• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
محمد صیادی؛ میلاد محمدخانی؛ حسین حافظی
چکیده
هدف اصلی این تحقیق طراحی شاخص عملکرد اقتصادی - انرژی - زیستمحیطی «تری ایپیآی»[1] برای اقتصاد ایران با تعمیم روششناسی خراموف و لی (2013) و ارزیابی نحوه اثرگذاری متغیرهای تحقیق روی شاخص ترکیبی عملکرد طی دوره زمانی 1991 تا 2021 در قالب مدل پارامترهای زمان - متغیر است. متغیرهای شاخص ترکیبی شامل نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد اقتصادی، نسبت ...
بیشتر
هدف اصلی این تحقیق طراحی شاخص عملکرد اقتصادی - انرژی - زیستمحیطی «تری ایپیآی»[1] برای اقتصاد ایران با تعمیم روششناسی خراموف و لی (2013) و ارزیابی نحوه اثرگذاری متغیرهای تحقیق روی شاخص ترکیبی عملکرد طی دوره زمانی 1991 تا 2021 در قالب مدل پارامترهای زمان - متغیر است. متغیرهای شاخص ترکیبی شامل نرخ تورم، نرخ بیکاری، رشد اقتصادی، نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی و تغییرات شدت انرژی و شدت انتشار دیاکسیدکربن است. شاخص عملکرد طراحی شده بهصورت وزنی و غیر وزنی محاسبه شده و با فیلتر هودریک - پرسکات جزء روند از جزء سیکلی تفکیک و وقایعنگاری مربوط به نقاط حداکثر و حداقل شاخص انجام شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد، روند بلندمدت شاخص عملکرد در بازه بین اعداد 35 تا 60 درصد قرار دارد که بهطور متوسط نسبت به عدد مبنای شاخص (100 درصد) اختلاف قابلتوجهی دارد. وقایعنگاری نقاط حداکثر و حداقل شاخص نشان میدهد، ضعیفترین عملکرد براساس شاخص ترکیبی مربوط به دورههای اجرای سیاست تعدیل ساختاری (سال 1994 و 1995)، دور اول اعمال تحریمهای اقتصادی (2012) و تشدید تحریمهای اقتصادی در دور اخیر تحریمها (سال 2019) و بهترین عملکرد مربوط به دو دوره ثبات نسبی متغیرهای اقتصاد کلان (سال 2000) و دوره زمانی اجرایی شدن توافق برجام (سال 2016) است. نتایج حاصل از کاربرد مدل پارامترهای زمان - متغیر نشان میدهد، طی دوره زمانی پس از سال 2011 تا سال 2021، بیشترین ضریب تأثیر منفی بر روی شاخص عملکرد طراحی شده را متغیر نسبت کسری بودجه به تولید ناخالص داخلی داشته است.
• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
سحر دشتبان فاروجی؛ حسن درگاهی
چکیده
مطالعه جایگاه ایران در شبکه تجارت بینالمللی گاز طبیعی نشان میدهد که به رغم آنکه ایران دومین کشور دارنده منابع گاز طبیعی جهان است و موقعیت ویژهای نیز در ترانزیت گاز طبیعی داراست ولی بازیگر مهمی در شبکه تجارت بینالمللی گاز طبیعی به شمار نمیآید. یکی از مسائل مهم برای گسترش تجارت بینالمللی گاز، بررسی امکان صادرات گاز طبیعی ایران ...
بیشتر
مطالعه جایگاه ایران در شبکه تجارت بینالمللی گاز طبیعی نشان میدهد که به رغم آنکه ایران دومین کشور دارنده منابع گاز طبیعی جهان است و موقعیت ویژهای نیز در ترانزیت گاز طبیعی داراست ولی بازیگر مهمی در شبکه تجارت بینالمللی گاز طبیعی به شمار نمیآید. یکی از مسائل مهم برای گسترش تجارت بینالمللی گاز، بررسی امکان صادرات گاز طبیعی ایران در آینده پیشرو است. مطالعه حاضر تلاش دارد تا با برآورد و شبیهسازی یک الگوی اقتصادسنجی شامل متغیرهای اقتصاد کلان و انرژی، چشمانداز تقاضای داخلی و تراز گاز طبیعی در شرایط مختلف اقتصاد کلان ایران را تحلیل و توان صادرات گاز طبیعی را امکانسنجی کند. نتایج شبیهسازی نشان میدهد اولاً در تداوم سیاستهای موجود، روند نامطلوب بهرهوری کل عوامل تولید در سطح اقتصاد کلان و ناکارایی اقتصادی در مصرف انرژی ادامه خواهد داشت. ثانیاً، اصلاحات اقتصادی در جهت افزایش رشد اقتصادی، بدون توجه به اصلاحات بخش انرژی، منجر به منفی شدن تراز گاز طبیعی خواهد شد. ثالثاً، برای کاهش شدت انرژی فقط نمیتوان به اصلاح قیمتی تأکید داشت بلکه باید عوامل غیرقیمتی همچون بهبود فناوری به منظور افزایش کارایی انرژی مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، سیاستهای اصلاحی در شرایط اقتصاد کلان و بخش انرژی کشور، به منظور صرفهجویی در مصرف گاز طبیعی، از طریق ترکیب سیاستهای قیمتی و غیرقیمتی، به منظور امکان صادرات گاز طبیعی و ورود کشور به تجارت بینالمللی گاز در افق پیشرو ضروری است. به علاوه انجام سرمایهگذاریهای لازم برای استفاده از عرضه بالقوه گاز طبیعی دارای اهمیت است.
علی حسین صمدی؛ ابراهیم هادیان؛ محبوبه جعفری
دوره 2، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 75-101
چکیده
هدف این مطالعه بررسی تأثیر نوسانهای دائمی و موقتی قیمت نفت بر متغیرهای کلان اقتصادی شامل سرمایهگذاری، بیکاری و تولید بر اساس اطلاعات فصلی در طول دوره (1386:4-1369:1) است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا شاخص نوسانهای دائمی و موقتی قیمت نفت اوپک از طریق مدل گارچ مؤلفهای (CGARCH) برآورد شده است. سپس با به کارگیری توابع واکنش ضربهای، ...
بیشتر
هدف این مطالعه بررسی تأثیر نوسانهای دائمی و موقتی قیمت نفت بر متغیرهای کلان اقتصادی شامل سرمایهگذاری، بیکاری و تولید بر اساس اطلاعات فصلی در طول دوره (1386:4-1369:1) است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا شاخص نوسانهای دائمی و موقتی قیمت نفت اوپک از طریق مدل گارچ مؤلفهای (CGARCH) برآورد شده است. سپس با به کارگیری توابع واکنش ضربهای، تأثیر این نوسانات بر متغیرهای کلان اقتصاد ایران مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. نتایج این تحقیق نشان داده است که نوسان دائمی ناشی از تغییرات قیمت نفت به کاهش تولید، سرمایهگذاری و افزایش بیکاری منتهی گردیده است و تأثیر آن بر هر سه متغیر، دائمی است. همچنین سرمایهگذاری و تولید در نتیجه عدم اطمینان موقتی قیمت نفت کاهش و بیکاری افزایش یافته است.
فیروز فلاحی؛ محسن پور عبادالهان کویچ؛ داود بهبودی؛ فخری سادات محسنی زنوزی
دوره 2، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 103-127
چکیده
درآمدهای نفتی، بخش بزرگی از درآمدهای صادراتی کشورهای صادرکننده نفت را تشکیل میدهد. از این رو اثر تغییرات قیمت نفت در این کشورها دارای اهمیت زیادی میباشد.هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی اثرات نامتقارن شوکهای نفتی بر تولید در ایران است. برای این منظور بااستفاده از اطلاعات سری زمانی فصلی اقتصاد ایران طی دوره 1386:4-1369:1 و با بهرهگیری ...
بیشتر
درآمدهای نفتی، بخش بزرگی از درآمدهای صادراتی کشورهای صادرکننده نفت را تشکیل میدهد. از این رو اثر تغییرات قیمت نفت در این کشورها دارای اهمیت زیادی میباشد.هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی اثرات نامتقارن شوکهای نفتی بر تولید در ایران است. برای این منظور بااستفاده از اطلاعات سری زمانی فصلی اقتصاد ایران طی دوره 1386:4-1369:1 و با بهرهگیری از روش مارکوف- سوئیچینگ شوکهای نفتی استخراج میگردد. نتایج حاصل از تخمین مدل حاکی از آن است که اثرات شوکهای نفتی بر تولید طی دوره زمانی مورد مطالعه، قابل تفکیک به دو رژیم بوده و ضرایب دو رژیم از لحاظ آماری معنیدار میباشند، به عبارت دیگر نشاندهنده عدم تقارن تأثیر شوک منفی و شوک مثبت میباشد.
کریم اسلاملوئیان؛ علی حسین استادزاد
دوره 2، شماره 5 ، دی 1391، ، صفحه 1-48
چکیده
هدف اصلی این تحقیق، طراحی الگویی مناسب برای تعیین سهم بهینه انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر در مسیر رشد پایدار و محاسبه این سهمها برای اقتصاد ایران است. در این راستا، ابتدا انرژیهای فسیلی و تجدیدپذیر به عنوان نهادههای تولید به یک الگوی رشد درونزا اضافه شده است. الگوی مورد نظر در قالب یک مسئله کنترل بهینه طراحی گردیده است. ...
بیشتر
هدف اصلی این تحقیق، طراحی الگویی مناسب برای تعیین سهم بهینه انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر در مسیر رشد پایدار و محاسبه این سهمها برای اقتصاد ایران است. در این راستا، ابتدا انرژیهای فسیلی و تجدیدپذیر به عنوان نهادههای تولید به یک الگوی رشد درونزا اضافه شده است. الگوی مورد نظر در قالب یک مسئله کنترل بهینه طراحی گردیده است. در مرحله بعد، مسیرهای بهینه مصرف، تولید و سهم انرژیهای تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر با ملاحظات زیستمحیطی و بدون ملاحظات زیستمحیطی تعیین گردیده است. نتایج بیانگر فاصله قابل توجه اقتصاد ایران از مسیر بهینه رشد پایدار است. براساس حل عددی الگو، در سال 1389، سهم بهینه انرژی تجدیدپذیر بایستی 8/0 درصد از کل انرژی باشد. امّا در عمل این سهم در این سال تنها 4/0 درصد بوده است.. همچنین با توجه به پیشبینی الگو، برای اینکه اقتصاد ایران تا سال 1400 بر مسیر رشد پایدار قرار گیرد بایستی 1/2 درصد از کل انرژی به وسیله انرژیهای تجدیدپذیر تولید شود. دستیابی به این مهم، مستلزم رشد متوسط سالانه 26 درصدی تولید انرژیهای تجدیدپذیر در دوره 1389 تا 1400 است.
حسن درگاهی؛ مجتبی قرباننژاد
دوره 1، شماره 4 ، مهر 1391، ، صفحه 67-100
چکیده
هدف از انجام این تحقیق، بررسی آثار افزایش قیمت حاملهای انرژی و اجرای سیاست جبرانی دولت بر متغیرهای اقتصاد کلان ایران است. بدین منظور ابتدا یک الگوی اقتصادسنجی کلان تصریح و با استفاده از روش خودتوضیح وقفه گسترده (ARDL)، براساس دادههای سالانه دوره زمانی 1386-1355 مورد برآورد قرار گرفت. در تصریح الگوی کلان، مکانیزمهای اثرگذاری ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق، بررسی آثار افزایش قیمت حاملهای انرژی و اجرای سیاست جبرانی دولت بر متغیرهای اقتصاد کلان ایران است. بدین منظور ابتدا یک الگوی اقتصادسنجی کلان تصریح و با استفاده از روش خودتوضیح وقفه گسترده (ARDL)، براساس دادههای سالانه دوره زمانی 1386-1355 مورد برآورد قرار گرفت. در تصریح الگوی کلان، مکانیزمهای اثرگذاری قیمت انرژی بر متغیرهای اقتصادی همچون تولید، تورم، مصرف، سرمایهگذاری، بودجه دولت، تراز تجاری و همچنین آثار سیاستهای جبرانی دولت برای خانوارها و بنگاهها مورد توجه قرار گرفت. در ادامه با استفاده از شبیهسازی پویای الگو به پیشبینی متغیرهای دورنزا برای سالهای 1394-1390 در گزینههای مختلف پرداخته و با گزینه پایه (حالت عدم اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها) مقایسه شد. نتایج نشان میدهد که رشد اقتصادی در گزینه اول (افزایش قیمت انرژی بدون سیاست جبرانی) و گزینه دوم (افزایش قیمت انرژی به همراه سیاست جبرانی) کاهش و در گزینه سوم (فروض گزینه دوم به علاوه بهبود بهرهوری) افزایش و تورم در تمامی گزینهها افزایش مییابد. بنابراین موفقیت طرح اصلاح قیمت حاملهای انرژی، منوط به سیاستهای جبرانی هدفمند از یک سو و همچنین اجرای سیاستهای طرف عرضه به منظور ارتقای بهرهوری در بخش تولید از سوی دیگر است.