محمد صیادی؛ جاوید بهرامی
چکیده
DSGE و با لحاظ ویژگیهای از قبیل نیازهای توسعه زیرساختی و وجود ویژگی ناکاراییهای سرمایهگذاری عمومی و مقایسه آن با مدل مبتنی بر فرضیه درآمد دائمی (PIH) است. یافتههای تحقیق مبتنی بر الگوی چرخه ادوار تجاری حقیقی نشان میدهد، تکانه درآمدهای نفتی موجب افزایش مصرف، مخارج جاری و عمرانی دولت و کاهش تورم در کوتاهمدت شده است، هرچند که در میانمدت ...
بیشتر
DSGE و با لحاظ ویژگیهای از قبیل نیازهای توسعه زیرساختی و وجود ویژگی ناکاراییهای سرمایهگذاری عمومی و مقایسه آن با مدل مبتنی بر فرضیه درآمد دائمی (PIH) است. یافتههای تحقیق مبتنی بر الگوی چرخه ادوار تجاری حقیقی نشان میدهد، تکانه درآمدهای نفتی موجب افزایش مصرف، مخارج جاری و عمرانی دولت و کاهش تورم در کوتاهمدت شده است، هرچند که در میانمدت به دلیل انتقال تکانههای نفتی به بخش تقاضا تورم در اقتصاد با افزایش مواجه میشود. با افزایش درآمدهای نفتی، صندوق توسعه ملی و به تبع آن سهم تسهیلات اعطایی از سوی صندوق به بخش خصوصی و سرمایهگذاری بخش خصوصی با افزایش مواجه میشود. به دلیل ویژگیهای ساختاری اقتصاد ایران از جمله گسترده بوده فعالیتهای غیرمولد در اقتصاد، افزایش درآمدهای نفتی تأثیر کمی بر رشد و گسترش تولید بخش غیرنفتی کشور داشته است. یافتههای تحقیق همچنین نشان میدهد با کاهش ناکارایی سرمایهگذاری دولتی، سرمایهگذاری درآمدهای نفتی اثرات مثبت بیشتری بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید بخش دولتی دارد. همچنین یافتهها حکایت از آن دارد که اجرای سیاست مالی مبتنی بر سناریو PIH اثرات به مراتب بهتری در مقایسه با سناریو تداوم وضعیت فعلی بر روی متغیرهای اقتصاد کلان ایجاد میکند.
کامبیز هژبر کیانی؛ علیرضا مرادی
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، ، صفحه 171-199
چکیده
در زمانگذاری ادوار تجاری، دو رهیافت اساسی وجود دارد. رهیافتهایی که گرچه با هم متفاوتند ولی در عمل مکمل یکدیگرند. این رهیافتها عبارتند از: «رهیافت ادوار رشد[1]» و «رهیافت ادوار کلاسیکی[2]». مقاله حاضر به بررسی زمانگذاری ادوار تجاری در 10 کشور عضو سازمان اوپک[3] براساس الگوی سوئیچینگ مارکف ارائه شده توسط همیلتون (1989) میپردازد. ...
بیشتر
در زمانگذاری ادوار تجاری، دو رهیافت اساسی وجود دارد. رهیافتهایی که گرچه با هم متفاوتند ولی در عمل مکمل یکدیگرند. این رهیافتها عبارتند از: «رهیافت ادوار رشد[1]» و «رهیافت ادوار کلاسیکی[2]». مقاله حاضر به بررسی زمانگذاری ادوار تجاری در 10 کشور عضو سازمان اوپک[3] براساس الگوی سوئیچینگ مارکف ارائه شده توسط همیلتون (1989) میپردازد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که ایران پس از کشور قطر، دارای کمترین میزان احتمال وقوع رکود بوده و دارای بالاترین میزان احتمال رونق است. نرخ رشد اقتصادی ایران در دوره رونق و در بین 10 کشور مورد بررسی در رده نهم قرار داشته که در این ردهبندی، ایران فقط از نیجریه که رتبه آخر را دارا بوده است، نرخ رشد بالاتری داشته است.
[1]. Growth Cycles Approach
[2]. Classical Cycles Approach
[3]. کشورهای مورد بررسی عبارتند از: ایران، اکوادور، عربستان، کویت، امارات متحده عربی، لیبی، نیجریه، قطر، ونزوئلا و الجزایر. فقدان اطلاعات درخصوص کشورهای آنگولا و عراق، باعث شد تا در این مقاله این دو کشور مورد ارزیابی قرار نگیرند.