] اما مطالعات روبه رشد و فزاینده درباره ادبیات منحنی زیست‌محیطی کوزنتس، وجود رابطه منحصر به فرد بین درآمد سرانه و آلودگی را ضعیف اعلام کرده و تفسیر دقیق­تری در این زمینه ارائه داده­اند. اگر چه رابطه بین درآمد و کیفیت محیط زیست در همه کشورها شبیه منحنی EKC هست ولی عواملی مانند اختلاف در شرایط جغرافیایی، منابع طبیعی و نهادها[9]، میزان اهمیت کیفت محیط زیست در تابع مطلوبیت افراد و هزینه‌های کاهش آلودگی[10] میزان فساد در نهادهای دولتی[11] باعث شده است که سطح درآمد سرانه در نقطه برگشت منحنی و نیز سطح اوج آلودگی برای هر کشور متفاوت باشد.

در مورد رابطه بین آزادسازی تجاری و کیفیت محیط زیست دیدگاه­های مختلفی وجود دارد. به عقیده طرفداران محیط زیست، در اثر آزادسازی تجاری، حجم فعالیت­های اقتصادی (از جمله فعالیت‌های آلاینده) گسترش یافته و استفاده از منابع و انرژی به شکل نامناسبی افزایش پیدا می‌کند. همچنین گسترش تجارت آزاد و افزایش فشارهای رقابتی بین بنگاه‌های داخلی و رقبای خارجی، به ملایم­تر شدن سیاست­های زیست‌محیطی مناسب منتهی می­شود و حتی تصویب و اجرای قوانین زیست‌محیطی ملی را در مواجهه با فرایند آزادسازی تجاری با تأخیر همراه می­کند. در مقابل، طرفداران تجارت آزاد، آزادسازی تجاری را موجب بهبود وضعیت محیط زیست معرفی می­کنند. براساس استدلال آن­ها، با توجه به واکنش کشورها به فشارهای رقابتی ناشی از گسترش تجارت آزاد و دسترسی به مزیت نسبی، استفاده از منابع کارا شده است و بدین ترتیب اتلاف منابع و انرژی و آلایندگی مربوط به آن کاهش می­یابد.[12]

فرضیه­ای که اغلب در زمینه محیط زیست و تجارت به کار می­رود، فرضیه پناهگاه آلودگی است. در این فرضیه استانداردهای زیست‌محیطی کمتر، منبعی برای ایجاد مزیت نسبی و تغییر در الگوی تجارت است. این فرضیه در سال ١٩٩٤ توسط تیلور و کوپلند[13] مطرح شد، آنها بیان می‌کنند که استانداردهای زیست‌محیطی شدید در کشورهای صنعتی، منجر به انتقال صنایع آلاینده به کشورهایی با استانداردهای زیست‌محیطی پایین‌تر می­گردد. در این فرضیه، کشورهای با سیاست­های زیست‌محیطی ملایم­تر، کشورهایی با درآمد پایین هستند.[14]

استدلال­های مختلفی در این خصوص که چرا علی‌رغم پیش‌بینی مبانی تئوریک مرتبط با فرضیه پناهگاه آلایندگی، برخی از شواهد تجربی فرضیه مذکور را تأیید نمی­کنند، مطرح­اند. یک استدلال برای توجیه وجود شواهد تجربی کم برای مکان‌یابی مجدد صنایع آلاینده مربوط به کشورهای توسعه‌یافته در کشورهای درحال توسعه، وابستگی این صنایع به بازار داخلی‌شان در کشورهای توسعه‌یافته است. از طرفی، کشورهایی با قوانین زیست‌محیطی ملایم، ممکن است دارای ویژگی‌های معینی همچون فساد، نبود زیرساخت­های مناسب، نااطمینانی، ریسک بالا و بی‌ثباتی قوانین باشند که وجود این ویژگی­ها حتی علی‌رغم وجود قوانین و مقررات زیست­محیطی ملایم در این کشورها مانع از سرمایه­گذاری و انتقال صنایع سنگین به سوی کشورهای در حال توسعه می­شود.[15]

 

٢-٢. پیشینه­ تحقیق

به دلیل کثرت مطالعات انجام شده، در این بخش به بیان خلاصه­ای از مطالعات انجام شده در زمینه موضوع پرداخته می­شود.

 

جدول 1. مطالعات  خارجی

محقق

حوزه مطالعاتی

دوره زمانی

روش

نتیجه

Antweiler, et

all (2001)

اثر تجارت آزاد بر محیط زیست

١٩٩٠-١٩٧٦

پانل

رد فرضیه پناهگاه آلودگی، تجارت آزاد برای محیط زیست می­تواند خوب باشد.

Morancho and

Zarzoso (2004)

بررسی منحنی EKC برای ٢٢ کشور OECD

١٩٩٨-١٩٧٥

داده‌های تلفیقی

برای اکثر کشورهای تحت بررسی منحنی EKC به شکل N است.

Matsura and takeda (2005)

اثر تجارت بر محیط زیست

 

١٩٩٩-١٩٨٦

پانل

رد فرضیه پناهگاه آلودگی، تجارت آزاد برای محیط زیست می­تواند خوب باشد.

Temurshoev (2006)

اثر تجارت بین‌الملل بر محیط زیست برای کشورهای چین و آمریکا

١٩٩٧-١٩٩٢

داده- ستاده

رد فرضیه پناهگاه آلودگی و موجودی عوامل

FerdaHalicioglu (2009)

بررسی رابطه علی بین انتشار 2CO، آزادسازی تجاری، مصرف انرژی و تولید ناخالص داخلی در ترکیه

٢٠٠٥-١٩٦٠

علیت گرنجر

وجود دو رابطه علی دوطرفه بین انتشار 2CO و مصرف انرژی و بین انتشار 2CO و GDP، تأیید فرضیه EKC

 

جدول 2. مطالعات داخلی

محقق

حوزه مطالعاتی

دوره زمانی

روش

نتیجه

صادقی و

سعادت

(١٣٨٣)

بررسی رابطه علی بین رشد جمعیت، آلودگی زیست‌محیطی و رشد اقتصادی در ایران

١٣٨٠-١٣٤٦

علیت هیسائو

وجود رابطه علی یک‌طرفه از رشد جمعیت به تخریب زیست‌محیطی و رابطه دوطرفه بین تخریب زیست‌محیطی و رشد اقتصادی

پژویان و مرادحاصل (١٣٨٦)

بررسی فرضیه EKC برای کشورهای گروه­های درآمدی متفاوت

٢٠٠٢-١٩٩١

پانل

تأیید فرضیه EKC

برقی اسکویی و یاوری (١٣٨٦)

بررسی فرضیه پناهگاه آلودگی در ایران

٢٠٠٣-١٩٩٩

پانل

رد فرضیه پناهگاه آلودگی در ایران

پورکاظمی و ابراهیمی (١٣٨٧)

منحنی زیست‌محیطی کوزنتس برای کشورهای خاورمیانه

٢٠٠٣-١٩٨٠

پانل

تأیید فرضیه EKC

برقی اسکویی

(١٣٨٧)

تأثیر آزادسازی تجاری بر انتشار 2CO

٢٠٠٢-١٩٩٢

پانل

اثر آزادسازی تجاری بر انتشار 2CO، برای کشورهایی با گروه‌های درآمدی مختلف متفاوت است.

بهبودی، فلاحی و برقی گلعذانی

(١٣٨٧)

بررسی رابطه بین مصرف انرژی، رشد اقتصادی و محیط زیست در ایران

١٣٨٣-١٣٤٦

سری زمانی

وجود یک رابطه بلندمدت بین لگاریتم رشد اقتصادی، شدت انرژی، جمعیت شهرنشین، درجه باز بودن تجاری و انتشار سرانه دی‌اکسیدکربن بیانگر اثرگذاری مثبت هر چهار متغیر مستقل ذکر شده بر انتشار 2CO است.

صدیقه دهقان

( ١٣٨٨)

 

بررسی اثر تجارت بین‌الملل بر محیط زیست در اقتصادهای نفتی

٢٠٠٥-١٩٨٠

پانل

اثر باز بودن تجاری در اقتصادهای نفتی مثبت است، اما با تفکیک نمونه مورد بررسی این اثر برای کشورهای عضو اوپک منفی و برای کشورهای غیر عضو اوپک مثبت است.

سلیمی‌فر و دهنوی

( ١٣٨٨)

 

مقایسه منحنی EKC در کشورهای در حال توسعه و کشورهای عضو OECD

٢٠٠٥-١٩٨٠

پانل

تأیید منحنی زیست‌محیطی کوزنتس. پیش‌بینی می‌شود که در کشورهای در حال توسعه، رشد اقتصادی منجر به تخریب محیط زیست و در کشورهای OECD منجر به بهبود محیط زیست شود.

 

بررسی مطالعات و تحقیقات صورت گرفته نشان می­دهد که علاوه بر تولید ناخالص داخلی، عوامل دیگری نیز در میزان انتشار آلاینده­ها و تخریب محیط زیست اثر دارند. در بعضی از موارد فرضیه زیست‌محیطی کوزنتس رد می­گردد.[16] در مواردی نیز فرضیه پناهگاه آلودگی و موجودی عوامل رد شده است.[17]

در مطالعاتی که اثر تجارت را بر محیط زیست بررسی کرده­اند، به نتیجه واحــدی نمی­توان دست یافت. در بعضی از مطالعات نتیجه بدست آمده دال بر وجود رابطه مثبت بین تجارت و تخریب محیط زیست است و در مواردی دیگر به وجود رابطه منفی بین این دو اشاره شده است. بنابراین اعتبار فرضیه­های موجود، چندان مورد تأیید نیست. تفاوت مطالعه حاضر با مطالعات قبلی از جمله مطالعه بهبودی و همکاران (1387) علاوه بر دوره مورد بررسی، استفاده از رویکرد حداقل مربعات پویا برای برآورد کشش­های بلندمدت است.

 

3. معرفی مدل و داده­ها

با توجه به مباحث نظری ارائه شده و مطالعات تجربی انجام گرفته بویژه مطالعه Halicioglu, (2009) مدلی به صورت زیر در نظر گرفته می­شود:

(1)         

تعریف متغیرها به شرح زیر است:

: لگاریتم میزان انتشار سرانه آلایندگی (دی‌اکسید کربن برحسب متریک تن)

GDPt: لگاریتم درآمد سرانه (برحسب دلار آمریکا به قیمت ثابت سال 2000)

ENG: لگاریتم میزان مصرف نهایی انرژی (برحسب میلیون بشکه معادل نفت خام)

TRADE: لگاریتم شاخص باز بودن تجاری

ut: جز اخلال تصادفی

از 2CO به عنوان شاخصی برای کیفیت محیط زیست استفاده شده است. به دلیل اثرات افزایش آن بر روی گرم شدن کره زمین در نیمه دوم قرن بیستم، بسیاری از محققان انتشار 2CO را به عنوان شاخصی برای استاندارد محیط زیست استفاده کرده­اند. شاخصی که معمولاً به عنوان معیاری برای باز بودن تجاری توسط محققان زیادی استفاده شده است، نسبت مجموع صادرات و واردات به تولید ناخالص داخلی (trade) است؛ لذا در این مطالعه نیز از همین شاخص استفاده شده است. به منظور آزمون فرضیه زیست‌محیطی کوزنتس، مدل دوم به صورت زیر در نظر گرفته شده است:

 (2)                      

به‌طوری که در آن 2 LGDPتوان دوم لگاریتم درآمد سرانه واقعی است. منبع داده­ها در این مطالعه برای درآمد سرانه، انتشار سرانه گاز دی­اکسیدکربن و شاخص باز بودن تجاری، شاخص‌های توسعه‌یافتگی جهانی منتشره توسط بانک جهانی (WDI) است و برای متغیر مصرف نهایی انرژی هم از ترازنامه انرژی ایران استفاده شده است. گفتنی است این مطالعه مبتنی بر داده‌های سری زمانی برای دوره 2007-1967 برای کشور ایران انجام می­گیرد.[18]

 

4. بررسی توصیفی متغیرها

در این قسمت قبل از تخمین مدل، مروری توصیفی و کلی بر رفتار متغیرهای مورد استفاده (تولید ناخالص داخلی سرانه، انتشار سرانه گاز دی­اکسیدکربن، مصرف نهایی انرژی و شاخص باز بودن تجاری) ارائه می­شود. رابطه توصیفی بین هر یک از متغیرهای تولید ناخالص داخلی سرانه، مصرف انرژی و شاخص باز بودن تجاری با انتشار سرانه کربن در نمودارهای 2 تا 5 ارائه شده است.

بررسی توصیفی رابطه بین انتشار سرانه کربن و درآمد سرانه در نمونه مورد بررسی، بیانگر وجود یک رابطه مثبت بین این دو متغیر است. افزایش سهم ارزش افزوده بخش صنعت از تولید ناخالص داخلی، فرسوده شدن تکنولوژی تولید و عدم جایگزینی آن، پایین بودن کارایی مصرف انرژی و ... سبب شده است که افزایش فعالیت­های اقتصادی در کشور با افزایش آلودگی­های زیست‌محیطی همراه باشد (نمودار 2).

 

 
   
 

 

نمودار 2. رابطه بین درآمد سرانه و انتشار سرانه کربن(2007-1967)

 

بررسی توصیفی رابطه بین مصرف انرژی و انتشار کربن حاکی از وجود یک رابطه یکنواخت مثبت بین متغیرهای یاد شده بوده و بیانگر پایین بودن بهره­وری انرژی در کشور است (نمودار 3).

 

 

نمودار 3. رابطه بین مصرف انرژی و انتشار سرانه کربن(2007-1967)

 

رابطه توصیفی بین انتشار کربن و شاخص درجه بودن تجاری در نمودار 4 نشان داده شده است. همانطور که مشاهده می­شود در دوره مورد بررسی، افزایش درجه بازبودن تجاری در کشور با افزایش انتشار آلودگی همراه بوده است.

 

 

نمودار 4. رابطه بین شاخص بازبودن تجاری و انتشار سرانه کربن(2007-1967)

 

جدول 3 خلاصه­ای از شاخص­های آمار توصیفی متغیرهای مورد استفاده در مدل را ارائه می­دهد.

 

جدول 3. ویژگی­های توصیفی متغیرها

بیشترین

کمترین

انحراف معیار

میانگین

متغیر

98/6

60/2

13/1

33/4

2CO

60/2270

06/1122

72/293

67/1590

GDP

40/979

60/49

05/256

93/366

ENG

77/76

77/13

60/13

29/42

TRADE

 

طبق آمار ترازنامه انرژی کل، مصرف نهایی انرژی در ایران از سال 1967 با رشد متوسط سالیانه91/8% از 6/49 میلیون بشکه معادل نفت خام به 4/979 میلیون بشکه معادل نفت خام در سال 2007 رسیده است که در طول این 41 سال مصرف نهایی انرژی در کشور بیش از 19 برابر شده است.

5. برآورد مدل و تجزیه و تحلیل یافته­ها

این قسمت از تحقیق به برآورد مدل و تجزیه و تحلیل یافته­ها اختصاص دارد. در این راستا در بخش اول، پایایی متغیرها بررسی شده و مرتبه انباشتگی آن­ها تعیین می­شود. در بخش دوم وجود رابطه بلندمدت بین متغیرهای مدل مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت در بخش سوم کشش­های بلندمدت برآورد می­شوند.

 

5-1. بررسی پایایی متغیرها

قبل از برآورد مدل، در ابتدا لازم است با استفاده از آزمون­های ریشه واحد، پایایی متغیرهای مورد استفاده در مدل مورد بررسی قرار گرفته و در صورت عدم پایایی، وجود رابطه بلندمدت بین آن­ها آزمون شود؛ چرا که در غیر این­صورت احتمال وجود رگرسیون ساختگی وجود داشته و نتایج بدست آمده از برآورد مدل قابل اعتماد نخواهند بود. نتایج بررسی پایایی متغیرها با استفاده از دو آزمون دیکی- فولر تعمیم‌یافته (ADF) و فلیپس- پرون (PP) در جدول 2 ارائه شده است. همانطور که از جدول 2 مشاهده می­شود، تمامی متغیرها براساس هر دو آزمون ADF و PP در سطح معنی­داری 5 % در سطح ناپایا بوده و با یک­بار تفاضل­گیری پایا می­شوند. به عبارت دیگر، تمامی متغیرها انباشته از مرتبه یک هستند.

 

جدول 4. نتایج آزمون ایستایی متغیرها

 

متغیر

آماره آزمون ADF

آماره آزمون PP

در سطح و با عرض از مبدأ و روند

با یک مرتبه تفاضل‌گیری و با عرض از مبدأ

در سطح و با عرض از مبدأ و روند

با یک مرتبه تفاضل‌گیری و با عرض از مبدأ

2LCO

83/1-

*34/6-

93/1-

*34/6-

LGDP

12/2-

**33/3-

88/1-

**08/3-

2LGDP

10/2-

**33/3-

85/1-

**08/3-

LENG

12/3-

**32/3-

15/2-

*08/4-

LTRAD

16/2-

*36/4-

95/1-

*40/4-

* معنی­دار در سطح احتمال 1%

** معنی­دار در سطح احتمال 5%             

 

5-2. بررسی بردار همگرایی

نتایج حاصل از آزمون پایایی متغیرها، حاکی از آن است که تمام متغیرها انباشته از مرتبه یک هستند. پس از تعیین مرتبه انباشتگی متغیرها، وجود رابطه بلندمدت بین متغیرها با استفاده از روش هم­انباشتگی جوهانسون مورد بررسی قرار می­گیرد. نتایج حاصل از روش ماتریس حداکثر مقادیر ویژه، وجود یک بردار بلندمدت در سطح احتمال 1% بین متغیرهای مدل را تأیید می­کند. نتایج در جدول 5 ارائه شده است.

 

جدول 5. آزمون حداکثر مقادیر ویژه ()

مدل دوم

مدل اول

 

مقدار بحرانی در سطح 99%

آماره آزمون

مقدار بحرانی در سطح 99%

آماره آزمون

فرضیه مقابل

فرضیه صفر

24/32

99/47

77/38

09/51

1=r

0=r

52/25

*42/22

24/32

*39/29

2=r

1≥r

63/18

11/7

52/25

76/12

3=r

2≥r

65/6

84/1

63/18

69/6

4=r

3≥r

 

5-3. برآورد مدل به روش حداقل مربعات پویا

نتایج آزمون هم­انباشتگی جوهانسن حاکی از آن است که یک رابطه تعادلی بلندمدت بین انتشار سرانه کربن و تعیین‌کننده­های آن (متغیرهای توضیحی ملحوظ در مدل) در نمونه مورد بررسی وجود دارد. لذا در این قسمت به برآورد کشش­های بلندمدت پرداخته می­شود. در مطالعه حاضر از رهیافت حداقل مربعات پویا برای برآورد کشش­های بلندمدت استفاده شده است. نتایج برآورد مدل به روش حداقل مربعات پویا در جدول 6 ارائه شده است.

در این مطالعه فرضیه زیست‌محیطی کوزنتس به دو شکل درجه یک و درجه دو مورد آزمون قرارگرفت. براساس نتایج  بدست آمده برای مدل درجه دو، اگرچه همه متغیرهای مدل، علامت‌های مورد انتظار را دارند ولی از نظر معنی­داری آماری ضرایب رضایت‌بخش نبوده و رد می­گردد. با توجه به معنی­داری آماری ضرایب و قوت نتایج بدست آمده در مدل درجه یک، مدل یاد شده به عنوان مدل پایه مورد استناد قرار می­گیرد.

 

 

جدول 6. نتایج برآورد کشش­های بلندمدت با استفاده از رهیافت حداقل مربعات پویا

 

مدل اول

مدل دوم

متغیر

ضریب

انحراف معیار

ضریب

انحراف معیار

LGDP

95/0

49/6

*51/0

14/0

2LGDP

03/0-

44/0

-

-

LENG

*17/0

02/0

*17/0

02/0

LTRADE

*33/0

09/0

*32/0

07/0

C

89/5-

96/23

*29/4-

78/0

R-squared

95/0

95/0

Adj R-squared

92/0

93/0

Durbin-Watson stat

73/1

68/1

* معنی­دار در سطح 1%

 

نتایج بدست آمده بیانگر وجود یک رابطه یکنواخت مثبت بین تولید ناخالص داخلی سرانه و انتشار سرانه گاز دی­اکسیدکربن در نمونه مورد بررسی است و وجود یک رابطه به شکل U معکوس بین متغیرهای مذکور را رد می­کند. با توجه به نتایج جدول 6، می­توان بیان کرد که تولید ناخالص داخلی سرانه، درجه باز بودن تجاری و مصرف نهایی انرژی دارای تأثیری مثبت بر انتشار سرانه گاز دی­اکسیدکربن هستند. ضرایب بدست آمده برای تمامی متغیرها از نظر آماری معنی­دار و با انتظارات تئوریکی سازگار هستند. مثبت و معنی­دار بودن آماری ضریب تولید ناخالص داخلی سرانه نشان می­دهد که در ایران افزایش درآمد سرانه منجر به افزایش انتشار سرانه گاز دی­اکسیدکربن شده است و به ازای یک درصد افزایش در تولید ناخالص داخلی سرانه با فرض ثابت بودن سایر شرایط، انتشار سرانه کربن حدود 51/0 درصد افزایش می­یابد. البته با توجه به نبود استانداردهای زیست‌محیطی مناسب، کیفیت نهادی پایین، پایین بودن تکنولوژی تولید، عدم کارایی فنی در تولید بویژه بخش صنعت و عدم کارایی فنی در بخش حمل و نقل چندان دور از انتظار نیست که در ایران افزایش رشد اقتصادی منجر به افزایش تخریب­های زیست محیطی شود.

ضریب بدست آمده برای درجه باز بودن تجاری مثبت و از نظر آماری در سطح یک درصد معنی­دار است و بیانگر این است که در ایران افزایش درجه باز بودن تجاری، منجر به افزایش آلودگی­های زیست‌محیطی شده است و به ازای هر 1 واحد درصد افزایش در شاخص باز بودن تجاری با فرض ثابت بودن سایر شرایط، انتشار سرانه گاز دی­اکسیدکربن در حدود 32/0 درصد افزایش یافته است. با توجه به وابستگی ساختار تجاری کشور به صادرات نفت چنین نتیجه­ای دور از انتظار نیست.

در نهایت ضریب بدست آمده برای مصرف نهایی انرژی مثبت و از لحاظ آماری در سطح 1 درصد معنی­دار است و بیان می­کند که با افزایش یک درصد مصرف نهایی انرژی با فرض ثابت بودن سایر شرایط، انتشار سرانه گاز دی­اکسیدکربن حدود 17/0 درصد افزایش یافته است که حکایت از عدم کارایی فنی در تولید و مصرف انرژی در کشور دارد. آماره ضریب تعیین 2R نشان می­دهد که حدود 94 درصد تغییرات انتشار کربن توسط متغیرهای مستقل انتخاب شده توضیح داده می­شود که بیانگر مناسب بودن متغیرهای مستقل انتخاب شده است.

 

6. جمع‌بندی و توصیه­های سیاستی

هدف اصلی این مطالعه، بررسی تأثیر رشد اقتصادی، باز بودن تجاری و مصرف انرژی بر آلودگی محیط زیست در ایران در دوره 2007-1967 است. نتایج بدست آمده نشان می­دهد که هر سه متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه، باز بودن تجاری و مصرف انرژی، اثر مثبت و معنی­داری بر انتشار سرانه گاز دی­اکسیدکربن دارند. نتایج بدست آمده بیانگر وجود یک رابطه مثبت و یکنواخت بین رشد اقتصادی و آلودگی­های زیست‌محیطی است و نشان می­دهد که در طول دوره مورد بررسی، رشد اقتصادی در ایران سبب تنزل کیفیت محیط زیست شده است که دلایل آن را می­توان در اولویت بالای تولید و اشتغال نسبت به محیط زیست پاک در کشور، پایین بودن استانداردهای زیست‌محیطی، پایین بودن تکنولوژی تولید، عدم کارایی فنی در تولید و مصرف انرژی، عدم وجود کارایی فنی در بخش حمل و نقل، کیفیت پایین نهادهای دولتی و... جستجوکرد. همچنین براساس نتایج بدست آمده، در ایران در دوره مورد بررسی، با افزایش درجه باز بودن تجاری، تخریب­های زیست‌محیطی افزایش پیدا کرده است. نتایج نشان می­دهد که با افزایش مصرف نهایی انرژی در کشور، انتشار سرانه گاز دی­اکسیدکربن افزایش یافته است که بیانگر اثر معکوس مصرف انرژی بر کیفیت محیط زیست در ایران است.

 

توصیه‌های سیاستی

-      با توجه به اینکه در نمونه مورد بررسی، با افزایش رشد اقتصادی انتشار آلودگی به طور یکنواخت افزایش می­یابد و کاهش رشد اقتصادی هم مخالف اهداف توسعه­ای کشور است، لذا بایستی با اتخاذ راهکارهایی مانند بالا بردن بهره­وری انرژی در بخش تولید، تشویق نوآوری­های تکنولوژیکی و ... سعی شود اثرات منفی رشد اقتصادی بر محیط زیست کاهش داده شود.

-      براساس یافته­های تحقیق، افزایش مصرف انرژی در کشور منجر به افزایش انتشار کربن می­شود. در این راستا، استفاده از دستگاه­هایی با استاندارد بالا که مصرف انرژی کمتری دارند، می­تواند به‌طور قابل توجهی مصرف انرژی را در بخش مصرفی کاهش داده و منجر به کاهش انتشار آلاینده­ها شود. گفتنی است که تولید و مصرف این دستگاه­ها بایستی توسط دولت حمایت شود. همچنین در زمینه صرفه­جویی در بخش انرژی بایستی کارهای فرهنگی و تبلیغاتی انجام بگیرد.

-      یافته­های تحقیق حاکی از آن است که بازبودن تجاری تأثیر مثبتی بر آلودگی محیط زیست دارد. بنابراین اگر هدف کاهش میزان آلودگی باشد، تغییر ترکیب کالاهای تجاری کشور به سمت کالاهایی که آلودگی کمتری در فرایند تولید آن­ها ایجاد می‌شود، می­تواند به‌طور قابل توجهی منجر به کاهش انتشار آلودگی در کشور شود.

 

منابع

الف- فارسی

برقی اسکویی، محمدمهدی (١٣٨٧)، «آثار آزادسازی تجاری بر انتشار گازهای گلخانه‌ای (دی‌اکسیدکربن) در منحنی زیست‌محیطی کوزنتس»، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره ٨٢، صص ٢١-١.

برقی اسکویی، محمدمهدی و کاظم یاوری (1386)، «سیاست‌های زیست‌محیطی، مکان‌یابی صنایع و الگوی تجاری (آزمون فرضیه PHH در ایران)»، فصلنامه پژوهشهای بازرگانی، شماره ٤٢، بهار، صص ٢٨-١.

بهبودی، داود، فلاحی، فیروز و اسماعیل برقی گلعذانی (١٣٨٨)، «عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر انتشار سرانه دی‌اکسیدکربن در ایران (١٣٨٣-١٣٤٦)»، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره ٩٠، بهار، صص ١٧-١.

پژویان، جمشید و نیلوفر مرادحاصل (١٣٨٦)، «بررسی اثر رشد اقتصادی بر آلودگی هوا»، فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی، سال هفتم، شماره چهارم، زمستان، صص ١٦٠-١٤١.

پورکاظمی، محمدحسین و ایلناز ابراهیمی (١٣٨٧)، «بررسی منحنی کوزنتس زیست‌محیطی در خاورمیانه»، فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی ایران، سال دهم، شماره ٣٤، صص ٧٥-٧١.

خسروی فرد، سام (1388)، ایران از کیوتو تا کپنهاگ، www.blogfa.com.

سلیمی‌فر، مصطفی و جلال دهنوی (١٣٨٨)، «مقایسه منحنی زیست‌محیطی کوزنتس در کشورهای عضو OECD و کشورهای در حال توسعه: تحلیل مبتنی بر داده‌های پانل»، مجله دانش و توسعه (علمی- پژوهشی)، شماره ٢٩، صص ٢٠٠-١٨١.

صادقی، حسین و رحمان سعادت (١٣٨٣)، «رشد جمعیت، رشد اقتصادی و اثرات زیست‌محیطی در ایران (یک تحلیل علی)»، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره ٦٤، صص ١٨٠-١٦٣.

 

ب. انگلیسی

 Antweiler, W., Copeland, B. R. and M. S. Taylor (2001), “Is Free Trade Good For The Environment?”, The American Economic Review, Vo1.91, No. 4, pp. 877-908.

Ferda Halicioglu, (2009), “An Econometric Study of CO2 Emissions, Energy Consumption, Income and Foreign Trade in Turkey”, The Journal of Energy Policy, No. 37, pp.1156-1164.

 Leitao, Alexandra (2010), “Corruption and Environmental Kuznets CurveEmpirical Evidence for Sulfur”, Ecological Economics, No. 66, pp. 2191-2201.

 Lopez, Ramon and Siddhartha Mitra (2000), “Corruption, Pollution and the Kuznets Environment Curv”, Jurnal of Environmental Economics and Management, No. 40, pp. 137-150, www.idealibrary.com

 Pellegrini, Lorenzo and Gerlagh Reyer (2006), “Corruption, Democracy, and Environmental Policy an Empirical Contribution to the Debat”, The Journal of Environmental & Development, Vol. 15, No. 3,  pp. 332-354.

  Temurshoev, Umed (2006), “Pollution Haven Hyphotheshs or Factor Endowment Hyphothesis: Theory & Empirical for The Us & China”, WorkingPaper Series, ISSN, pp. 1211-3298 .

  Zarzoso, I. Martines and A. Bengochea Morancho (2004), “Pooled Mean Group Estimation of an Environmental Kuznets Curve for CO2”, Economhcs Letters, No. 82,  pp. 121-126, www.sciencedirect.com.

 


پیوست

ENG

TRADE

GDP

CO2

year

ENG

TRADE

GDP

CO2

year

298.6

21.31096

1122.06

3.39394

1988

49.6

35.5928

1133.365

2.603871

1967

324.

 

27.528

1161.618

3.591863

1989

54.8

36.67598

1239.508

3.070094

1968

338.8

37.65916

1292.165

4.172784

1990

60.7

37.97922

1359.72

3.008616

1969

373.9

44.56305

1431.699

4.2248

1991

65.6

38.91303

1450.095

3.234177

1970

414.2

41.14782

1468.755

4.401538

1992

73.1

43.98288

1586.799

3.46829

1971

449.0

47.24486

1422.553

4.019926

1993

82.5

44.385

1789.355

3.512096

1972

482.1

43.39339

1394.956

5.110896

1994

99.7

54.64712

1831.882

4.159743

1973

493.5

34.82447

1409.119

4.828942

1995

114.7

71.94285

1943.28

4.479957

1974

524.5

35.79911

1485.855

4.783139

1996

133.9

76.7743

1991.222

4.202025

1975

551.2

32.70973

1512.865

4.775904

1997

155.7

66.97038

2270.596

4.5731

1976

554.0

29.29622

1527.982

5.107867

1998

177.9

61.37469

2170.865

4.636698

1977

584.0

36.28725

1531.624

5.030771

1999

174.8

46.41908

1944.673

4.444249

1978

620.3

40.13986

1584.12

5.301394

2000

189.0

43.22598

1747.031

4.339837

1979

637.8

39.29118

1615.974

5.490948

2001

184.8

41.48152

1464.234

3.090575

1980

685.0

49.26598

1710.172

5.679173

2002

195.6

38.81066

1339.633

2.784792

1981

723.4

52.93764

1803.691

5.956242

2003

220.9

37.26326

1459.787

3.284689

1982

776.4

54.97549

1866.859

6.216301

2004

263.8

38.54554

1584.521

3.435855

1983

840.1

57.71484

1924.388

6.174916

2005

284.6

27.8407

1501.556

3.327836

1984

914.7

56.86533

2008.424

6.870126

2006

306.8

22.94388

1473.392

3.413977

1985

979.4

53.72

2137.431

6.977955

2007

287.3

13.77244

1291.136

3.040733

1986

 

 

 

 

 

303.1

17.82895

1232.505

3.165384

1987

 

 

 

 

 

 



* استاد گروه اقتصاد دانشگاه تبریز                                                                                                        m.motafakker@gmail.com

** دانشجوی دکتری اقتصاد دانشگاه تبریز                                                                             robab.mohammadi@yahoo.com

1. Kyoto Protocol

[2].  Halicioglu (2009)

[3]. خسروی فرد (1388)

[4]. سازمان بهره‌وری انرژی ایران

[5]. پژویان و مرادحاصل (١٣٨٦)

[6]. Lopez and Mitra (2000)

[7]. Grossman and Krueger (1991)

[8]. Leitao (2010)

[9]. Brock and Taylor (2003)

[10]. Lieb (2004)

[11]. Leitao (2010) and Lopez and Mitra (2000)

[12]. برقی اسکویی (١٣٨٧)

[13]. Taylor and Kopland

[14]. دهقان (١٣٨٨)

[15]. برقی اسکویی (١٣٨٧)

[16]. Morancho and Zarzoso (2004)

[17].Emurshoev (2006)

[18]. به دلیل اینکه داده‌های مربوط به مصرف نهایی انرژی از سال 1967 به بعد موجود است و داده‌های مربوط به شاخص باز بودن تجاری تا سال 2007 موجود است، طول دوره زمانی این مطالعه به سال های 2007-1967 محدود شده است.

الف- فارسی
برقی اسکویی، محمدمهدی (١٣٨٧)، «آثار آزادسازی تجاری بر انتشار گازهای گلخانه‌ای (دی‌اکسیدکربن) در منحنی زیست‌محیطی کوزنتس»، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره ٨٢، صص ٢١-١.
برقی اسکویی، محمدمهدی و کاظم یاوری (1386)، «سیاست‌های زیست‌محیطی، مکان‌یابی صنایع و الگوی تجاری (آزمون فرضیه PHH در ایران)»، فصلنامه پژوهشهای بازرگانی، شماره ٤٢، بهار، صص ٢٨-١.
بهبودی، داود، فلاحی، فیروز و اسماعیل برقی گلعذانی (١٣٨٨)، «عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر انتشار سرانه دی‌اکسیدکربن در ایران (١٣٨٣-١٣٤٦)»، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره ٩٠، بهار، صص ١٧-١.
پژویان، جمشید و نیلوفر مرادحاصل (١٣٨٦)، «بررسی اثر رشد اقتصادی بر آلودگی هوا»، فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی، سال هفتم، شماره چهارم، زمستان، صص ١٦٠-١٤١.
پورکاظمی، محمدحسین و ایلناز ابراهیمی (١٣٨٧)، «بررسی منحنی کوزنتس زیست‌محیطی در خاورمیانه»، فصلنامه پژوهش‌های اقتصادی ایران، سال دهم، شماره ٣٤، صص ٧٥-٧١.
خسروی فرد، سام (1388)، ایران از کیوتو تا کپنهاگ، www.blogfa.com.
سلیمی‌فر، مصطفی و جلال دهنوی (١٣٨٨)، «مقایسه منحنی زیست‌محیطی کوزنتس در کشورهای عضو OECD و کشورهای در حال توسعه: تحلیل مبتنی بر داده‌های پانل»، مجله دانش و توسعه (علمی- پژوهشی)، شماره ٢٩، صص ٢٠٠-١٨١.
صادقی، حسین و رحمان سعادت (١٣٨٣)، «رشد جمعیت، رشد اقتصادی و اثرات زیست‌محیطی در ایران (یک تحلیل علی)»، مجله تحقیقات اقتصادی، شماره ٦٤، صص ١٨٠-١٦٣.
 
ب. انگلیسی
 Antweiler, W., Copeland, B. R. and M. S. Taylor (2001), “Is Free Trade Good For The Environment?”, The American Economic Review, Vo1.91, No. 4, pp. 877-908.
Ferda Halicioglu, (2009), “An Econometric Study of CO2 Emissions, Energy Consumption, Income and Foreign Trade in Turkey”, The Journal of Energy Policy, No. 37, pp.1156-1164.
 Leitao, Alexandra (2010), “Corruption and Environmental Kuznets CurveEmpirical Evidence for Sulfur”, Ecological Economics, No. 66, pp. 2191-2201.
 Lopez, Ramon and Siddhartha Mitra (2000), “Corruption, Pollution and the Kuznets Environment Curv”, Jurnal of Environmental Economics and Management, No. 40, pp. 137-150, www.idealibrary.com
 Pellegrini, Lorenzo and Gerlagh Reyer (2006), “Corruption, Democracy, and Environmental Policy an Empirical Contribution to the Debat”, The Journal of Environmental & Development, Vol. 15, No. 3,  pp. 332-354.
  Temurshoev, Umed (2006), “Pollution Haven Hyphotheshs or Factor Endowment Hyphothesis: Theory & Empirical for The Us & China”, WorkingPaper Series, ISSN, pp. 1211-3298 .
  Zarzoso, I. Martines and A. Bengochea Morancho (2004), “Pooled Mean Group Estimation of an Environmental Kuznets Curve for CO2”, Economhcs Letters, No. 82,  pp. 121-126, www.sciencedirect.com.