مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
ماندانا شیراوند؛ مهدی ذوالفقاری؛ سمانه عابدی؛ نرگس خسروی نژاد
چکیده
این پژوهش به بررسی رابطه میان شاخص نااطمینانی سیاست اقتصادی جهانی و قیمت نفت خام جهانی میپردازد و از ترکیبی از مدلهای اقتصادسنجی کلاسیک VAR ، BEKK، DCC و تکنیکهای یادگیری ماشین LSTM، GRU، XGBoost بهره میبرد. نتایج نشان میدهد که بین GEPU و قیمت نفت رابطه پیشبینیپذیر دوسویه و سرایت نوسانات وجود دارد، اما اثر مستقیم و کوتاهمدت شوکهای ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی رابطه میان شاخص نااطمینانی سیاست اقتصادی جهانی و قیمت نفت خام جهانی میپردازد و از ترکیبی از مدلهای اقتصادسنجی کلاسیک VAR ، BEKK، DCC و تکنیکهای یادگیری ماشین LSTM، GRU، XGBoost بهره میبرد. نتایج نشان میدهد که بین GEPU و قیمت نفت رابطه پیشبینیپذیر دوسویه و سرایت نوسانات وجود دارد، اما اثر مستقیم و کوتاهمدت شوکهای آنها بر یکدیگر ضعیف و اغلب بیمعنا است. این رابطه بیشتر در سطح همبستگی نوسانات قابلمشاهده بوده و در بلندمدت افزایش قیمت نفت میتواند به افزایش بیثباتی اقتصادی جهانی منجر شود. علیت گرنجر دوسویه بین دو متغیر تأیید شده است، ولی واکنشهای آنی به شوکها در چارچوب VAR عمدتاً معنادار نبودهاند. مدلهای نوسان محور و تحلیل موجک نشان دادهاند که نوسانات همزمان در دورههای بحران افزایشیافته و سرایت نوسانات بین GEPU و قیمت نفت قابلتوجه است. استفاده از روشهای پیشرفته یادگیری ماشین توانسته است دقت پیشبینی روابط بلندمدت و نویزی میان متغیرها را بهبود بخشد. یافتههای پژوهش بر پیچیدگی و چندبعدی بودن تعامل بین نااطمینانی سیاست اقتصادی جهانی و قیمت نفت تأکید میکند.
• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
مریم محمدی؛ شهرام فتاحی؛ کیومرث سهیلی
چکیده
این پژوهش به بررسی همبستگی و رابطه علّیبین مصرف حاملهای انرژی و تولید ناخالص استانهای ایران با استفاده از روش موجک با دادههای پانل و آزمون علّیت دومیترشو ـ هرلین در بازه زمانی (1396-1367) میپردازد. از نتایج تجزیه و تحلیل همبستگی مشاهده میشود که الگوی همبستگی بین مصرف انرژی و تولید ناخالص استانی در حاملهای مختلف انرژی متفاوت میباشد. ...
بیشتر
این پژوهش به بررسی همبستگی و رابطه علّیبین مصرف حاملهای انرژی و تولید ناخالص استانهای ایران با استفاده از روش موجک با دادههای پانل و آزمون علّیت دومیترشو ـ هرلین در بازه زمانی (1396-1367) میپردازد. از نتایج تجزیه و تحلیل همبستگی مشاهده میشود که الگوی همبستگی بین مصرف انرژی و تولید ناخالص استانی در حاملهای مختلف انرژی متفاوت میباشد. الگوی همبستگی قوی بین گاز طبیعی، بنزین، نفت سفید و برق با تولید ناخالص استانی در همه سطوح شدت انرژی وجود دارد. همبستگی نفت کوره و تولید ناخالص استانی در بلندمدت برای تمامی استانها ضعیف گزارش میشود. همچنین یافتهها نشان میدهد که در کوتاهمدت استانهایی که شدت مصرف انرژی در آنها بالا است، مصرف بنزین، نفت کوره و کل حاملهای انرژی، تولید ناخالص داخلی را به دنبال داشتهاند. در شدت بالا، مصرف نفت سفید، نفت گاز، نفت کوره و گاز طبیعی، در شدت متوسط، همه حاملهای انرژی و در شدت پایین تنها مصرف نفت سفید، بنزین و نفت کوره منجر به تولید ناخالص داخلی شدهاند. در استانهای با شدت مصرف انرژی خیلی پایین، مصرف حاملهای انرژی تولید ناخالص داخلی را به دنبال نداشته است؛ اما در بازه زمانی میانمدت و بلندمدت فرضیه بازخورد اثبات میشود.