• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
عباس معمارنژاد؛ شیدا نعمت الهی سروستانی؛ تیمور محمدی
چکیده
اعمال مکانیزم تنظیمات مرزی کربن یا تعرفه های کربن به عنوان ابزار مقابله با نشت کربن و کاهش رقابت پذیری تولیدات از سوی اتحادیه اروپا در قالب مرحله گذار از اکتبر سال 2023 اجرایی شده و مرحله قطعی آن از سال 2026 اجرایی خواهد شد. برخی کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا و ژاپن نیز اعمال سیاست مشابهی را پیش بینی کرده اند. این درحالی است که کشورهای ...
بیشتر
اعمال مکانیزم تنظیمات مرزی کربن یا تعرفه های کربن به عنوان ابزار مقابله با نشت کربن و کاهش رقابت پذیری تولیدات از سوی اتحادیه اروپا در قالب مرحله گذار از اکتبر سال 2023 اجرایی شده و مرحله قطعی آن از سال 2026 اجرایی خواهد شد. برخی کشورها از جمله ایالات متحده آمریکا و ژاپن نیز اعمال سیاست مشابهی را پیش بینی کرده اند. این درحالی است که کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته انجام اقدامات مقابله با تغییرات اقلیمی و کاهش انتشار کربن را بر اساس توافقنامه پاریس متعهد شده اند. این امر نگرانی کشورهای اعمال کننده تعرفه های کربن از نشت کربن حتی بعد از ایجاد توافقنامه پاریس را نشان می دهد. نظر به اینکه اتحادیه اروپا اعلام کرده تعرفه های کربن را ابتدا بر صنایع انرژی بر اعمال خواهد کرد، این مطالعه با استفاده از مدل GTAP-E به بررسی تغییر در میزان انتشار دی اکسید کربن در صنایع ایران در نتیجه اعمال تعرفه های کربن از سوی اتحادیه اروپا، ژاپن، ایالات متحده آمریکا و تمامی مناطق بر صنایع انرژی بر ایران پرداخته است. جامعه آماری پژوهش شامل 141 منطقه و 65 بخش موجود در داده های GTAP10 است که در سال 2019 منتشر شده است. برآورد مدل نشان می دهد تحت هر چهار سناریو میزان تولید و انتشار دی اکسید کربن در بخش صنایع انرژی بر و کل صنایع ایران، کاهش خواهد یافت. بیشترین میزان کاهش تولیدات صنعتی و انتشار دی اکسید کربن در صورت وضع تعرفه های کربن از سوی تمامی مناطق برآورد شده است.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
حمید آماده؛ علیرضا مقدم؛ مرتضی خورسندی
چکیده
در این مقاله، اثرات نااطمینانی سیاست های اقتصادی و قیمت نفت بر انتشار گاز کربن دی اکسید به عنوان معیار کیفیت زیست محیطی در هفت کشور عضو اوپک در دوره زمانی سال های 1990 تا 2019 مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس چارچوب نظری، نااطمینانی سیاست هایاقتصادی به صورت مستقیم و غیر مستقیم، مانند اثر سیاستگذاری، کانال مصرف و سرمایه گذاری، بر کیفیت ...
بیشتر
در این مقاله، اثرات نااطمینانی سیاست های اقتصادی و قیمت نفت بر انتشار گاز کربن دی اکسید به عنوان معیار کیفیت زیست محیطی در هفت کشور عضو اوپک در دوره زمانی سال های 1990 تا 2019 مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس چارچوب نظری، نااطمینانی سیاست هایاقتصادی به صورت مستقیم و غیر مستقیم، مانند اثر سیاستگذاری، کانال مصرف و سرمایه گذاری، بر کیفیت محیط زیست اثر میگذارد. در این راستا به کمک داده های پانلی، الگو های تجربی این مطالعه با روش حداقل مربعات معمولی کاملاً اصلاح شده (FMOLS) مورد برآورد و ارزیابی قرار گرفتند. نتایج برآورد الگو ها حاکی است که متغیرهای نااطمینانی سیاست هایاقتصادی و قیمت نفت در هر دو الگو از لحاظ آماری معنیدار بوده و ضریب آنها مثبت است. به عبارت دیگر، افزایش نااطمینانی سیاست های اقتصادی و قیمت سبد نفتی اوپک در این دوره زمانی، موجب بالاتر رفتنِ انتشار گاز کربن دی اکسید و به دنبال آن، کاهش کیفیت محیط زیست در کشورهای عضو اوپک شده است. همچنین، نتایج بیانگرِ تاییدِ رابطهای U وارون میان رشد اقتصادی و کیفیت محیط زیست در این کشورها در دوره زمانی یاد شده، براساس فرضیه منحنی زیست محیطی کوزنتس است.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
زهرا ستاری نسب؛ عبدالرسول قاسمی؛ مهدی بحرالعلوم
چکیده
چکیده
تامین مالی طرحهای بالادستی صنعت نفت از طریق قراردادهای سرمایه گذاری با توجه به محدودیتهای ناشی از تحریمهای اقتصادی، با چالشهای متعددی روبرو میباشد. به منظور طراحی سبد تامین مالی طرحهای مذکور توسط این شرکت ملی نفت ایران، ابتدا معیارهای روشهای تامین مالی از طریق مرور ادبیات شناسایی و سپس با بکارگیری روش دلفی فازی، ...
بیشتر
چکیده
تامین مالی طرحهای بالادستی صنعت نفت از طریق قراردادهای سرمایه گذاری با توجه به محدودیتهای ناشی از تحریمهای اقتصادی، با چالشهای متعددی روبرو میباشد. به منظور طراحی سبد تامین مالی طرحهای مذکور توسط این شرکت ملی نفت ایران، ابتدا معیارهای روشهای تامین مالی از طریق مرور ادبیات شناسایی و سپس با بکارگیری روش دلفی فازی، غربالگری و 6 معیار اصلی تعیین گردید. سپس با استفاده از تکنیک دنپ فازی مشخص گردید که در بین معیارهای مزبور، محدودیت ساختار بازپرداخت، ریسک نوسانات نرخ ارز، نظارت عوامل بیرونی از نوع علت (تاثیر گذار) و عوامل هرینه تامین مالی، مدت زمان لازم برای کسب منابع مالی و ریسک عدم حصول منابع مالی از نوع معلول (اثرپذیر) هستند. علاوه بر این مدت زمان لازم برای کسب منابع مالی دارای وزن بیشتری نسبت به سایر معیارها است. در ادامه با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی مشخص گردید انتشار اوراق سلف بالاترین اولویت و اخذ تسهیلات بانکی بینالمللی کمترین اولویت را دارند. جامعه اماری این تحقیق 12 نفر از خبرگان و تصمیمگیران صنعت نفت و حوزه بانک و بازار سرمایه برای پاسخگویی به پرسشنامههای ساختارمند انتخاب شدند.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
رضا طالبلو؛ پریسا مهاجری
چکیده
مقاله حاضر به بررسی کاربرد الگوهای خانواده شبکه عصبی بازگشتی (مشتمل بر RNN، LSTM و GRU) در پیشبینی شاخص صنایع بورسی انرژی با استفاده از دادههای سری زمانی از 1 مه 2020 تا 1 مه 2024 پرداخته است. دادههای روزانه به دو قسمت دوره آموزش یا یادگیری (80 درصد) و دوره آزمون (20 درصد) تقسیم شدند و در گام اول، معماری بهینه الگوها (برآورد ابرپارامترها) برای ...
بیشتر
مقاله حاضر به بررسی کاربرد الگوهای خانواده شبکه عصبی بازگشتی (مشتمل بر RNN، LSTM و GRU) در پیشبینی شاخص صنایع بورسی انرژی با استفاده از دادههای سری زمانی از 1 مه 2020 تا 1 مه 2024 پرداخته است. دادههای روزانه به دو قسمت دوره آموزش یا یادگیری (80 درصد) و دوره آزمون (20 درصد) تقسیم شدند و در گام اول، معماری بهینه الگوها (برآورد ابرپارامترها) برای پیشبینی 1، 2، 5 و 20 روز کاری با استفاده از دادههای دوره یادگیری انجام شد و سپس، خطاهای پیشبینی سه الگوی غیرخطی یادگیری ماشین با الگوی خطی اقتصادسنجی ARIMA در افقهای مختلف زمانی مقایسه شدند. یافتهها در دو حوزه اعتبارسنجی متقابل مدلهای یادگیری ماشین و همچنین خطای پیشبینی حاکی از آن است که: نخست، با افزایش افق پیشبینی، اندازه رسته لازم برای حصول به بهترین پیشبینی برای هر سه الگوی یادگیری ماشین کاهش مییابد و هر چه اندازه حجم نمونه ورودی یادگیری بزرگتر باشد، اندازه رسته کوچکتر خواهد بود. دوم، در افقهای پیشبینی کوتاهمدت 1، 2 و 5 روز کاری، مدلهای یادگیری ماشین خصوصاً LSTM، خطای پیشبینی کمتری در مقایسه با ARIMA دارند، درحالیکه در افق پیشبینی 20 روز کاری (1 ماه)، دقت پیشبینی ARIMA نزدیک به مدلهای غیرخطی هوش مصنوعی میشود. سوم، به موازات با افزایش افق پیشبینی، بر مقدار خطا افزوده میشود به طوریکه دقت پیشبینی از حدود 5/98 درصد (برای افق 1 روزه) به 5/92 درصد (برای افق 20 روزه) کاهش مییابد. چهارم، انتخاب روش مناسب در پیشبینی شاخص صنایع بورسی انرژی، بستگی به افق پیشبینی و مشخصات دادهها دارد.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
اسحق زرین؛ فروزان بکتاش؛ سید رسول آقاداوود
چکیده
این مقاله با هدف ارائه مدل توسعه صنعتی و تجاری در صنعت نفت و گاز ایران در شرکت نفت و گاز گچساران انجام گرفت. مقاله حاضر از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی ـ توسعهای است و از منظر روش گردآوری دادهها، یک پژوهشهای پیمایشی ـ مقطعی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح آمیخته اکتشافی استفاده گردید. جامعه مشارکتکنندگان در بخش کیفی شامل مدیران ...
بیشتر
این مقاله با هدف ارائه مدل توسعه صنعتی و تجاری در صنعت نفت و گاز ایران در شرکت نفت و گاز گچساران انجام گرفت. مقاله حاضر از نظر هدف، یک پژوهش کاربردی ـ توسعهای است و از منظر روش گردآوری دادهها، یک پژوهشهای پیمایشی ـ مقطعی است. برای دستیابی به هدف پژوهش از طرح آمیخته اکتشافی استفاده گردید. جامعه مشارکتکنندگان در بخش کیفی شامل مدیران با سابقه شرکت نفت و گاز گچساران است. نمونهگیری به روش نمونهگیری نظری صورت پذیرفته و با 11 مصاحبه، اشباع نظری حاصل شده است. جامعه آماری بخش کمی نیز شامل کارشناسان شرکت نفت و گاز گچساران است که با فرمول کوکران حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید. با روش نمونهگیری تصادفی ساده حجم نمونه مورد نیاز تأمین شد. برای گردآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته و پرسشنامه محققساخته استفاده شد. مقولههای زیربنایی توسعه صنعتی و تجاری در صنعت نفت و گاز ایران با روش گراندد تئوری در نرمافزار Maxqda 20 شناسایی شد. مدل نهایی با روش حداقل مربعات جزئی در نرمافزار Smart PLS 3 اعتبارسنجی گردید. نتایج نشان داده است شاخصهای مالی و اقتصادی بر توسعه قابلیتهای انسانی، فنی و مدیریتی تأثیر میگذارند. این قابلیتها نیز بر راهبردهای تجاریسازی تأثیر میگذارند. در این رابطه فضای قانونی و سیاسی کشور بستر لازم را فراهم میآورد و ریسکپذیری صنعت نقش مداخلهگر را ایفا میکند. در نهایت راهبردهای تجاریسازی به توسعه صنعتی و تجاری منجر میشود.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
محمد رضا کاظمی نجف آبادی؛ محمد مهدی حاجیان؛ غدیر مهدوی کلیشمی؛ محمد هاشم بت شکن
چکیده
در سالهای اخیر انتقال ریسک از بازارهای بیمهای به بازار سرمایه بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت ریسک در دنیا شناخته شده است. انتقال ریسک به بازار سرمایه از طریق انتشار اوراق حوادث فاجعهآمیز صورت میپذیرد و راهکاری مطمئن برای تضمین جبران خسارتهای ناشی از حوادث سهمگین و بیمهناپذیر است. از سوی دیگر با توجه به ریسکهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر انتقال ریسک از بازارهای بیمهای به بازار سرمایه بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای مدیریت ریسک در دنیا شناخته شده است. انتقال ریسک به بازار سرمایه از طریق انتشار اوراق حوادث فاجعهآمیز صورت میپذیرد و راهکاری مطمئن برای تضمین جبران خسارتهای ناشی از حوادث سهمگین و بیمهناپذیر است. از سوی دیگر با توجه به ریسکهای موجود در صنعت نفت و گاز کشور، استفاده از این اوراق موضوعی ضروری و اجتنابناپذیر است. پژوهش حاضر درصدد است با شناسایی و اولویتبندی الزامات انتشار اوراق حوادث فاجعهآمیز در صنعت نفت کشور، بستر علمی لازم را جهت انتشار این اوراق برای سیاستگذاران و فعالان این عرصه فراهم آورد. دراین مطالعه با استفاده از روش دلفی و از طریق پرسشنامه با طیف لیکرت و احصاء نظرات خبرگان صنعت نفت در سه دور متوالی، تعداد شش معیار شامل سی و دو زیر معیار را بهعنوان الزامات اساسی در انتشار اوراق بهادار بیمهای در صنعت نفت ایران شناسایی شدهاند. همچنین با بهرهگیری از روش رتبهبندی و تحلیل سلسله مراتبی و استفاده مجدد از نظرات خبرگان، معیارها و زیر معیارهای احصاء شده اولویتبندی گردیدند. براساس یافتههای تحقیق، الزامات اصلی جهت انتشار اوراق بیمهای در صنعت نفت ایران به ترتیب اولویت عبارتند از: اصلاح و ابداع قوانین، مدیریت فرآیندها، شفافیت، مدیریت دانش، ایجاد و تقویت بسترهای نرمافزاری، آموزش و فرهنگسازی. براساس نتایج حاصل از این پژوهش، سیاستگذاران و فعالان این عرصه جهت انتشار موفقیتآمیز اوراق حوادث فاجعهآمیز میبایست ابعاد مختلفی را که در این پژوهش احصا گردیده است در نظر گرفته و به کار گیرند.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
محمدعلی زمانی؛ حسین حسن زاده؛ علی سیفیان؛ محمد قزلباش
چکیده
در اسناد بالادستی کشور از جمله سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، یکی از راههای افزایش تابآوری اقتصادی، انجام سرمایهگذاریهای بلندمدت در صنعت نفت و گاز بهمنظور حفظ سطوح تولیدی فعلی و افزایش ظرفیت آن است. این درحالی است که طی سالهای اخیر تحریمهای شدیدی علیه کشور بهویژه در حوزه انرژی اعمال شده است. باتوجه به نیاز ...
بیشتر
در اسناد بالادستی کشور از جمله سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، یکی از راههای افزایش تابآوری اقتصادی، انجام سرمایهگذاریهای بلندمدت در صنعت نفت و گاز بهمنظور حفظ سطوح تولیدی فعلی و افزایش ظرفیت آن است. این درحالی است که طی سالهای اخیر تحریمهای شدیدی علیه کشور بهویژه در حوزه انرژی اعمال شده است. باتوجه به نیاز بالای سرمایهگذاری در پروژههای صنعت نفت و گاز، عدم امکان پوشش کامل نیازهای سرمایهگذاری این صنعت از منابع داخلی و چالش در ارتباطات مؤثر با نهادهای پولی و مالی بینالمللی، اهمیت استفاده از خطوط اعتباری تخصیصی کشور چین برای تأمین مالی این پروژهها آشکار میگردد. با این وجود، بررسیهای انجامگرفته حاکی از چالشهایی جدی در استفاده از ظرفیت خطوط اعتباری است. به همین منظور این پژوهش درصدد بررسی چندجانبه این چالشها است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیل مضمون و گروه کانونی، چالشهای استفاده از خطوط اعتباری استخراج و در چهار دسته مالی و اقتصادی، اجرایی و عملیاتی، ساختاری و نهادی و حقوقی و قانونی دستهبندی شدند. به منظور اعتبارسنجی یافتهها، چالشهای استخراجشده در معرض نظر خبرگان قرار گرفت. در پایان با تشکیل گروه کانونی راهکارهای اصلاحی استفاده از خطوط اعتباری با هدف تأمین مالی پروژههای صنعت نفت و گاز ارائه شدند
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
محسن اسلامی؛ علیرضا نجارپور
چکیده
دلایل منطقی حاکی از آن است که قیمتهای نفت خام از الگوهای غیرخطی تبعیت میکند. با این حال پژوهشهای که پیش از این صورت گرفته است به منظور بررسی وجود ریشه واحد فرض خطی را لحاظ کردهاند. آزمونهای خطی ریشه واحد همچون دیکی فولر تعمیم یافته، فیلیپس پرون و کی پی اس اس برای مدلهای خطی ارائه شدهاند. این آزمونها مناسب سریهای زمانی ...
بیشتر
دلایل منطقی حاکی از آن است که قیمتهای نفت خام از الگوهای غیرخطی تبعیت میکند. با این حال پژوهشهای که پیش از این صورت گرفته است به منظور بررسی وجود ریشه واحد فرض خطی را لحاظ کردهاند. آزمونهای خطی ریشه واحد همچون دیکی فولر تعمیم یافته، فیلیپس پرون و کی پی اس اس برای مدلهای خطی ارائه شدهاند. این آزمونها مناسب سریهای زمانی غیرخطی نیست. زیرا ممکن است انحراف الگو از حالت خطی را به عنوان انحراف پایدار تصادفی تلقی کنند. هدف این مقاله آزمون ریشه واحد غیرخطی قیمتهای نفت خام به طور خاص نفت «برنت» و «وِست تِگزاس اینترمِدیت» در بازه زمانی 2019-2020 به صورت روزانه میباشد. از چند دهه پیش تاکنون کلاسهای مختلفی از مدلهای غیرخطی ارائه شده است. این مدلها نسبت به مدلهای خطی در سریهای زمانی طیف گستردهتری از پویاییها را معرفی میکنند. نوع ویژهایی از این مدلها که مورد توجه اقتصاددانان است مدلهای رگرسیون آستانهای است. در این مدلها نیز همچون مدلهای خطی تحلیل معتبر آماری نیازمند تمیز میان روند قطعی و روند تصادفی بودن فرآیند است. در این پژوهش از آزمون ریشة واحد بیزی برای مدل عمومی دورژیمی غیرخطی خودهمبستگی آستانهای توجه به شرایط لازم و کافی برای مانایی فرآیندهای مدل عمومی دورژیمی غیرخطی خودهمبستگی آستانهای برمبنای مقاله پتروسیلی و وولفورد (1984) استفاده شده است. با استفاده از فاصله اعتبار بیزی آزمون ریشه واحد انجام گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد که قیمتهای نفت خام برنت در هر دو رژیم حاوی ریشه واحد است که با یافتههای مشابه برای تولید یا مصرف نفت خام در تطابق است.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
علی قدمیاری؛ محمدمهدی حاجیان
چکیده
ذخیرهسازی زیر زمینی گاز طبیعی در مخازن تخلیه شده هیدروکربنی، از سالیان گذشته همواره مد نظر کشورهای پیشرو در عرصه نفت و گاز بوده تا بتوانند از این طریق بر عدم تعادل در عرضه و تقاضای فصلی غالب شوند و ضمن مدیریت موثر و کارآمد مخازن در طول زمان، امنیت عرضه گاز و ایفای تعهدات بینالمللی را تضمین نمایند. مهیا نمودن بستر قانونی و ارائه الگوی ...
بیشتر
ذخیرهسازی زیر زمینی گاز طبیعی در مخازن تخلیه شده هیدروکربنی، از سالیان گذشته همواره مد نظر کشورهای پیشرو در عرصه نفت و گاز بوده تا بتوانند از این طریق بر عدم تعادل در عرضه و تقاضای فصلی غالب شوند و ضمن مدیریت موثر و کارآمد مخازن در طول زمان، امنیت عرضه گاز و ایفای تعهدات بینالمللی را تضمین نمایند. مهیا نمودن بستر قانونی و ارائه الگوی بهینه و جذاب قراردادی جهت تشویق بخش خصوصی به حضور در این صنعت راهبردی به منظور تسریع در توسعه حداکثری مخازن ذخیرهسازی، بسیار حیاتی است. با عنایت به این مهم که ترتیبات قراردادی امتیازی در صنعت «ذخیرهسازی»، از مدلهای پرکاربرد و جذاب در کشورهای پیشرو است، پرسش اصلی پژوهش پیشرو آن است که آبا بهکارگیری الگوی امتیازی در این طرحها با منع قانونی در حقوق موضوعه مواجه است؟ در این راستا، ضمن دقت عمل در بالادستی یا پایین دستی بودن این صنعت از منظر قانون، به بررسی و احصاء چالشهای حقوقی پیشِ روی کاربست این مدل قراردادی در عرصه «ذخیرهسازی» در حقوق موضوعه و نظریات حقوقدانان برجسته در بحث مالکیت و حاکمیت پرداخته شدهاست. از این مطالعه این نتایج به دست آمده است: درنظرگرفتن ویژگیهای منحصربهفرد صنعت ذخیرهسازی، تفاوتهای ماهوی «ذخیرهسازی» با توسعه میادین نفتی و بویژه مالکیت دولتی گاز ورودی به طرح «ذخیرهسازی»، به نظر میرسد بهرهگیری از الگوی امتیازی از جنبههای حاکمیتی و مالکیتی با منع قانونی در حقوق موضوعه مواجه نخواهد بود.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
سارا اکبری؛ تیمور محمدی؛ حمیدرضا ارباب؛ رضا طالبلو
چکیده
قیمت نفت و فرآوردههای نفتی به همدیگر مرتبط هستند و تلاطمات قیمت آنها تقریباً موازی است. بنگاههایی که از این نفت خام در محصولات خود استفاده میکنند با ریسک تلاطم قیمت روبهرو هستند که البته این تلاطم در هردورهای رفتار متفاوتی از خود نشان میدهد که تحت عنوان رژیمهای متفاوت نفتی شناخته میشود. با این فلسفه که اقتصاد دچار تلاطم ...
بیشتر
قیمت نفت و فرآوردههای نفتی به همدیگر مرتبط هستند و تلاطمات قیمت آنها تقریباً موازی است. بنگاههایی که از این نفت خام در محصولات خود استفاده میکنند با ریسک تلاطم قیمت روبهرو هستند که البته این تلاطم در هردورهای رفتار متفاوتی از خود نشان میدهد که تحت عنوان رژیمهای متفاوت نفتی شناخته میشود. با این فلسفه که اقتصاد دچار تلاطم بوده و خریداران دچار زیان هستند، خریداران اصولاً در تلاشند که با یک دارایی دیگر دارایی اصلی خود را مصون کنند و این مصونسازی در رژیمهای متفاوت بازده با نرخهای متفاوتی را به همراه دارد. درنتیجه نیاز به ارائه یک الگو برای این فضا میباشد. از دیرباز معلوم شده طبق مقاله همیلتون (1989) قیمت نفت دارای رژیمهای متفاوت است و لذا در مجموع در این پژوهش با این دیدگاه سعی میشود که نسبت بهینه مصونسازی تحت رژیمهای متفاوت قیمت نفت با استفاده از مدل ضریب همبستگی پویای متناسب با تغییر رژیم برآورد شود. دادههای مورد استفاده در این پژوهش بازده ماهانه قیمت نفت وطلا از سال فروردین 1390 الی اسفند 1398 بوده است. در این پژوهش، مدل در نرمافزار متلب اجرا شده است. پس از اجرای مدل این نتیجه حاصل میشود که نسبت مصونسازی بهینه تحت رژیم 1 (اولین تغییر قیمتی با اهمیت مشاهدهشده در دو بازار) معادل 66 درصد و تحت رژیم دوم (دومین تغییر قیمتی با اهمیت مشاهده شده در دو بازار) معادل 26 درصد است.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
محمدمهدی حاجیان؛ سید اسماعیل هاشمی؛ رحیم صائمی
چکیده
از نظر راهبردی، منطقه خزر به دلیل وجود ذخایر انرژی و انتقال آن به بازارهای مصرف یکی از مهمترین قسمتهای جهان در سالهای اخیر تبدیل شده است و همین امر باعث شد تا این منطقه توجه قدرتهای منطقهای و ابرقدرتهای جهانی را به خود جلب نماید. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و افزایش تعداد کشورهای ساحلی، دیدگاهها و نظرات متفاوتی ...
بیشتر
از نظر راهبردی، منطقه خزر به دلیل وجود ذخایر انرژی و انتقال آن به بازارهای مصرف یکی از مهمترین قسمتهای جهان در سالهای اخیر تبدیل شده است و همین امر باعث شد تا این منطقه توجه قدرتهای منطقهای و ابرقدرتهای جهانی را به خود جلب نماید. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و افزایش تعداد کشورهای ساحلی، دیدگاهها و نظرات متفاوتی راجع به رژیم حقوقی حاکم بر دریای خزر مطرح شده است. این مقاله با استفاده از مدل سهمبری قوس یکسان و تلفیق روشهای مختلف تقسیمبندی، نقشه و مساحت دریای خزر را به شکلی عادلانه تقسیم نموده و در عین حال سعی شده است به اصل عدالت و انصاف توجه گردد. اینکه سهم هریک از کشورهای حاشیه دریای خزر در برداشت از ذخایر تثبیتشده در حاملهای انرژی چه میزان باید باشد بهعنوان سؤال اصلی مقاله حاضر است. نتایج نشان میدهد در سهمبری منطقه مشاع، سهم هریک از کشورها 20 درصد خواهد بود. در سهمبری کلی، کشور قزاقستان با (28 درصد)، ایران (23 درصد)، روسیه (22 درصد)، ترکمنستان (14 درصد) و آذربایجان (13 درصد) از مساحت دریای خزر را به خود اختصاص دادهاند.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
مجتبی رستمی؛ علیرضا نجارپور
چکیده
قیمت نفت خام یکی از مهمترین شاخصهای اقتصاد است که سیاستگذاران، تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و مشارکتکنندگان در بازار انرژی رفتار آن را رصد میکنند. قیمت نفت مسیر و رفتار خود را با توجه به شرایط اقتصادی تغییر میدهد و به همین دلیل بسیار متلاطم است. دانش پژوهندگان، سیاستگذاران و مشارکتکنندگان از میزان اثرگذاری بحرانها ...
بیشتر
قیمت نفت خام یکی از مهمترین شاخصهای اقتصاد است که سیاستگذاران، تولیدکنندگان، مصرفکنندگان و مشارکتکنندگان در بازار انرژی رفتار آن را رصد میکنند. قیمت نفت مسیر و رفتار خود را با توجه به شرایط اقتصادی تغییر میدهد و به همین دلیل بسیار متلاطم است. دانش پژوهندگان، سیاستگذاران و مشارکتکنندگان از میزان اثرگذاری بحرانها بر بازار نفت کنترل پیامدهای منفی آن را به شیوه بهتری فراهم میکند. بررسیها نشان میدهد که درنتیجه بحرانهای مختلف پایداری تلاطمی بازار نفت بسیار بالاست. بنابراین بررسی فرضیه وجود ریشه واحد در شوکهای تلاطمی این بازار منطقی است. در پژوهش حاضر ماندگاری بلندمدت شوکهای تلاطمی ناشی از بحران همهگیری کووید-19 در بازار نفت برنت و WTI که دو معیار تعیین قیمتهای جهانی نفت هستند با استفاده از آزمون پیشنهادی توسط لی و یو (2010) بررسی میشود. نتایج این پژوهش نشاندهنده وجود ریشه واحد در تلاطم بازار نفت است. بنابراین بازار نفت و فضای اقتصادی به شکل طولانیمدت درگیر اثرات این بحران است. این موضوع میتواند اثرات چشمگیری بر درآمدهای کشورهای صادرکننده و سرمایهگذاران در حوزه نفت خام داشته باشد. به این ترتیب بازیگران این بازار و دولتها باید با دقت بیشتری پیامدهای این بحران را ارزیابی کنند.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
سمانه عابدی؛ خسرو رضایی میرقاید
چکیده
مطالعه حاضر با هدف آسیبشناسی تولید صیانتی از میدان نفتی پارسی و ارائه راهکارهای بهبود فرآیند آن انجام شده است. برای این منظور از رویکرد سوات و تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامههای تکمیلشده توسط کارشناسان و متخصصین شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در سال 1400 بهره گرفته شده است. نتایج بیانگر آن است که وضعیت تولید صیانتی از میدان ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف آسیبشناسی تولید صیانتی از میدان نفتی پارسی و ارائه راهکارهای بهبود فرآیند آن انجام شده است. برای این منظور از رویکرد سوات و تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامههای تکمیلشده توسط کارشناسان و متخصصین شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در سال 1400 بهره گرفته شده است. نتایج بیانگر آن است که وضعیت تولید صیانتی از میدان نفتی پارسی بر اساس نمرات نهایی ماتریس ارزیابی داخلی و خارجی به ترتیب با مقادیر 988/1 و 67/2 در وضعیت راهبردهای محافظهکارانه قرار دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که تخصص و کارایی نیروی کار و وجود دانش و فناوری لازم جهت استفاده از روشهای ازدیاد برداشت مخزن محور به ترتیب با امتیازات 24/0 و 177/0 بهعنوان مهمترین نقاط قوت تعیین گردید. علاوه بر آن اصل و محور قرار نگرفتن مفهوم تولید صیانتی در عمل و عدم برنامهریزی جامع و تخصصی منطبق با اهداف تولید صیانتی در تبدیل نفت بالقوه به بالفعل در سطح وزارتخانه به ترتیب با امتیازات 063/0 و 062/0 بهعنوان مهمترین نقاط ضعف شناسایی شده است. حمایت و تأکید اسناد بالادستی از تولید صیانتی و ملی بودن شرکت ملی نفت ایران بهعنوان دو فرصت مهم به ترتیب با امتیازات 228/0 و 224/0 تعیین شدهاند. لازم به ذکر است محدودیتهای مقررات و برنامههای وزارتی و وجود برخی مفاد ضد صیانتی قراردادهای نفتی به ترتیب با امتیازات 057/0 و 056/0 بهعنوان اصلیترین تهدیدهای پیش رو در تولید صیانتی از میدان نفتی پارسی شناخته شدهاند. لذا وجود مدیریت یکپارچه با محوریت تولید صیانتی و توجه به عوامل درونی و بیرونی موجب بهبود اجرای فرآیند تولید صیانتی میشود.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
امراله امینی؛ حسن عموزاد خلیلی
چکیده
امروزه درنتیجه افزایش جمعیت در سراسر جهان تقاضای انرژی افزایش یافته است. با توجه به محدود بودن منابع انرژی فسیلی و مشکلات ناشی از انتشار گازهای گلخانهای، توجه بیش از پیش به انرژیهای تجدیدپذیر ضرورت دارد، زیرا از این طریق میتوان به اهداف توسعه پایدار دست یافت. بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مناسب از عملکرد تکنولوژیهای انرژیهای ...
بیشتر
امروزه درنتیجه افزایش جمعیت در سراسر جهان تقاضای انرژی افزایش یافته است. با توجه به محدود بودن منابع انرژی فسیلی و مشکلات ناشی از انتشار گازهای گلخانهای، توجه بیش از پیش به انرژیهای تجدیدپذیر ضرورت دارد، زیرا از این طریق میتوان به اهداف توسعه پایدار دست یافت. بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مناسب از عملکرد تکنولوژیهای انرژیهای تجدیدپذیر و نیز بررسی روابط بین انرژیهای تجدیدپذیر، انتشار دیاکسید کربن و توسعه پایدار در ایران و مقایسه با انرژیهای تجدیدناپذیر است. به منظور رتبهبندی حاملهای انرژی تجدیدپذیر و شناسایی بهترین نوع آنها جهت تولید برق در ایران از یک مدل تصمیمگیری چندمعیاره استفاده شده است. در این راستا با انجام مطالعات کتابخانهای و جمعآوری نظرات خبرگان، مجموعهای از معیارها در قالب چهار بعد فنی، اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی تعیین گردیده است. در ادامه با استفاده از رویکرد VIKOR به اولویتبندی انرژیهای تجدیدپذیر متشکل از انرژیهای بادی، برق آبی، خورشیدی، زیست توده و زمین گرمایی پرداخته شده است. یافتههای پژوهش بیانگر اولویت بالای انرژی بادی بوده و انرژیهای خورشیدی، برق آبی، زمین گرمایی و زیست توده در رتبههای بعدی جای میگیرند. نتایج حاکی از آن است که تأثیر ایجاد تکانه مثبت در سهم انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر بر توسعه پایدار در ایران مثبت است.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
الهام غلامپور؛ تیمور محمدی؛ اصغر ابوالحسنی هستیانی؛ محسن مهر آرا
چکیده
در این مقاله به بررسی تأثیرات اقتصادی جهانی شوک عرضه نفت، پاسخ تولید ناخالص داخلی ایران به تکانههای عرضه نفت مختص کشورهای اصلی صادرکننده نفت و مقایسه آسیبپذیری کشورها در پاسخ به تکانه نفتی پرداخته شده است. پژوهش حاضر یک رهیافت خودبازگشت برداری جهانی نفتی (GVAR-Oil) برای بازة فصل دوم 1979 تا فصل چهارم 2019 برآورد میکند که 27 کشور یا منطقه ...
بیشتر
در این مقاله به بررسی تأثیرات اقتصادی جهانی شوک عرضه نفت، پاسخ تولید ناخالص داخلی ایران به تکانههای عرضه نفت مختص کشورهای اصلی صادرکننده نفت و مقایسه آسیبپذیری کشورها در پاسخ به تکانه نفتی پرداخته شده است. پژوهش حاضر یک رهیافت خودبازگشت برداری جهانی نفتی (GVAR-Oil) برای بازة فصل دوم 1979 تا فصل چهارم 2019 برآورد میکند که 27 کشور یا منطقه را شامل میشود. نتایج حاصل از شوک مثبت عرضه نفت آمریکا، افزایش واقعی تولید ناخالص داخلی در اقتصادهای واردکنندة نفت در هر دو بازار پیشرفته و نوظهور، کاهش تورم در بیشتر کشورها و افزایش قیمت سهام در سراسر جهان میباشد. به طور خاص شوک عرضه نفت مختص ایران تأثیر ناچیزی بر اقتصاد جهانی داشته است که این امر عمدتاً به دلیل افزایش در تولید نفت عربستان سعودی میباشد. در مقابل، شوک منفی عرضه نفت در عربستان سعودی منجر به افزایش فوری و دائمی در قیمتهای نفت شده است. نتایج بررسی آسیبپذیری کشورها بیانگر این است که آسیبپذیری اقتصاد نسبت به تکانه عرضه نفتی منفی در عربستان سعودی و ایران بیشتر از اندونزی و نروژ میباشد. مطالعه نشان میدهد که شوک منفی عرضه نفت مختص عربستان برتولید ناخالص داخلی ایران تأثیری متفاوت از سایر صادرکنندگان عمده نفت را به دنبال داشته است.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
یونس خداپرست؛ تیمور محمدی؛ حسین توکلیان
چکیده
افزایش کارایی مصرف نفت در بخش خانوار و تولید و همچنین ارتقای تکنولوژی تولید نفت، از جمله مهمترین عواملی هستند که میتوانند وضعیت اقتصادی کشورهای نفتی را بهبود دهند. ازاینرو، در مقاله حاضر، اثرات تکانههای کارایی مصرف نفت (تکانه تقاضا) و تکنولوژی تولید نفت (تکانه عرضه) بر متغیرهای کلان اقتصادی در قالب مدل تعادل عمومی پویای تصادفی ...
بیشتر
افزایش کارایی مصرف نفت در بخش خانوار و تولید و همچنین ارتقای تکنولوژی تولید نفت، از جمله مهمترین عواملی هستند که میتوانند وضعیت اقتصادی کشورهای نفتی را بهبود دهند. ازاینرو، در مقاله حاضر، اثرات تکانههای کارایی مصرف نفت (تکانه تقاضا) و تکنولوژی تولید نفت (تکانه عرضه) بر متغیرهای کلان اقتصادی در قالب مدل تعادل عمومی پویای تصادفی اقتصاد باز نیوکینزی، بررسی میشوند. برای برآورد پارامترهای مدل از دادههای سالیانه سالهای 1352-1396 استفاده شده است. نتایج حاصله نشان میدهد که تکانههای کارایی مصرف نفت در بخش خانوار و تولید، اثر مثبت و معنیداری بر صادرات نفت، سرمایهگذاری نفتی، اشتغال کل و مخارج دولت دارد. بااینحال، تکانه کارایی مصرف نفت در بخش خانوار، تولید نفت و مصرف کالای نفتی خانوار را کاهش و تورم را افزایش میدهد، حال آنکه اثر تکانه کارایی مصرف نفت در بخش تولید بر این سه متغیر، معکوس است. همچنین تکانه تکنولوژی تولید نفت بر سرمایهگذاری نفتی، تولید و صادرات نفت، اشتغال غیرنفتی، مصرف کل، مخارج دولت و تورم اثر مثبت داشته و در مقابل اشتغال بخش نفت و مصرف کالای نفتی را اندکی کاهش میدهد. با توجه به اینکه سه تکانه بیان شده، اثرات مثبتی بر صادرات نفت، سرمایهگذاری نفتی، اشتغال، درآمدهای ارزی دولت و حتی سطح مصرف و تولیدات غیرنفتی دارند، برنامهریزی و سیاستگذاری مناسب که ارتقای کارایی مصرف را تحریک کند و موجب بهبود تکنولوژی تولید نفت شود باید در دستور کار سیاستگذاران و تصمیمسازان قرار گیرد.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
عاطفه اکبری؛ جلیل قنواتی
چکیده
سهم نفت در اقتصاد ایران قابل توجه است. به همین سبب، اختلافهای نفتی همواره مورد توجه عموم بوده و به بحثهای سیاسی دامن زده است. یکی از روشهای حل و فصل این اختلافات مراجعه به نهاد داوری است که در این پژوهش ابتدا اهمیت این نهاد و دلایل اقبال به آن با روش مقایسه ای بررسی میشود. پس از آن، مشروعیت مراجعه به این نهاد از نظر حقوق داخلی و ...
بیشتر
سهم نفت در اقتصاد ایران قابل توجه است. به همین سبب، اختلافهای نفتی همواره مورد توجه عموم بوده و به بحثهای سیاسی دامن زده است. یکی از روشهای حل و فصل این اختلافات مراجعه به نهاد داوری است که در این پژوهش ابتدا اهمیت این نهاد و دلایل اقبال به آن با روش مقایسه ای بررسی میشود. پس از آن، مشروعیت مراجعه به این نهاد از نظر حقوق داخلی و بینالمللی براساس روش نظری بحث میشود تا امکان مراجعه به این نهاد از نظر قانونی روشن شود. در نهایت اثر قوانین ایران در زمینه داوری بر عملکرد شرکت ملی نفت در مراحل مختلف حل اختلاف تحقیق شده و با هدف تشویق سرمایهگذاری و صیانت از اموال عمومی، پیشنهادی جهت تغییر شرایط قانونی رجوع به داوری در دعاوی نفتی ارائه شده است.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
زهره جلالی؛ مجید شخصی نیائی
چکیده
کمبود منابع مالی، یکی از معضلات رایج در انواع مختلف پروژهها است که میتواند تکمیل آنها را به تأخیر انداخته و در مواردی نیز به واسطه طولانی شدن پروژه، در توجیهپذیری پروژه ایجاد تردید نماید. یکی از راهکاری مواجهه با این معضل، راهاندازی زودهنگام بخشی از پروژه با هدف کسب درآمد و استفاده از منابع مالی حاصل برای تکمیل پروژه است. در ...
بیشتر
کمبود منابع مالی، یکی از معضلات رایج در انواع مختلف پروژهها است که میتواند تکمیل آنها را به تأخیر انداخته و در مواردی نیز به واسطه طولانی شدن پروژه، در توجیهپذیری پروژه ایجاد تردید نماید. یکی از راهکاری مواجهه با این معضل، راهاندازی زودهنگام بخشی از پروژه با هدف کسب درآمد و استفاده از منابع مالی حاصل برای تکمیل پروژه است. در این مطالعه مدل بهینهسازی توسعه، تولید و انتقال میادین نفت و گاز به گونهای توسعه داده شده است تا جریان نقدی حاصل از تولید زودهنگام مدلسازی گردد و اثرات حاصل از این راهکار در یک نمونه موردی ارزیابی شده که نمایانگر امکان تکمیل سریعتر پروژهها و همچنین بهبود چشمگیر در ارزش خالص فعلی بوده است. تحقیق انجامشده کاربردی، آزمایشی، میدانی و بلندمدت است. رویکرد مورد استفاده، مدلسازی ریاضی خطی است که تحت نرمافزار GAMS پیادهسازی و با استفاده الگوریتم CPLEX حل شده است.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
سحر تیغی؛ شهرام فتاحی؛ علی فلاحتی
چکیده
بخش خانگی بیشترین سهم را در مصرف انرژی کشور دارد، بر همین اساس مطالعه حاضر با استفاده از شواهد دادههای در سطح خانوار برای دوره زمانی 1387 تا 1395 به بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای انرژی خانوارها و برآورد سهم جزء ناکارا در شکاف مخارج انرژی خانوارها با استفاده از رهیافت مدلهای تجزیه میپردازد. شواهد حاصل از مطالعه نشان میدهد که درآمد، ...
بیشتر
بخش خانگی بیشترین سهم را در مصرف انرژی کشور دارد، بر همین اساس مطالعه حاضر با استفاده از شواهد دادههای در سطح خانوار برای دوره زمانی 1387 تا 1395 به بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای انرژی خانوارها و برآورد سهم جزء ناکارا در شکاف مخارج انرژی خانوارها با استفاده از رهیافت مدلهای تجزیه میپردازد. شواهد حاصل از مطالعه نشان میدهد که درآمد، تحصیلات سرپرست خانوار و شهرنشینی اثر منفی و زیربنای مسکن اثر مثبت و معناداری را بر سهم مخارج انرژی خانوارها از کل مخارج دارد. شواهد حاصل از تجزیه اکساکا - بلیندر نشان میدهد که سهم جزء ناکارای مصرف انرژی در تفاوت مخارج انرژی خانوارها در سال 1387 برابر با 4/90 درصد و در سال 1395 برابر با 5/84 درصد است. نتایج تجزیه ماچادو - متا نشان میدهد که در چندک پنجم، سهم جزء کارا از مقدار 16/1 در سال 1387 به 05/3 درصد در سال 1395 افزایش یافته است، اما در چندک نودم سهم جزء کارا از مقدار 48/15 درصد در سال 1387 به مقدار 22/22 درصد در سال 1395 افزایش یافته است. بنابراین بهبود کارایی مصرف انرژی خانوارها میتواند نقش به سزایی را در کاهش مصرف انرژی بخش خانگی ایفا کند.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
مجتبی حسینی؛ سید محمد میرهاشمی دهنوی؛ مصطفی پورکاوه دهکردی؛ روح الله مهدوی؛ علی طاهری فرد
چکیده
هدف مطالعه حاضر ارائه یک مدل قیمتگذاری برای گوگرد به منظور فروش به واحدهای تولیدکننده اسید سولفوریک بر اساس روش بازگشتی است. بر این اساس ابتدا مکانیسم فعلی قیمتگذاری گوگرد در کشور ارائه و آسیبشناسی شده سپس روش پیشنهادی این مطالعه مبتنی بر قیمتگذاری بازگشتی ارائه شده است. در این روش که با استفاده از طرح تولید اسید سولفوریک ...
بیشتر
هدف مطالعه حاضر ارائه یک مدل قیمتگذاری برای گوگرد به منظور فروش به واحدهای تولیدکننده اسید سولفوریک بر اساس روش بازگشتی است. بر این اساس ابتدا مکانیسم فعلی قیمتگذاری گوگرد در کشور ارائه و آسیبشناسی شده سپس روش پیشنهادی این مطالعه مبتنی بر قیمتگذاری بازگشتی ارائه شده است. در این روش که با استفاده از طرح تولید اسید سولفوریک ارائه شده در دفتر توسعه صنایع تکمیلی شرکت ملی صنایع پتروشیمی به انجام رسیده است، برای یک واحد تولید اسید سولفوریک با ظرفیت 1/1 میلیون تن در بندر ماهشهر، قیمت گوگرد در بازههای قیمتی اسید سولفوریک به صورتی تعیین شد که نرخ بازدهی، نرخ سود عملیاتی و نرخ سود خالص این پروژه را در سطح 25 درصد حفظ کند. نتایج این مطالعه نشان داد که در قیمتهای پایینتر از 75/1 میلیون ریال در هر کیلو، به منظور دسترسی به نرخ 25 درصد، بایستی گوگرد به صورت رایگان در اختیار واحدهای تولیدکننده اسید سولفوریک قرار گیرد. نتایج همچنین نشان داد در صورتی که هدف نگه داشتن نرخ بازده داخلی، نرخ سود عملیاتی و نرخ سود خالص در سطح 25 درصد باشد، قیمت گوگرد تعیینشده متفاوت است. بر اساس یافتههای این پژوهشارائه سازوکار جدیدی برای قیمتگذاری گوگرد در کشور در راستای تسهیل مبادلات بازاری این محصول لازم و ضروریست ازاینرو قیمتگذاری این محصول به روش بازگشتی میتواند یکی از این سازوکارهای جدید قلمداد شود.
• سیاستگذاریهای اقتصادی و مالی در حوزههای فوقالذکر در سطوح ملی، منطقهای و جهانی
زهرا رفیعی؛ علی سایه میری
چکیده
گاز طبیعی به دلیل دارا بودن مزیتهای زیستمحیطی در سیاستگذاریهای مصرف انرژی جایگاه ویژهای نسبت به سایر حاملهای انرژی دارد. همچنین در بین بخشهای مختلف مصرفکننده انرژی در کشور، سهم بخش خانگی از مصرف گاز طبیعی بیشتر از سایر بخشها میباشد. هدف این پژوهش بررسی تابع تقاضای گاز طبیعی با استفاده از سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل ...
بیشتر
گاز طبیعی به دلیل دارا بودن مزیتهای زیستمحیطی در سیاستگذاریهای مصرف انرژی جایگاه ویژهای نسبت به سایر حاملهای انرژی دارد. همچنین در بین بخشهای مختلف مصرفکننده انرژی در کشور، سهم بخش خانگی از مصرف گاز طبیعی بیشتر از سایر بخشها میباشد. هدف این پژوهش بررسی تابع تقاضای گاز طبیعی با استفاده از سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل میباشد. برای این منظور از دادههای استان خوزستان در طی دوره 1367 تا 1397 استفاده و با کمک روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط تخمین معادلات انجام شد. محاسبه کششهای خود قیمتی با استفاده از مدل مقید و غیر مقید نشان داد، تمامی این کششها منفی بودند به طوری که در مدل مقید و غیر مقید مقدار کشش خودقیمتی گاز طبیعی 92/0- و 9/0- میباشد. همچنین بررسی کشش درآمدی گاز طبیعی در مدل غیر مقید و مقید مثبت و به ترتیب 9608/0 و 9613/0 میباشد و نشاندهنده این است که گاز طبیعی در سبد خانوار کالایی ضروری محسوب میشود