• مطالعات اقتصادی مرتبط با حاملهای انرژی (فسیلی، تجدیدپذیر و برق)
سحر دشتبان فاروجی؛ حسن درگاهی
چکیده
مطالعه جایگاه ایران در شبکه تجارت بینالمللی گاز طبیعی نشان میدهد که به رغم آنکه ایران دومین کشور دارنده منابع گاز طبیعی جهان است و موقعیت ویژهای نیز در ترانزیت گاز طبیعی داراست ولی بازیگر مهمی در شبکه تجارت بینالمللی گاز طبیعی به شمار نمیآید. یکی از مسائل مهم برای گسترش تجارت بینالمللی گاز، بررسی امکان صادرات گاز طبیعی ایران ...
بیشتر
مطالعه جایگاه ایران در شبکه تجارت بینالمللی گاز طبیعی نشان میدهد که به رغم آنکه ایران دومین کشور دارنده منابع گاز طبیعی جهان است و موقعیت ویژهای نیز در ترانزیت گاز طبیعی داراست ولی بازیگر مهمی در شبکه تجارت بینالمللی گاز طبیعی به شمار نمیآید. یکی از مسائل مهم برای گسترش تجارت بینالمللی گاز، بررسی امکان صادرات گاز طبیعی ایران در آینده پیشرو است. مطالعه حاضر تلاش دارد تا با برآورد و شبیهسازی یک الگوی اقتصادسنجی شامل متغیرهای اقتصاد کلان و انرژی، چشمانداز تقاضای داخلی و تراز گاز طبیعی در شرایط مختلف اقتصاد کلان ایران را تحلیل و توان صادرات گاز طبیعی را امکانسنجی کند. نتایج شبیهسازی نشان میدهد اولاً در تداوم سیاستهای موجود، روند نامطلوب بهرهوری کل عوامل تولید در سطح اقتصاد کلان و ناکارایی اقتصادی در مصرف انرژی ادامه خواهد داشت. ثانیاً، اصلاحات اقتصادی در جهت افزایش رشد اقتصادی، بدون توجه به اصلاحات بخش انرژی، منجر به منفی شدن تراز گاز طبیعی خواهد شد. ثالثاً، برای کاهش شدت انرژی فقط نمیتوان به اصلاح قیمتی تأکید داشت بلکه باید عوامل غیرقیمتی همچون بهبود فناوری به منظور افزایش کارایی انرژی مورد توجه قرار گیرد. بنابراین، سیاستهای اصلاحی در شرایط اقتصاد کلان و بخش انرژی کشور، به منظور صرفهجویی در مصرف گاز طبیعی، از طریق ترکیب سیاستهای قیمتی و غیرقیمتی، به منظور امکان صادرات گاز طبیعی و ورود کشور به تجارت بینالمللی گاز در افق پیشرو ضروری است. به علاوه انجام سرمایهگذاریهای لازم برای استفاده از عرضه بالقوه گاز طبیعی دارای اهمیت است.
حسن درگاهی؛ مجتبی قرباننژاد
دوره 1، شماره 4 ، مهر 1391، ، صفحه 67-100
چکیده
هدف از انجام این تحقیق، بررسی آثار افزایش قیمت حاملهای انرژی و اجرای سیاست جبرانی دولت بر متغیرهای اقتصاد کلان ایران است. بدین منظور ابتدا یک الگوی اقتصادسنجی کلان تصریح و با استفاده از روش خودتوضیح وقفه گسترده (ARDL)، براساس دادههای سالانه دوره زمانی 1386-1355 مورد برآورد قرار گرفت. در تصریح الگوی کلان، مکانیزمهای اثرگذاری ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق، بررسی آثار افزایش قیمت حاملهای انرژی و اجرای سیاست جبرانی دولت بر متغیرهای اقتصاد کلان ایران است. بدین منظور ابتدا یک الگوی اقتصادسنجی کلان تصریح و با استفاده از روش خودتوضیح وقفه گسترده (ARDL)، براساس دادههای سالانه دوره زمانی 1386-1355 مورد برآورد قرار گرفت. در تصریح الگوی کلان، مکانیزمهای اثرگذاری قیمت انرژی بر متغیرهای اقتصادی همچون تولید، تورم، مصرف، سرمایهگذاری، بودجه دولت، تراز تجاری و همچنین آثار سیاستهای جبرانی دولت برای خانوارها و بنگاهها مورد توجه قرار گرفت. در ادامه با استفاده از شبیهسازی پویای الگو به پیشبینی متغیرهای دورنزا برای سالهای 1394-1390 در گزینههای مختلف پرداخته و با گزینه پایه (حالت عدم اجرای طرح هدفمندسازی یارانهها) مقایسه شد. نتایج نشان میدهد که رشد اقتصادی در گزینه اول (افزایش قیمت انرژی بدون سیاست جبرانی) و گزینه دوم (افزایش قیمت انرژی به همراه سیاست جبرانی) کاهش و در گزینه سوم (فروض گزینه دوم به علاوه بهبود بهرهوری) افزایش و تورم در تمامی گزینهها افزایش مییابد. بنابراین موفقیت طرح اصلاح قیمت حاملهای انرژی، منوط به سیاستهای جبرانی هدفمند از یک سو و همچنین اجرای سیاستهای طرف عرضه به منظور ارتقای بهرهوری در بخش تولید از سوی دیگر است.
حسن درگاهی؛ مینا بهرامی غلامی
دوره 1، شماره 1 ، دی 1390، ، صفحه 73-99
چکیده
انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای اقتصادی و مصرف انرژیهای فسیلی، عامل مهمی در گرمایش جهانی است. اهمیت این موضوع در کشورهای عضو اوپک به دلیل وابستگی این اقتصادها به سوختهای فسیلی از یک سو و همچنین آسیبپذیری اقتصادی این کشورها نسبت به اجرای کنوانسیون تغییر آب و هوا و پروتکل کیوتو توسط کشورهای صنعتی در راستای کاهش مصرف ...
بیشتر
انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای اقتصادی و مصرف انرژیهای فسیلی، عامل مهمی در گرمایش جهانی است. اهمیت این موضوع در کشورهای عضو اوپک به دلیل وابستگی این اقتصادها به سوختهای فسیلی از یک سو و همچنین آسیبپذیری اقتصادی این کشورها نسبت به اجرای کنوانسیون تغییر آب و هوا و پروتکل کیوتو توسط کشورهای صنعتی در راستای کاهش مصرف سوختهای فسیلی بیشتر است. در این مقاله مهمترین عوامل مؤثر بر انتشار گاز دیاکسیدکربن (به عنوان شاخص انتشار) در گروه کشورهای OECD، اوپک و همچنین ایران بررسی میشود. نتایج حاکی از آن است که اولاً شکل U وارون منحنی زیستمحیطی کوزنتس برای کشورهای مورد مطالعه، از جمله ایران، مورد تردید است. ثانیاً نسبت ارزش افزوده تولیدات کارخانهای به GDP (شاخصی از توسعه صنعتی)، نسبت تجارت به GDP (شاخصی از اندازه تجاری و باز بودن اقتصاد)، و شدت انرژی (شاخصی از کارایی مصرف انرژی) از عوامل کلان توضیحدهنده انتشار به شمار میآیند. با توجه به یافتههای تحقیق، توصیههای سیاستی برای اقتصاد ایران در سه حوزه صنعت، تجارت و مصرف انرژی ارائه میشود.