مرضیه پاک نیت؛ جاوید بهرامی؛ حسین توکلیان؛ سمیه شاه حسینی
چکیده
با توجه نقش بانکها به عنوان واسطهگران مالی در چرخه های اقتصادی و همچنین اهمیت بانکها در بازار پولی اقتصاد ایران، تبعات سرمایهگذاری بانکها در بخش مسکن در اقتصاد نفتی ایران که مستعد بروز بیماری هلندی است دغدغهی مطالعه حاضر است. بدین منظور برای بررسی موضوع، یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی کینزی طراحی شدهاست. نتایج حاصل ...
بیشتر
با توجه نقش بانکها به عنوان واسطهگران مالی در چرخه های اقتصادی و همچنین اهمیت بانکها در بازار پولی اقتصاد ایران، تبعات سرمایهگذاری بانکها در بخش مسکن در اقتصاد نفتی ایران که مستعد بروز بیماری هلندی است دغدغهی مطالعه حاضر است. بدین منظور برای بررسی موضوع، یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی کینزی طراحی شدهاست. نتایج حاصل از مدل که مؤید بروز بیماری هلندی به هنگام تکانه مثبت نفتی است، سرمایهگذاری بانکها دربخش مسکن را در شرایطی مورد قبول و سودآور نشان میدهد که تولید در اقتصاد در حال رشد بوده و میزان تسهیلات اعطایی افزایش یافته باشد. تکانه مثبت بهرهوری نیروی کار در بخش تولید و تکانه سیاست پولی، اقتصاد را در شرایطی قرار میدهند که تولید در اقتصاد افزایش یافته و سرمایهگذاری بانکها در بخش مسکن سودآور شود. اما در فضایی که تولید افت کرده و میزان تسهیلات اعطایی بانکها کاهش مییابد، همانند زمانی که اقتصاد با تکانه مثبت بهرهوری نیروی کار در بخش مسکن و یا تکانه مثبت درآمدهای نفتی مواجه میشود، انجماد دارایی بانکها در بخش مسکن توصیه نمیگردد و علاوه براینکه اقتصاد و تولید را بامشکل مواجه میسازد، با کاهش سود و افت در سرمایه بانکها، آنها را در معرض بحران قرار میدهد.
محمد صیادی؛ جاوید بهرامی
چکیده
DSGE و با لحاظ ویژگیهای از قبیل نیازهای توسعه زیرساختی و وجود ویژگی ناکاراییهای سرمایهگذاری عمومی و مقایسه آن با مدل مبتنی بر فرضیه درآمد دائمی (PIH) است. یافتههای تحقیق مبتنی بر الگوی چرخه ادوار تجاری حقیقی نشان میدهد، تکانه درآمدهای نفتی موجب افزایش مصرف، مخارج جاری و عمرانی دولت و کاهش تورم در کوتاهمدت شده است، هرچند که در میانمدت ...
بیشتر
DSGE و با لحاظ ویژگیهای از قبیل نیازهای توسعه زیرساختی و وجود ویژگی ناکاراییهای سرمایهگذاری عمومی و مقایسه آن با مدل مبتنی بر فرضیه درآمد دائمی (PIH) است. یافتههای تحقیق مبتنی بر الگوی چرخه ادوار تجاری حقیقی نشان میدهد، تکانه درآمدهای نفتی موجب افزایش مصرف، مخارج جاری و عمرانی دولت و کاهش تورم در کوتاهمدت شده است، هرچند که در میانمدت به دلیل انتقال تکانههای نفتی به بخش تقاضا تورم در اقتصاد با افزایش مواجه میشود. با افزایش درآمدهای نفتی، صندوق توسعه ملی و به تبع آن سهم تسهیلات اعطایی از سوی صندوق به بخش خصوصی و سرمایهگذاری بخش خصوصی با افزایش مواجه میشود. به دلیل ویژگیهای ساختاری اقتصاد ایران از جمله گسترده بوده فعالیتهای غیرمولد در اقتصاد، افزایش درآمدهای نفتی تأثیر کمی بر رشد و گسترش تولید بخش غیرنفتی کشور داشته است. یافتههای تحقیق همچنین نشان میدهد با کاهش ناکارایی سرمایهگذاری دولتی، سرمایهگذاری درآمدهای نفتی اثرات مثبت بیشتری بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید بخش دولتی دارد. همچنین یافتهها حکایت از آن دارد که اجرای سیاست مالی مبتنی بر سناریو PIH اثرات به مراتب بهتری در مقایسه با سناریو تداوم وضعیت فعلی بر روی متغیرهای اقتصاد کلان ایجاد میکند.
سیدپیمان اسدی؛ جاوید بهرامی
دوره 3، شماره 9 ، دی 1392، ، صفحه 1-29
چکیده
در این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب نظام ارزی در کشورهای تولیدکننده نفت پرداخته شده است. نظریههای رایج در انتخاب نظام ارزی عبارتند از انتخاب منطقه بهینه ارزی، نظریه اقتصاد سیاسی و فرضیه بحران ارزی که در این مطالعه به بررسی این موضوع از منظر نظریه اقتصاد سیاسی پرداخته شده است. متغیرهای مورد استفاده، ساختار اقتصادی و سیاسی ...
بیشتر
در این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر انتخاب نظام ارزی در کشورهای تولیدکننده نفت پرداخته شده است. نظریههای رایج در انتخاب نظام ارزی عبارتند از انتخاب منطقه بهینه ارزی، نظریه اقتصاد سیاسی و فرضیه بحران ارزی که در این مطالعه به بررسی این موضوع از منظر نظریه اقتصاد سیاسی پرداخته شده است. متغیرهای مورد استفاده، ساختار اقتصادی و سیاسی کشورهای مورد بررسی را نشان میدهد که در بازه زمانی 1974 تا 2011 در نمونه انتخابی از 31 کشور تولیدکننده نفت با بیشترین میزان تولید با استفاده از مدل پنل لاجیت مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه این مطالعه حاکی از اهمیت ساختار سیاسی، رانت نفتی، ایدئولوژی دولت و اندازه اقتصاد در تعیین نظام ارزی در نمونه مورد بررسی است. بدین ترتیب که هرچه ساختار سیاسی دمکراتیکتر، ایدئولوژی دولت چپگرایانهتر و اندازه اقتصاد بزرگتر باشد، احتمال اتخاذ نظام ارزی شناور افزایش مییابد و هرچه رانت نفتی و درجه وابستگی به درآمد نفت بیشتر باشد گرایش به نظام ارزی ثابت افزایش مییابد.
لطفعلی بخشی؛ جاوید بهرامی؛ فرزانه موسوی
دوره 1، شماره 4 ، مهر 1391، ، صفحه 25-42
چکیده
شوکهای نفتی همواره آثار متفاوتی براقتصاد کشورهای واردکننده و صادرکننده نفت داشتهاند. به نظر میرسد در چهار دهه اخیر، این آثار تغییرات بسیاری داشته است. به عبارت دیگر، تأثیر شوکهای نفتی دهه 1970 در اقتصادهای صنعتی واردکننده نفت بیشتر به صورت رکود همراه با تورم و با شدت قابل ملاحظهای ظاهر شده است. اما در مورد ...
بیشتر
شوکهای نفتی همواره آثار متفاوتی براقتصاد کشورهای واردکننده و صادرکننده نفت داشتهاند. به نظر میرسد در چهار دهه اخیر، این آثار تغییرات بسیاری داشته است. به عبارت دیگر، تأثیر شوکهای نفتی دهه 1970 در اقتصادهای صنعتی واردکننده نفت بیشتر به صورت رکود همراه با تورم و با شدت قابل ملاحظهای ظاهر شده است. اما در مورد شوکهای نفتی دهه 1990 به بعد، چنین آثار شدیدی دیده نمیشود.با توجه به اینکه اکثر مطالعات انجام شده در این زمینه در مورد کشورهای واردکننده نفت است، هدف این مقاله بررسی نحوه تغییرات اثرات کلان شوکهای نفتی در کشورهای صادرکننده نفت ایران، ونزوئلا، نیجریه، نروژ، هلند و کانادا است. با توجه به نتایج بدست آمده مشخص شد که در میان کشورهای مورد بررسی فقط در دو کشور نروژ و کانادا اثرات شوکهای نفتی بر روی هر سه متغیر رشد تولید، تورم و نرخ ارز واقعی در سالهای بعد از 1984 کاهش یافته است. علـت این امر را میتوان در نقش سیستمهای ارزی، سیاستهای پولی، ساختار متفاوت کلان اقتصادی و سیاستهای اتخاذ شده دیگر در این کشورها دانست.