• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
سودابه رفیعی؛ سید محمدرضا سیدنورانی؛ تیمور محمدی
چکیده
هدف مقاله حاضر ارزیابی پیشرفت یارانههای سوخت و همچنین اثرات بودجه ای و توزیعی حذف احتمالی چنین یارانههایی در ایران است. در این پژوهش از تجزیه و تحلیل مدل سناریوی یادگیری ماشین، مدل ریزشبیهسازی سود مالیاتی برای ایران، همراه با ریز دادههای مصرف و یارانه خانوارها از زمان اصلاح یارانه استفاده شده است. این اصلاح در توزیع درآمد ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر ارزیابی پیشرفت یارانههای سوخت و همچنین اثرات بودجه ای و توزیعی حذف احتمالی چنین یارانههایی در ایران است. در این پژوهش از تجزیه و تحلیل مدل سناریوی یادگیری ماشین، مدل ریزشبیهسازی سود مالیاتی برای ایران، همراه با ریز دادههای مصرف و یارانه خانوارها از زمان اصلاح یارانه استفاده شده است. این اصلاح در توزیع درآمد عدالتمحورانهتری را به ارمغان میآورد و باعث کاهش نابرابری درآمدی در جامعه میشود. نتایج پژوهش نشان میدهد که یارانه مصارف حانگی به سمت افزایشی پیشرفته است، در حالی که یارانه بنزین و گازوئیل تمایل به کاهش دارد. شبیهسازیهای مقاله نشان میدهد که حذف همه یارانههای سوخت به دلیل اهمیت یارانه گاز خانگی برای خانوارهای کمدرآمد، فقر و نابرابری را افزایش میدهد. حذف یارانههای بنزین بر فقر و نابرابری تأثیر نمیگذارد، در حالی که به کاهش هزینههای دولت کمک میکند. همچنین نشان داده شد که استفاده از بخشی از بودجه صرفهجویی شده از حذف یارانه سوخت برای افزایش پرداختهای کمکهای اجتماعی در ایران، میتواند مکانیزمی برای جبران خسارت خانوادههای کمدرآمد پس از حذف یارانه سوخت باشد.
مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
حسین امیررحیمی؛ سید شمس الدین حسینی؛ سید محمدرضا سیدنورانی؛ تیمور محمدی؛ اسماعیل صفرزاده
چکیده
در سال های اخیر خصوصیسازی در صنایع پاییندست نفت و گاز یکی از مهمترین اقدامات صورت گرفته برای تغییر و بهبود فضای کسب و کار و رفع موانع تولید و همچنین اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی بوده است. این پژوهش قصد دارد با استفاده از بررسی یازده متغیر مربوط به عملکرد شش شرکت پالایش نفت اصفهان، پالایش نفت بندر عباس، پالایش نفت تهران، ...
بیشتر
در سال های اخیر خصوصیسازی در صنایع پاییندست نفت و گاز یکی از مهمترین اقدامات صورت گرفته برای تغییر و بهبود فضای کسب و کار و رفع موانع تولید و همچنین اجرای سیاستهای کلی اصل 44 قانون اساسی بوده است. این پژوهش قصد دارد با استفاده از بررسی یازده متغیر مربوط به عملکرد شش شرکت پالایش نفت اصفهان، پالایش نفت بندر عباس، پالایش نفت تهران، پالایش نفت لاوان، پالایش نفت شیراز و پالایش نفت تبریز به روش DID (فازی) و مقایسه آن با گروههای کنترل نسبت به ارزیابی وضعیت خصوصیسازی این شرکتها بپردازد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که از میان یازده متغیر مورد بررسی دو متغیر نسبت هزینههای عمومی اداری و فروش به درآمدها و تعداد پرسنل در قبل و بعد از واگذاری برای گروه کنترل معنادار بودهاند. به عبارتی وضعیت اشتغال و هزینههای عمومی اداری و فروش در شرکتهای مورد بررسی نسبت به گروه کنترل نامناسبتر بوده و از این بابت عملکرد ضعیفی داشته اند. این موضوع نشان میدهد واگذاری این شرکتها در عمل تأثیر مثبتی بر وضعیت اشتغال نداشته است.
سیدمحمدرضا سیدنورایی؛ محمد علیمرادی
چکیده
قیمتگذاری و تسهیم ریسک در قراردادهای خدماتی بخش نفت و گاز از جمله بیع متقابل همواره از مهمترین چالشها در تنظیم قرارداد بوده است. اطلاعات نامتقارن کارفرما و پیمانکار منجر به بروز هزینههای نمایندگی از جمله کژمنشی و کژگزینی شده و فرآیند تسهیم ریسک و قیمتگذاری را پیچیده میسازد. در این مقاله با بهرهگیری از نظریه نمایندگی، فرآیند ...
بیشتر
قیمتگذاری و تسهیم ریسک در قراردادهای خدماتی بخش نفت و گاز از جمله بیع متقابل همواره از مهمترین چالشها در تنظیم قرارداد بوده است. اطلاعات نامتقارن کارفرما و پیمانکار منجر به بروز هزینههای نمایندگی از جمله کژمنشی و کژگزینی شده و فرآیند تسهیم ریسک و قیمتگذاری را پیچیده میسازد. در این مقاله با بهرهگیری از نظریه نمایندگی، فرآیند انعقاد قراردادهای بیع متقابل بین شرکت ملی نفت (NOC) و شرکت نفت بینالمللی (IOC) با در نظر گرفتن کژمنشی و با دو فرض متفاوت پیمانکار ریسکگریز و ریسک خنثی مدلسازی میشود. از شیوه مدلسازی ریاضی برای ارائه تحلیلهای مربوط به هزینههای نمایندگی استفاده شده و قرارداد بهینه از منظر ساختار قیمتی و تسهیم ریسک استخراج میشود. قرارداد بهینه، قراردادی است که انگیزهای به شرکت نفت بینالمللی میدهد تا هزینههای خود را در مواجهه با رقابت در مناقصه و تسهیم ریسک حداقل سازد. در این قرارداد اگر چه پوشش کامل هزینهها توسط کارفرما غیربهینه است اما هزینه سرمایهای سقف ثابت ندارد و پیمانکار بخشی از افزایش هزینهها را تقبل میکند. نتایج مدل ریاضی نشان میدهد که نمیتوان راه حل گوشهای برای یک قرارداد بهینه ارائه داد اما میتوان یک رابطه تعادلی بین آثار کژمنشی شرکت بینالمللی نفت، رقابت در مناقصه و تسهیم ریسک ایجاد کرد.