حدیث احدی؛ یونس نادمی؛ رامین خوچیانی
چکیده
امروزه بسیاری از کشورهای در حال توسعه با مشکل مهاجرت افراد تحصیل کرده مواجه اندکه در ﮐﺸﻮرﻫﺎی صادر کننده نفت ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از راﻧﺖ ﻧﻔﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﭘﺬﯾﺮد. منابع طبیعی با تشدید رفتارهای رانت جویانه بر انگیزه و رفاه نخبگان اثر گذاشته و در نهایت فرار مغزها از کشورها را تشدید میکند. ﻫﺪف از اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮات ﻏﯿﺮﺧﻄﯽ رانت ...
بیشتر
امروزه بسیاری از کشورهای در حال توسعه با مشکل مهاجرت افراد تحصیل کرده مواجه اندکه در ﮐﺸﻮرﻫﺎی صادر کننده نفت ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از راﻧﺖ ﻧﻔﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﭘﺬﯾﺮد. منابع طبیعی با تشدید رفتارهای رانت جویانه بر انگیزه و رفاه نخبگان اثر گذاشته و در نهایت فرار مغزها از کشورها را تشدید میکند. ﻫﺪف از اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮات ﻏﯿﺮﺧﻄﯽ رانت نفت ﺑﺮ فرار مغزها در کشور های صادر کننده نفت عضو اوپک در ﺑﺎزه زﻣﺎﻧﯽ 2016-2000 ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. به اﯾﻦ ﻣﻨﻈﻮر از روش پانل آستانهای پویا استفاده شده است. نتایج بیانگر وجود اثرات غیر خطی در رانت نفت بر فرار مغزها می باشد. زمانی که نسبت رانت نفت به تولید ناخالص داخلی کمتر از4/41 درصد باشد، افزایش رانت نفت تاثیری مثبت و معنی دار بر فرار مغزها در کشورهای اوپک داشته است و بعد از حد آستانه مذکور، افزایش رانت نفت با شدت اثرگذاری بیشتری موجب افزایش فرار مغزها شده است.
یونس نادمی؛ هدی زبیری
چکیده
سرمایه انسانی یکی از مهمترین نهادههای تولید در تابع تولید محسوب میشود که این عامل نقشی اساسی در فرآیند توسعه اقتصادی ایفا میکند. این عامل در کشورهای نفتی همچون اقتصاد ایران میتواند از درآمدهای نفتی و نحوه توزیع رانت نفت تاثیر پذیرد. این اثرات میتواند متضاد یا مبهم باشند. هدف از این مقاله بررسی اثرات غیرخطی درآمدهای نفتی بر ...
بیشتر
سرمایه انسانی یکی از مهمترین نهادههای تولید در تابع تولید محسوب میشود که این عامل نقشی اساسی در فرآیند توسعه اقتصادی ایفا میکند. این عامل در کشورهای نفتی همچون اقتصاد ایران میتواند از درآمدهای نفتی و نحوه توزیع رانت نفت تاثیر پذیرد. این اثرات میتواند متضاد یا مبهم باشند. هدف از این مقاله بررسی اثرات غیرخطی درآمدهای نفتی بر سرمایه انسانی در ایران در بازه زمانی 1354-1393 میباشد. بدین منظور با بکارگیری روش رگرسیون آستانهای به مدلسازی سرمایه انسانی پرداخته شده است. نتایج برآورد مدل حاکی از وجود اثرات غیرخطی درآمدهای نفتی بر سرمایه انسانی است. به عبارت دیگر هنگامیکه نسبت درآمدهای نفتی به تولید ناخالص داخلی کمتر از حدود 09/0 است، افزایش نسبت درآمد نفتی به تولید ناخالص داخلی تاثیری مثبت و معنیدار به میزان 21/20 واحد بر سرمایه انسانی دارد. اما پس از عبور از این حد آستانه، افزایش نسبت درآمد نفتی به تولید ناخالص داخلی تاثیری مثبت و معنیدار به میزان 37/5 واحد بر سرمایه انسانی دارد. به عبارت دیگر شدت تاثیر درآمدهای نفتی بر سرمایه انسانی به میزان قابل توجهی در رژیم درآمد نفت بالا کاهش یافته است. بر این اساس، افزایش سرمایه انسانی در کشور از مسیر کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی میسر میشود.
کریم اسلاملوئیان؛ جواد هراتی؛ علی حسین استادزاده
دوره 2، شماره 7 ، تیر 1392، ، صفحه 171-197
چکیده
مقاله حاضر با استفاده از الگوی تعمیمیافته استوکی (1998) و دنگ و هوانگ (2009) به بررسی ارتباط پویا بین رشد اقتصادی و پیامد جنبی آلودگی زیستمحیطی با تأکید بر رشد پایدار برای کشور ایران میپردازد. این چارچوب به ما اجازه میدهد که ارتباط میان رشد و کیفیت محیط زیست را در قالب فرضیه زیستمحیطی کوزنتس (EKC) برای اقتصاد ایران مورد بررسی قرار ...
بیشتر
مقاله حاضر با استفاده از الگوی تعمیمیافته استوکی (1998) و دنگ و هوانگ (2009) به بررسی ارتباط پویا بین رشد اقتصادی و پیامد جنبی آلودگی زیستمحیطی با تأکید بر رشد پایدار برای کشور ایران میپردازد. این چارچوب به ما اجازه میدهد که ارتباط میان رشد و کیفیت محیط زیست را در قالب فرضیه زیستمحیطی کوزنتس (EKC) برای اقتصاد ایران مورد بررسی قرار دهیم. به عبارت دیگر، در این تحقیق ارتباط رشد اقتصادی و آلودگی از دو منظر تئوریک و تجربی مطالعه میگردد. در این راستا با توجه به ارتباط بلندمدت بین آلودگی زیستمحیطی، سرمایه انسانی و رشد اقتصادی مجموعه شرایط لازم برای دستیابی به توسعه پایدار و قرار گرفتن اقتصاد بر روی مسیر رشد پایدار (SS)[1] به طور نظری استخراج گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل تجربی الگو با بکارگیری نرمافزار متلب (MATLAB) مسیرهای بهینه متغیرهای کلیدی الگوبا استفاده از دادههای اقتصاد ایران برای دوره زمانی (1338 تا 1387) شبیهسازی شده است. نتایج بیانگر آن است که میزان آلودگی (2CO) سرانه در ایران همراه با افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه طی زمان افزایش پیدا نموده است. نتایج نشان میدهد که اقتصاد ایران بر مسیر رشد بلندمدت پایدار قرار ندارد. علاوه بر این به نظر میرسد که اقتصاد ایران در مراحل اولیه رشد قرار دارد، به طوری که همراه با افزایش درآمد سرانه، کیفیت محیط زیست کاهش مییابد. نتایج شبیهسازی نشان میدهد که بعد از رسیدن اقتصاد ایران به سطح آستانه این نتیجه معکوس میگردد. بنابراین شاید بتوان ادعا کرد که فرضیه زیستمحیطی کوزنتس ممکن است در آینده برای اقتصاد ایران صادق باشد.
[1]. Steady State
تیمور محمدی؛ آزاده بردبار؛ علیرضا دقیقی اصلی
دوره 1، شماره 3 ، تیر 1391، ، صفحه 107-129
چکیده
در این پژوهشبه بررسی اثرات متقابل رشد درونزای اقتصادی و مصرف گاز طبیعی در کشور ایران در دوره (1386-1353) پرداخته شده است. مدل با استفاده از دادههای سری زمانی و با الگوی تصحیح- خطای برداری و روش همانباشتگی یوهانسن برآورد شده که نتایج آزمون همانباشتگی حاکی از وجود دو بردار همانباشتگی است.به منظور شناسایی بردارهای همانباشتگی، قیودی ...
بیشتر
در این پژوهشبه بررسی اثرات متقابل رشد درونزای اقتصادی و مصرف گاز طبیعی در کشور ایران در دوره (1386-1353) پرداخته شده است. مدل با استفاده از دادههای سری زمانی و با الگوی تصحیح- خطای برداری و روش همانباشتگی یوهانسن برآورد شده که نتایج آزمون همانباشتگی حاکی از وجود دو بردار همانباشتگی است.به منظور شناسایی بردارهای همانباشتگی، قیودی در مدل بر مبنای مبانی تئوری اقتصادی اعمال میگردند که بدین ترتیب میتوان هر بردار همانباشتگی را به یک رابطه اقتصادی به صورت زیر منسوب نمود: در بردار اول، همانباشتگی، متغیرهای مصرف گاز(به عنوان یک نهاده تولید)، موجودی سرمایه، سرمایه انسانی (R&D) و نیروی کار، تأثیر مثبت و معناداری بر GDP (تابع رشد درونزا) در بلندمدت دارند که با توجه به مبانی نظری تابع رشد درونزا کاملاً قابل توجیه است. در بردار دوم، همانباشتگی به عنوان تابع تقاضای نهاده، متغیر GDP تأثیر مثبت و معناداری بر مصرف گاز طبیعی در بلندمدت دارد. همچنین، پویاییهای کوتاهمدت در قالب معادلات ECM همراه با ضرایب سرعت تعدیل ارئه شدهاند. بدین ترتیب، نتایج حکایت از علیت دوطرفه مصرف گاز و تولید ناخالص داخلی در اقتصاد ایران دارد. بنابرابن سیاستهای ناظر، بر یک سمت بدون ملاحظه سمت دیگر موفق نخواهد بود. بدین معنا که سیاست تحدید مصرف گاز با ثبات سایر شرایط ازجمله تکنولوژی تولید- مصرف منجر به کاهش تولید ناخالص داخلی خواهد شد.
علی امامی میبدی؛ یوسف محمدزاده؛ سیدیاسر مجیدی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1390، ، صفحه 1-31
چکیده
بررسی گروهی از مطالعات اخیر در حیطه منابع طبیعی، از یک سو نشان میدهد که وفور منابع، در کشورهای غنی از منابع طبیعی، باعث کندی رشد اقتصادی شده است؛ و از سوی دیگر، توسعه انسانی و کیفیت نهادها و زیرساختهای اجتماعی از عوامل مهم تأثیرگذار بر روی رشد و توسعه اقتصادی محسوب میشود. در مطالعه حاضر با استفاده از دادههای تابلویی پویا[1] ...
بیشتر
بررسی گروهی از مطالعات اخیر در حیطه منابع طبیعی، از یک سو نشان میدهد که وفور منابع، در کشورهای غنی از منابع طبیعی، باعث کندی رشد اقتصادی شده است؛ و از سوی دیگر، توسعه انسانی و کیفیت نهادها و زیرساختهای اجتماعی از عوامل مهم تأثیرگذار بر روی رشد و توسعه اقتصادی محسوب میشود. در مطالعه حاضر با استفاده از دادههای تابلویی پویا[1] و روش گشتاورهای تعمیمیافته[2](GMM)، ابتدا به تحلیل پدیده بلای منابع[3] پرداخته و سپس مهمترین عوامل مؤثر بر آن و نحوه تأثیرگذاری آنها مورد بررسی قرار گرفت. تمرکز اصلی این مقاله بر روی عوامل توسعه انسانی و کیفیت نهادها است. مطالعه موردی این پژوهش، دو گروه از کشورها شامل صادرکنندگان عمده نفت خام (اقتصادهای نفتی) و دیگر کشورهای صادرکننده نفت خام (اقتصادهای غیرنفتی) در دوره 2008-1995 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که پدیده بلای منابع در کشورهای نفتی در کل اتفاق افتاده است. بررسی نتایج برآورد مدلهای مختلف برای نمونههای انتخابی، نشان داد که ضعف در زیرساختهای اجتماعی یا کیفیت نهادها و پایین بودن سطح توسعه انسانی در وقوع این پدیده، بسیار مؤثر هستند.
[1]. Dynamic Panel Data
[2]. Generalized Method of Moments
[3]. Resource Curse Hypothesis